سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 11 بهمن 1403
    1 شعبان 1446
      Thursday 30 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

        پنجشنبه ۱۱ بهمن

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        امام حسین (ع) در ماوراء
        ارسال شده توسط

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        در تاریخ : جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۷۸ | نظرات : ۰




        ( پيمانه ي اوّل )


        كمي تا قسمتي تلخ و در بعضي نقاط با سوزش هايي پراكنده

        عاشورا
         

         


        همه ي محققان و دانشمندان ادبي دنيا به ماجراي سرخ عاشوراي حسيني در سرزمين كربلا واقفند و بر اين اقرار دارند كه در حق فرزند پيامبر خدا – حضرت محمّد(ص) – ستمي بس ناروا به وقوع پيوسته است.پرداختن بر اين موضوع ِ تأثير برانگيز در طول تاريخ ، خصوصاً در بين مسلمين جهان ، بوجود آمدن مكتبي بس مهمّ ادبي را موجب گشته و بويژه بخش عظيمي از سوژه هاي شعري را در ادبيّات به خود اختصاص داده است.روي آوردن به شعر سرايي در خصوص عاشورا از متأثّر گشتن شاعر با مطالعه ي واقعه در تاريخ نشأت مي گيرد.شهداي گرانقدر عاشورا انواري از خدا بودند كه براي سير ِ معنوي ، تشعشعاتي بخشيدند و با سربلندي و روسفيدي تغيير مكان دادند و الآن در مسئو ليّت هاي خطيري در آنسوي عالم كه در سيطره ي قدرت الهي ميباشد در انجام وظيفه اند .

        آنچه زخمي شده بود ،

        آنچه بريده شده بود،

        و آنچه كبود شده بود،

        همه اش خاك بود.

        و خدا زوال ناپذير است.



        متأسّفانه بسياري از شاعران ما در اين برهه ي زماني بيشتر به فكر گسترش اندوهند تا جلوه هاي عرفاني . بجاي اينكه با زيبايي هاي معنوي وارد عرصه ي ادب و هنر شوند سعي بر اين دارند كه بر تن شعر مجازي جامه ي معنوي بپوشانند و به حرّاج گذارند. كسي كه اندوهبارتر بنويسد برنده است.اينجانب بعنوان خادم اهل قلم هيچوقت عناد را دوست ندارم و تفكرات غير منطقي را بر طبق توجيه نمي پذيرم.در مصيبت كربلا تا قيامت هم بگرييم جا دارد . ذكر مصيبت عظيم كربلا ياد آور تنها ئي و مظلوميّت حقّ و عدالت است. و تذكّري بس والا، امّا سعي بر گرياندن به چه قيمتي؟! به قيمت حرمتهايي كه مي شكنند؟! به قيمت سيلي ِ برداشته شده از روايت ِ مشكوك و نا معتبر تاريخي كه ( هيچ معلوم نيست نويسنده ي ابتدائي اش در كدام مسلك و مرام بوده است ) دست نامحرم را به جاي تازيانه به صورت معصومي مي زند؟!
        [اينجا استثنائاً و اتّفاقاً اشاره بر نجيبه ي محترمه اي است كه جمال و كلامش را از كور هم مي پوشانده ... دست كثيف نامحرم را به راحتي از تاريخ بر مي داري و به صورت پاك مادر يازده امام مي زني كه چه ؟! ميخواهي چه بگويي ؟! ميخواهي نهايت ظلم را بيان كني يا پرونده ي نوراني عصمت را لكّه دار بكني؟! آيا اين كافي نيست كه بگويي تازيانه زدند ؟!!
        گيرم كه در تاريخ اين چنين مرقوم است پس به حيا و غيرت ما چه آمده است ؟! كه آن را عينه با افاده هاي ادبي و رقص كلمات در غروري پر از احساس به نظم كشيم ؟!! ] از لحاظ روشنفكري هر زمان نسبت به خودش و موقعيّتش از فهم و آگاهي ِ بخصوصي برخوردار است . اينك با توجّه به مقتضيّات زمان ، آيا ترويج پيام عرفاني امام حسين (ع) گريه است ؟! الآن زمان به ما چه ميگويد و چه ميخواهد ؟! بايد چگونه برخورد كنيم كه عصر منحرف نشود؟! چه واجب گشته است كه براي بهتر گرياندن از هر نوشته و ادايي اباء نكنيم ؟! اكنون ذكر مصيبت و گرياندن در حقّ معصومين (ع) در حين لزوم واجب نيست امّا حفظ حرمت لازم و واجب است . بدون ترديد دوستان بزرگ و اهل قلم ما در رونق بخشيدن به مكتب عاشورا نقش بسيار مهمّي را در تاريخ ادبيّات جهان ايفاء فرموده اند و هركس در هر فهم و درجه اي كه قدم برداشته است از روي دلسوزي و احساس بوده و در پيش خدا از منزلت خاصّي برخوردار ميباشد . شعرا در زمينه ي عاشورا كارهاي بسيار عظيمي انجام داده اند و براي هميشه نيّت و احساسشان در محضر بزرگان و اهل قلم قابل تحسين است ليكن بايد اين را هم قبول داشت كه حسّ هاي عميق معنوي در جهان بسرعت در حال پيشرفت است و رفته رفته پيامها و اسرار عاشورا متجلّي تر مي گردند. بفرماييد كمي در آينده صحبت كنيم :

        در زماني كه شاعر
        در حال  سير در كهكشانها ، با فضاگرد  مسافربري ،
        اشعاری چون غزل و زلال و... خواهد سرود ،
        و در حين گردش در ديگر كرات ، به سير و سلوك پيشرفته تر  غير خيالي دست خواهد يافت،
        نسبت به واقعه ي عاشورا در كره ي زمين بينش هاي عميق و متجلّي تري خواهد داشت.

        اگر از اين به بعد هزاران عاشورا و هزاران كربلا داشته باشيم باز هم عاشورا و كربلاي حسيني در كتيبه ي اعصار ، عنوان نوشته شده است.
        طوري نباشد كه آيندگان اثري از ما نبينند و برايمان به چشم تأسّف بنگرند. البتّه تلاش دوستان و اساتيد محترم تا به حال در زمينه ي خلق آثاري ماندگار ، بسيار جاي شكر دارد و خدمات شاياني را مالك گشته اند ، لذا يك نكته ي مهم :
        بايد طوري نوشت كه براي هميشه زندگي كرد. زحمت در نظم یک شعر تقدیمی بر امام حسین (ع) هرچه بیشتر ، بهایش بیشتر. چنانكه برخي عرفا در گذشته نوشته اند و ما الآن زنده ترش را مي بينيم . لذا سرانجام كلام اينكه ، بايد تا نهايت ادب ، احترام  معصومين (ع) را نگهداشت كه آنها نمرده اند و سرافرازانه به خدمتشان در محضر خدا ادامه مي دهند .بنابر اين وقتي كه در عالم شعر ، صحبت از عاشوراست بايد از مجازات بيرون گشت و كمابيش با حسّ هاي عرفاني راه حقيقت را پيش گرفت . و آنچه را كه رنگ و  رفتارش با هواي الهي مي سازد به نظم كشيد . آيا ديوان شعري را سراغ داريد كه در آن اصلاً عبارت ( مردن و كشته شدن ) در حق اهل بيت عصمت و طهارت (ع) بكار برده نشود؟! اگر قرار بر اين باشد كه مثلاً به شمر هم عبارت (مردن) را به نوشتن و گفتن در آوريم و عينه بر امام حسين (ع) نيز، پس فرق معامله در اين عرصه ي فهم با كدام عبارت ادبي قابل سنجش است؟! امام حسين (ع) مرده است يا شهيد شده است؟!بايد بر اين واقف بود كه در واقعه ي عاشورا نه حقارتي رخ داده است و نه ذلالتي . در كربلا به غير از معنويّت و لذّت و زيبايي ، چيز ديگري كه باعث حقارت باشد پيدا نبود .امروز ماجراي عاشورا و شخصيّت والاي شخص امام حسين (ع) را بايد به چشم معنوي نگريست و از آن پيام هاي عرفاني تري  اخذ نمود . حقارت و ذلالت در مكتب عاشورا آنوقت روي ميداد كه بعنوان مثال امام حسين (ع) مي رفت دست و پاي «ابن زياد » را مي بوسيد و به دلايلي عاطفي و ... تسليم ناحق مي گشت . همه ي اهل حق در واقعه ي عاشورا آنسوي پرده را مي ديدند و ايمان داشتند بر اين كه خدا بالاي سرشان ناظر و حاضر است و در اين طمطراقهاي روحاني ، امتحاني بس مهم نقش اساسي دارد .


         

        امام حسين (ع)  در ماوراء است


        تـمام سـرّ تــــو را دل عيـان نمـــــــــــي دانــد
        وَ از مكــان تـو حتّـــي نشان نمـــــي دانـد


        بـجـز هميـن كـه  تُـرابــي بـه كــــربــلا داري
        عــلامتــــي ز تـو اينـك روان نـمــــــــــي دانـد


        اجـازه ده كــــه بـه نـامـت غـــزل صفا گيــرد
        اي آنـكــــه راز عبـورت زمـــان نـمــــــي دانـد!

         

         

        خادم اهل قلم

        دادا بیلوردی

         

         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۵۳ در تاریخ جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۰ شاعر این مطلب را خوانده اند

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1