سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دیدگاهت رو بنویس.ببینم تو چکار می کنی
        ارسال شده توسط

        بیژن آریایی(آریا)

        در تاریخ : پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۰۳:۳۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۲۰ | نظرات : ۱۰



        تصور کنید حساب بانکی دارید که در آن هر روز صبح 86400 تومان به حساب شما واریز می گردد و شما فقط تا اخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید چون اخر وقت حساب شما خود به خود خالی می شود.


        در این صورت شما چه خواهید کرد ؟


        البته سعی می کنید تا آخرین ریال را خرج کنید!

        هر یک از ما یک چنین حساب بانکی داریم ؛ حساب بانکی زمان!

        هر روز صبح در بانک زمان شما 86400 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد .

        هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود.


        ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده، می داند.


        ارزش یک ماه را مادری که فرزند نارس به دنیا آورده ، می داند.


        ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند.


        ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوق را می کشد.


        ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده .


        ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده ، می داند.


        ارزش یک عمر را کسی می داند که دم مرگ است و حسرت می خورد که چرا عمرش را به بطالت گذراند و عبادت خدا رو نکرد و عمل صالح کم انجام داده است.


        باور کنید هر لحظه گنج بزرگی است !

        گنجتان را آسان از دست ندهید!


        به یاد داشته باشید: زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند!


        فراموش نکنید:

        دیروز به تاریخ پیوست.

        فردا معما است.

        و امروز هدیه است
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۳۵۵ در تاریخ پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۰۳:۳۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۱۷

        سلام

        صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق
        نیست فردا گفتن از شرط ِ طریق (مولوی)

        بحث بسیار نیک و ارزشمندی ست

        نفحات ربانی و هر اوقاتِ خداخواهانی در حصار باور ایمانی شماباد آمین

        خندانک خندانک خندانک

        حسین راستگو
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۲۰
        درود دوست بزرگوارم

        با زندگی در حال بسیار موافقم
        ولی فکر نمی کنید این حس که زمان دارد می گذرد و منتظر نمی ماند خودش باعث شود نتوانیم درست و حسابی، همین حالا را بفهمیم؟

        از پست جالب شما سپاس گزارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۰۸
        مطلب آموزنده ای بود ولی ما هیچ گاه در امروز زندگی نمی کنیم چون یا در حسرت خوردن گذشته هستیم یا به آینده و آرزوهایش فکر می کنیم!
        سپاس از شما خندانک
        علی   صادقی
        پنجشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰
        سلام بزرگوار....همیشه ما جواب سوالات خود را در اندیشه های غربی
        اکتشافات دیگران...فلسفه بافیهای ذهنها یی که هیچ شناختی از انها نداریم
        .......ووووو........دنبال میکنیم..
        در حالی که اصل ان را داریم...برای سوال شما هم جوابی کاملتر از این پیدا نکردم......................
        **************

        حضرت علي (ع)

        براي اين دنيا طوري زندگي كن كه گويي تا آخر دنيا زنده هستي ،
        براي آخرتت طوري زندگي كن گويي 1 روز بيشتر زنده نيستي!!!*

        موفق وموید باشید ./ خندانک خندانک خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        جمعه ۱۹ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۲۸
        هرچه آید به سرم باز بگویم گذرد

        وای از این عمر که با میگذرد ، میگذرد

        🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵🎵


        درود برشما خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1