نکاتی در شعر طاهره صفارزاده
چنانچه سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و طاهره صفارزاده را سه تن زنان شاعر پیشرو معاصر بشناسیم چنانکه در این باره تقریباً مناقشهای نیست طاهره صفارزاده آن شاعری است که بیش از دیگران، شعر اجتماعی را در میان این سه تن نمایندگی میکند. فرخزاد در دورهی نخست شاعریاش شاعر زنانهها و تنانهها است و در دورهی دوم در زیر چتر مالی ابراهیم گلستان شاعرِ بیانگرِ وجوه اگزیستانسِ زن معاصر است که میتوان آن را دوران سوبژکتیویتهی ناب در شعر او دانست.
هرچند دو دورهی شعری فرخزاد، تمایزهای جدی نشان میدهند اما وجه مشترک هر دو دوره حضور یک سوژهی متعین فردیتیافته است. سیمین بهبهانی با احتیاطی تدبیرمندانه مدرن بودن را وارد قالبهای کلاسیک میکند و در اینکار شیوهی خود را آهسته و پیوسته در پیش میگیرد و هرقدر از آغاز کار خود پیش آمدهاست رنگوبوی اجتماعی اثرش بیشتر نمودار شدهاست. صفارزاده اما رویهای متمایز را در پیش گرفت. شعر او اساساً از ابتدا نمایندهی سوژهای جمعی و جهانسومی-مستعمراتی بود و گذشته از این صفارزاده را میبایست پیشتاز جنسیتزدایی از شعر زنانه دانست. صفارزاده همواره در درون پارادایم استعماری فرهنگ حضور و معنا مییابد و هویتگرایی او برخلاف هویتگرایی بسیاری از شاعران پیش از او هویتگرایی ملیگرایانه نیست و این ویژگی هراندازه که در کارنامهی شعری او پیش میآییم نمودارتر میشود. در مقام مقایسه، آلاحمد تا حدی این امتگرایی را در مقام یک دلمشغولی و علقهی شخصی و غیرِتئوریک در خسی در میقات بیان کردهاست؛
شعر صفارزاده اساساً از ابتدا نمایندهی سوژهای جمعی و جهانسومی-مستعمراتی بود و گذشته از این صفارزاده را میبایست پیشتاز جنسیتزدایی از شعر زنانه دانست.
همچنین شریعتی اساساً یکی از مفاهیم محوریاش را وحدت اسلامی شکل میدهد و بههمین جهت شریعتی و آلاحمد هر دو علاوه بر این که در فصل مشترک میان سوسیالیسم و اسلام ایستادهاند هرگز نمیتوانند علقهی ملیگرایانه را بهتمامی به یک سو نهند. شاید در میان روشنفکران دهههای چهل و پنجاه تنها براهنی باشد که نه البته از موضعی امتگرایانه مرزبندی مشخصی را با ملیگرایی حفظ میکند. یادآوری این نکات از آن جهت ضروری است که فضای فکریای را که صفارزاده متأثر از آن است به نحوی اجمالی توضیح و توصیف میکند.
به لحاظ اهمیت ادبی شاید بتوان طنین در دلتا را مهمترین کتاب او دانست؛ با ایدههای کاملاً نو، قالبشکنانه، همراه با واسازی فرم کتاب و... رویههایی که در ادامهی کارنامهی شعری او کمرنگ میشود؛ هرچند میتوان رنگوبوی انترناسیونالیسم اسلامی و امتگرایی صفارزاده را در طنین در دلتا نیز مشاهده کرد اما سوژهی شعر او در طنین در دلتا که خود آن را بنیانگذار شعر «طنین» نامیدهاست بیحستر و بنیادینتر با اجتماع مواجه میشود. از این حیث، شعر صفارزاده دقیقاً در مقابل شعر فروغ قرار میگیرد که هرچه بیشتر فردیت و وجوه اگزیستانس را باز میتابد. در شعر صفارزاده کمتر میتوان نشانهای از تجربهای شخصی را از حیث کوشش برای بیان امر بیانناپذیر یا نزدیکشونده به سرحدات بیانناپذیری تجربهی اگزیستانس بازشناخت؛ شعر او همواره زبان گویای یک جمعیت و بیانکنندهی تجربهای غیرِشخصی است، و در عین حال بازتاب موقعیتی جهانسومی که در آن سایهای از استعمار را میتوان تا پایان مشاهده کرد.
طنین در دلتا ادامهی تجربهای است که او در نخستین مجموعهشعرش رهگذر مهتاب، با شعر «کودک قرن» آغاز کردهاست: «شعر "کودک قرن" از همین کتاب [=رهگذر مهتاب] که یک شعر اجتماعی است با برداشتی ملودراماتیک آغاز توجه من است به مسائل و تجربیات غیرِخصوصی در شعر؛ اما با بیانی مستقیم و بیرون از قالب چارپاره.»1«کودک قرن» شعری نیمایی و کودک این قرن (قرن بیستم) را کودکی مادرگمکرده توصیف میکند و از طریق سه تصویر آن را بیان میکند: نخست مادری که پشت میز قمار نشستهاست (خالهای بخت من در دستهای توست/ آری آن دستی که محکم میفشارد برگ بازی را/ زود برخیز از میان شعلههای خدعه و نیرنگ/ سخت میترسم که دست تو، و بخت من بسوزد بر سر این آتش خونرنگ...)، مادری که در آغوش بیگانهای خفته است (مادرت اینجاست/ در سرای رنگی شبزندهداران/ در هوای گرم و عطرآمیز یک زندان/ قامت آن مادر زیبا به گرد قامت بیگانهای پیچان و دستش گردنآویز است...)، و مادری که با پدر دربارهی خیانت جرّوبحث میکند (در اتاق او جدالی با پدر برپاست/ گفتوگویی تلخ و ناهنجار، دعوایی پر از تکرار...). طاهره صفارزاده از جمله شاعرانی است که به جهت آشنایی با ادبیات انگلیسی و مواجههی همزمان با ادبیات روز جهان با دقت فراوانی کار شعریاش را توضیح دادهاست؛
رویکرد صفارزاده به امتگرایی شرقگرایی اسلامی در مجموعهی سفر پنجم تکمیل میشود. سفر پنجم با سه شعر بلند آغاز میشود که درواقع بخش اعظم این مجموعه را در بر میگیرد: «سفر سلمان»، «سفر هزاره» و «سفر عاشقانه». این سه شعر بلند گویای تمامی آن حرکتی است که صفارزاده تا پایان عمر شاعریاش کموبیش حفظ کرد.
از نحوهی کاربرد و جایگاه زبان در شعرش تا دیدگاهی که نسبت به شاعران مطرح همروزگارش داشته است. پرداختن به دیدگاههای او و بازتاب آن در شعرش و نیز مازادی که در شعر او نسبت به مبانی تئوریکش تولید میشود به مجالی بیش از این نیاز است اما این را میباید دستکم گفت که او مسیری را از یک آغاز کوتاه در نوشتن شعر شخصی به سمت شعری مبتنی بر سوژهای جمعی ترتیب میدهد و این فرآیند شتابی فزاینده به سوی تشکل امتگرایی مبتنی بر سوبژکتیویتهی جمعی در شعر او دارد. (صرفنظر از اینکه او تقریباً بخش مهم و قابلتوجهی از دهههای منتهی به پایان عمرش را در توقف و کمنویسی گذراند.) در این مسیر، شعرهایی چون «شهر خواب» (صورت کمینهگرای آمیختگی فرم و محتوا که از طریق ریتم مارش جملهی خبری «شهر در خواب است» را صرفاً تکرار میکند)، «شیرها که با توپ نقره بازی میکنند» (با فضایی مجازمحور که تندیس شیرها و توپهای کهنه را علایمی بر تهدیدی نامعلوم میگیرد و از طریق بازتولید این ابهام در شعر فضاسازی میکند)، «مه در لندن» (خلق فضایی سفرنامهای و توصیفی که در عین حال جهانوطنی امتمحورانه را از طریق گفتنِ «مه در لندن بومی است/ غربت در من...» بیان میکند)، «سفر اول» (در قالب سفرنامهای توصیفی از هند و گویی بر اساس تمایل به تعمیم سوبژکتیویتهی جمعی اسلامی به کل شرق مستعمراتی که چنانچه سپهری را در «مسافر» بیانگر نوعی جزئیت انتزاعی بدانیم در تقابل با نگرش سپهری باید گفت او اینجا نمایندهی نوعی کلیت انضمامی است).
اما رویکرد صفارزاده به امتگرایی شرقگرایی اسلامی در مجموعهی سفر پنجم تکمیل میشود. سفر پنجم با سه شعر بلند آغاز میشود که درواقع بخش اعظم این مجموعه را در بر میگیرد: «سفر سلمان»، «سفر هزاره» و «سفر عاشقانه». این سه شعر بلند گویای تمامی آن حرکتی است که صفارزاده تا پایان عمر شاعریاش کموبیش حفظ کرد. در این میان، «سفر عاشقانه» که «با یاد علی شریعتی، رهیار بیدار» آغاز میشود خاستگاه و منشأ تأثرات صفارزاده را نیز روشن میکند. این روندی است که صفارزاده تا پایان ادامه داد و بهخصوص پس از انقلاب اسلامی او را در زمرهی شاعران انقلاب قرار داد. شاید یکی از دلایل آنکه جامعهی نقد ادبی، پس از انقلاب اقبال چندانی به وی نشان نداد تصمیم تعیینکنندهای بود که او در پیوستن کامل به وضعیت موجود گرفت. این علاوه است بر اینکه صفارزاده پس از انقلاب در دانشگاه و در «ستاد انقلاب فرهنگی» حضوری پررنگتر داشت تا در جامعهی ادبی.
* این مقاله در با عنوان «طنین جنسیت زدوده» در شماره 66و67 مجله سوره اندیشه به چاپ رسیده است.
1- صفارزاده، طاهره، حرکت و دیروز، تهران: رواق، چاپ اول، 2536، (گفتوگو با محمد حقوقی)، ص129.
نویسنده: ابوذر کریمی
نزد ملت ايران شهرت طاهره صفّارزاده با شعر \"كودك قرن\" پديد آمد. در امتحان ورودي دانشگاه در رشتههاي حقوق، زبان و ادبيات فارسي، و زبان و ادبيات انگليسي قبول شد و چون ترديد در انتخاب داشت خانوادهاش به استخاره رجوع كردند و در نتيجه در زبان و ادبيات انگليسي ليسانس گرفت.
زندگی نامه طاهره صفارزاده
مدتي به عنوان مترجم متون فني در شركت نفت كار كرد و چون به دنبال يك سخنراني در اردوي تابستاني فرزندان كارگران مجبور به ترك كار شد، براي ادامه تحصيل به انگلستان و سپس به آمريكا رفت. در دانشگاه آيوا، هم در گروه نويسندگان بينالمللي پذيرفته شد و هم به كسب درجه MFA نايل آمد. MFAدرجهاي مستقل است كه به نويسندگان و هنرمنداني كه داوطلب تدريس در دانشگاه باشند اعطا ميشود و نويسندگان به جاي محفوظات و تاريخ ادبيات به آموختن نقد بهصورت تئوري و عملي و انجام پروژههاي ادبي متنوع مطالعات وسيع درباره آثار نويسندگان و شاعران ميپردازند. دوره آن يك سال بيش از فوق ليسانس است و استخدام دارنده اين مدرك در دانشگاههاي آمريكا با پايه دكتري انجام ميپذيرد.
طاهره صفّارزاده براي دروس اصلي \"شعر امروز جهان\"، \"نقد ادبي\" و \"نقد عملي ترجمه\" را انتخاب كرد و در مراجعت به ايران اگرچه به دلیل فعاليتهاي سياسي در خارج، مشكلاتي براي استخدام داشت اما چون در كارنامهاش از 48 واحد درسي 18 واحد ترجمه ثبت شده بود و كمبود و نبود استاد ترجمه براي رشتههاي زبان خارجي باعث گلهمندي گروههاي زبان بود، در سال 1349 با استخدام او در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) موافقت گرديد.
دکتر طاهره صفّارزاده پايهگذار آموزش ترجمه به عنوان یک علم و برگزارکننده نخستین \"نقد عملي ترجمه\" در دانشگاههاي ايران محسوب ميشود. اگرچه سابقه برگردان آثار ادبي و مذهبي به 200 سال قبل از ميلاد مسيح ميرسد اما تا اوايل سالهاي 1960، ترجمه، حرفهاي ذوقي و غير آكادميك به شمار ميرفت و تدريس آن به برنامههاي آموزشي دانشگاههاي مغرب زمين راه نيافته بود. دانشگاه آيوا بنا به درخواست شاعران و نويسندگان «كارگاه نويسندگي»، اولين مركزي بود كه به گنجاندن اين درس در برنامه آموزشي رشتههاي زبان و ادبيات اقدام ورزيد. صفّارزاده حدود 3 سال بعد در كنار نويسندگان دانشجو به بهرهمنديهايي از اين آموزش جديد دست يافت. در كلاس به سبب تنوع زبانهاي خارجي در بين شركت كنندگان، بررسي متون ترجمه شده، در سطح صحّت وبلاغت زبان انگليسي، فارغ از مقايسه با متن اصلي از سوي استاد انگليسي زبان انجام ميشد كه در عين حال امري اجتنابناپذير بود. امّا صفّارزاده از ابتدای تدريس خود در ايران متدي مبني بر شناخت و تطابق مفهومي، دستوري و ساختاري دو زبان مبدأ و مقصد ابداع كرد و اين شيوه پيشنهادي در درسي كه سابقهي تدريس قانونمند نداشت نزد بسياري از همكاران وی الگو قرار گرفت. پس از انقلاب اسلامي تعيين كتاب \"اصول و مباني ترجمه\" اثر وی به عنوان كتاب درسي در زمينه شناخت نظريهها و نقد عملي ترجمه به ويژه براي دانشجويان رشتهي \"ترجمه\" مفيد افتاد.
طاهره صفّارزاده در زمينه شعر و شاعري نیز به دليل مطالعات و تحقيقات ادبي به معرفي زبان و سبك جديدي از شعر با عنوان شعر \"طنين\" توفيق يافت كه در آغاز بسيار بحثبرانگيز شد زيرا شعر مقاومت و طنز سياسي، حكومتپسند نبود. سرانجام در سال 55 به اتهام نوشتن شعر مقاومت ديني از دانشگاه اخراج و برای دومین بار به خانهنشينی و فراغت اجباری رفت. و در ايام تنهايي و مشاهده پارهاي خيانتهاي سياسي و اجتماعي، درونِمذهبي او بيش از پيش متوجه حمايت خداوند گرديد و تحوّلي شديد در وی ايجاد شد آن گونه كه در زمان خانهنشيني، تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسير و مطالعات قرآني كرد. كتاب \"سَفَر پنجم\" او كه دربرگيرنده اشعار مقاومت با مضامين ديني است در سال 56 در دو ماه به سه چاپ با شمارگان سي هزار رسيد.
در آغاز نهضت اسلامي، به كمك نويسندگان سرشناس و متعهّد مسلمان به تأسيس مركزي به نام \"كانون فرهنگي نهضت اسلامي\" اقدام كرد. در مدت مسئوليت او حدود 300 هنرجو در رشتههاي سينما، عكاسي، تئاتر، نقاشي، گرافيك، شعر و داستان، در آن مركز پرورش يافتند كه بعداً از دستاندکاران و مسئولان فرهنگي و هنري انقلاب شدند.
دکتر طاهره صفّارزاده پس از انقلاب از سوي همكاران خود در دانشگاه شهيد بهشتي به عنوان رئيس دانشگاه و نيز رئيس دانشكده ادبيات انتخاب شد. همزمان با سرپرستي دانشكده ادبيات \"طرح بازآموزي دبيران\" را به اجرا درآورد. در سال 59 پيرو نشر مقالات انتقادي او درباره آموزش زبانهاي خارجي در ايران از سوي ستاد انقلاب فرهنگي براي مسئوليت برنامهريزي زبانهاي خارجي از وی دعوت به عمل آمد. در اين مسئوليت با همكاري استادان باتجربه تغييرات مفيدي در برنامهها پديد آورد و پيرو طرحي كه از سوی او تقديم ستاد انقلاب فرهنگي گردید و به تصويب رسيد براي نخستین بار براي كليه رشتههاي علمي دانشگاهها كتاب به زبانهاي انگليسي، فرانسه، آلماني و روسي تأليف شد كه اين امر در آموزش علوم و پژوهشهاي علمي در سالهاي بعد از انقلاب بسيار مؤثر بوده است. وي حدود 16 سال سرپرست اجرايي طرح بود و 12 سال از آن مدت را بهويژه علاوه بر سرپرستی به ويراستاري متون علمي براي كتابهاي زبان تخصصي مشهور به كتابهاي \"سمت\" فعّاليت مؤثر داشت. 36 عنوان از آن كتابها برخوردار از ويراستاري دکتر طاهره صفّارزاده است.
خانهنشینی سوم در پایان این خدمت، به پرداختن تماموقت به ترجمه قرآن حکیم به زبانهای فارسی و انگلیسی انجامید. او از این خانهنشینیها و فراغتهای ناخواسته همواره به عنوان الطاف بزرگ الهی یاد کرده و خداوند را سپاس گفته است.
دکتر صفّارزاده تئوريها و فكرهاي ارزندهاي در زمينه نقد ادبي، نقد ترجمه و \"ترجمه تخصّصي\" به جامعه ادبي و علمي عرضه كرده است. تئوري \"ترجمه تخصصي\" كه تأثير آن توفيق در آموختن رشتههاي مختلف علمي به سبب تمركز ذهن بر روي واژگان تخصصي است، به تأييد متخصصان مغز و اعصاب رسيده است. تمرينهاي \"معادليابي واژگان تخصصي\" جهت تأمين هدف آموزشي ذكر شده، از سوي مؤلفان در كليه كتابهاي زبان تخصصي گنجانده شده است. در \"فستيوال بينالمللي داكا\" در سال 67 وي به عنوان يكي از 5 عضو بنيانگذار كميته ترجمه آسيا برگزيده شد.
رئيس فستيوال درباره اين انتخاب گفت: «ما معتقديم كه يك نفر در اين سر دنيا از علم ترجمه حرف زده و اصولي عرضه كرده و آن يك نفر خانم طاهره صفّارزاده است.»
دكتر صفّارزاده در سال 71 از سوي وزارت علوم و آموزش عالي \"استاد نمونه\" اعلام گرديد و در سال 80 پس از انتشار ترجمه \"قرآن حكيم\" به افتخار عنوان \"خادمالقرآن\" نایل شد.
در زمان همكاري با فرهنگستان زبان و ادب فارسي طرح تهيه \"فرهنگهاي تخصصي\" وی كه با ضوابط علمي و پيشنهادهای جديد تدوين شده، به تصويب رسيد و مورد بهرهبرداري اهل علم قرار گرفت.
تاكنون علاوه بر مقالات و مصاحبههاي علمي و اجتماعي از طاهره صفّارزاده بیش از 14 مجموعه شعر و 10 كتاب ترجمه یا درباره نقد ترجمه در زمينههاي ادبيات، علوم، علوم قرآني و حدیث منتشر شده وگزیده سرودههای او به زبانهای گوناگون جهان ترجمه شدهاند.
وي در كتاب \"ترجمهي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد\" به كشف يكي از كاستيهاي مهم ترجمههاي فارسي و انگليسي - يعني عدم ايجاد ارتباط نامهاي خداوند (اسماءُ الحسني) با آيات قرآن - دست يافته است كه اين تشخيص ميتواند سرآغاز تحولي در ترجمه كلام الهي به زبانهاي مختلف باشد. ضمن برنامهريزي زبانهاي خارجي، به پيشنهاد او درسي با عنوان \"بررسي ترجمههاي متون اسلامي\"در برنامه گنجانده شد و تدريس اين واحد درسي موجب توجه اين استاد ترجمه به اشكالهای معادلیابي ترجمههاي فارسي و انگليسي قرآن مجيد گرديد. اين برخورد علمي او را برانگيخت كه به خدمت ترجمه قرآن به دو زبان انگليسي و فارسي همّت گمارد. قرآن حكيم حاصل 27 سال مطالعه قرآن مجيد، آموختن زبان عربي و تحقيق و يادداشتبرداري از تفاسير و منابع قرآني است كه از رجوع به كلام الهي براي كاربرد در شعر شروع شد و با ترجمه آن به دو زبان پايان گرفت. شرح اين توفيق در مقدمه كتاب \"ترجمهي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد\" و نيز دو مقدمه فارسي و انگليسي \"قرآن حكيم\" آمده است.
دكتر طاهره صفّارزاده در ماه مارس 2006 همزمان با برپائي جشن روز جهاني زن، از سوي سازمان نويسندگان آفريقا و آسيا (Afro - Asian Writers\' Organization) به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزيده شد.
در بخشی از نامه این سازمان آمده است: \"از آنجا که دکتر طاهره صفارزاده ـ شاعر و نویسنده برجسته ایرانی ـ مبارزی بزرگ و نمونه والای یک زن دانشمند و افتخارآفرین مسلمان است، این سازمان ایشان را به پاس سابقه طولانی مبارزه و کوششهای علمی گسترده به عنوان شخصیت برگزیده سال جاری انتخاب کرده است.\"
سُپور صبح مرا ديد
كه گيسوان درهم و خيسم را
ز پلكان رود ميآوردم
سپيده ناپيدا بود
دوباره آمدهام
از انتهاي درّهي سيب
و پلّكان رفتهي رود
و نفس پرسهزدن اينست
رفتن
گشتن
برگشتن
ديدن
دوباره ديدن
رفتن به راه ميپيوندد
ماندن به ركود
در كوچههاي اوّل حركت
دست قديم عادل را
بر شانهي چپ خود ديدم
و بوسيدم
و عطر بوسه مرا در پي خواهد برد
طاهره صفارزاده شاعر و استاد دانشگاه پس از یك دوره بیماری در بیمارستان ایرانمهر تهران در سن 72 سالگی درگذشت
آثار دکتر طاهره صفارزاده :
قصه
پیوندهای تلخ، 1341 (چاپ اول)
شعر
رهگذر مهتاب، از 1341 (چاپ دوم)
The Red Umbrella (سرودههایی به زبان انگلیسی)، آیووا 1967م. = 1347ش.
طنين در دلتا [و دفتر دوم]، از 1349(چاپ چهارم)
سدّ و بازوان، از 1350 (چاپ سوم)
سفر پنجم، از 1356 (چاپ ششم)
حرکت و دیروز، از 1357 (چاپ دوم)
بيعت با بيداري، از 1358 (چاپ سوم)
مردان منحني، (چاپ اول)
دیدار صبح، از 1366 (چاپ دوم)
Selected Poems (گزيده اشعار: فارسي و انگليسي)، 1987م. = 1378ش. (چاپ اول)
در پيشواز صلح (در دست انتشار)، 1385 (چاپ اول)
گزیده ادبیات معاصر- 1: طاهره صفارزاده، از 1378 (چاپ دوم)
هفتسفر، 1384 (چاپ اول)
روشنگران راه، 1384 (چاپ اول)
انديشه در هدايت شعر، 1384 (چاپ اول)
اصول ترجمه، نقد ترجمه، ترجمه
اصول و مباني ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه ضمن نقد عملی آثار مترجمان، از 1358(چاپ هشتم)
ترجمههاي نامفهوم، 1384(چاپ اول)
ترجمه مفاهيم بنيادي قرآن مجيد (فارسی و انگلیسی)، از 1379(چاپ دوم)
ترجمه قرآن حکیم (سه زبانه - متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی)، از 1380(چاپ هفتم)
ترجمه قرآن حکیم (دو زبانه متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1382(چاپ دوم)
ترجمه قرآن حکیم (دو زبانه متن عربی با ترجمه انگلیسی)، 1385(چاپ اول)
لوح فشرده قرآن حکیم (سه زبانه - متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی)، از 1383 (نشر دوم) کامل وجزء 30 .
دعای عرفه (دعای امام حسین علیهالسلام در روز عرفه (متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1381 (چاپ دوم)
دعای ندبه و دعای کمیل (متن عربی با ترجمه فارسی)، از 1383 (چاپ دوم)
مفاهيم قرآني در حديث نبوی : گزیدهای از نهجالفصاحه با ترجمه فارسی و انگلیسی، از 1384 (چاپ دوم)
دعای جوشن کبیر، 1385 (چاپ اول)
طرح، سرپرستی و ویراستاری 36 کتاب زبان تخصصی برای رشتههای مختلف دانشگاهی (1359 -1376)
منبع نت