يکشنبه ۲۷ آبان
ادب حضرت عباس (ع)
ارسال شده توسط آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده) در تاریخ : جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۷۴ | نظرات : ۳
|
|
يکي از ارزشهاي والاي انساني و اسلامي، رعايت ادب است، ادب در برابر بزرگان و مقدسات و در همه ي موارد زندگي، زينت اخلاق است و از عوامل و ارکان مهم شخصيت معنوي است. اميرمؤمنان علي عليهالسلام در ضمن سفارش به فرزندش امام حسن عليهالسلام در فراگيري ادب، فرمود: يا بني! الادب لقاح العقل، و ذکاء القلب و عنوان الفضل؛ پسرم! ادب، بارور شدن عقل و بيداري قلب و سرفصل فضيلت و ارزش است. [1] . نيز فرمود: من اخر عدم ادبه، لم يقدمه کثافة حسبه؛ کسي که بيادبي، او را عقب انداخت، عظمت مقام حسب و فاميل، او را به جلو نخواهد انداخت. [2] . [ صفحه 43] نيز فرمود: لا ميراث کالادب؛ هيچ ارثي ارزشمندتر از ادب نيست. [3] . بر همين اساس علي عليهالسلام فرزندانش را به خوبي تربيت کرد، از اين رو آنها از با ادبترين افراد جامعهي خود بودند. حضرت عباس عليهالسلام از همين مکتب درخشان، درس ادب آموخته بود لذا از ويژگيهاي زندگي سراسر درخشان حضرت عباس عليهالسلام ادب او در همهي دورانهاي سالهاي زندگيش از کودکي تا آخر عمر بود، در اين راستا نظر شما را به چند نمونهي زير جلب ميکنيم: 1- روايت شده: عباس عليهالسلام بدون اجازه در کنار امام حسين عليهالسلام نمينشست، و اگر پس از اجازه مينشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولايش مينشست. [4] . 2- روايت شده در طول 34 سال عمر حضرت عباس عليهالسلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسين عليهالسلام برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبيراتي مانند، سيدي، مولاي، يابن رسول الله، آقاي من، سرور من، اي پسر رسول خدا؛ آن حضرت را صدا ميزد، جز در مورد آخرين ساعت عمر، در لحظهي شهادت، صدا زد: «برادر، برادرت را درياب!». اين تعبير نيز يک نوع ادب بود، زيرا بيانگر آن بود که برادرت رسم برادري را با بهترين وجه ادا کرد و تو اي برادر اکنون با مهر برادري به من بنگر. [ صفحه 44] در کتاب مستطرف الاحاديث نقل شده: روزي امام حسين عليهالسلام در مسجد آب خواست. عباس عليهالسلام که در آن هنگام کودک بود، بيآنکه به کسي بگويد با شتاب از مسجد بيرون آمد. پس از چند لحظه ديدند، ظرفي را پر از آب کرده و با احترام خاصي ظرف آب را به برادرش امام حسين عليهالسلام تقديم کرد. روز ديگري، خوشهي انگوري را به او دادند. او با اينکه کودک بود، با شتاب از خانه بيرون آمد، پرسيدند: کجا ميروي؟ فرمود: «ميخواهم اين انگور را براي مولايم، حسين عليهالسلام ببرم» [5] . حضرت علي عليهالسلام در همان خردسالي عباس عليهالسلام توجه خاصي به ادب عباس عليهالسلام داشت. او را به تلاشها و کارهاي مهم و سخت مانند کشاورزي، تقويت روح و جسم، تيراندازي و شمشيرزني و ساير فضايل اخلاقي، تعليم و عادت داده بود. عباس عليهالسلام گاهي در کنار پدر مشغول کشاورزي و باغداري در نخلستانها بود و زماني احاديث و برنامههاي اسلام را در مسجد به ديگران ميآموخت و به تهيدستان و بينوايان کمک ميکرد. او به برادران و خواهرانش احترام شايان مينمود و دوش به دوش آنان در بالا بردن سطح فرهنگ مردم ميکوشيد و در يک کلام، بازوي پر توان پدر و چشم نافذ اسلام و مطيع برادرانش حسن و حسين عليهالسلام بود. سخن علي عليهالسلام در زبان، و سيماي حسن عليهالسلام در چهره، و خون حسين عليهالسلام در رگها داشت.
منبع:http://www.akhlagh.net
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۶۲۴۰ در تاریخ جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ ۰۸:۳۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.