عرصه های گسترده ی «زلال» بر ادیبان فعّال در عالم اینترنت پوشیده نیست. هنوز عمری از این ژانر جهانی نگذشته که شاعرانی قدرتمند بر خود جذب نموده و با جریانی صادقانه از مرزها بسی فراتر می رود . چنانکه از نامش پیداست ، این نوع شعر بیشتر به زبانی شفاف و شیوه بیان ساده در اوزان موسیقیائی روان و آهنگین می باشد. آنچه زلال را از سایر شعرهای کلاسیکی و سپید و نیمایی جدا می سازد ، قانونمند بودن و وجود اوزان امواجین منظم و انحراف ویژه از هنجار در آن است و حتّی مطالعه ی وزن و بررسی ساختار قالبی بی نظیر این شعر در مقایسه با سایر اشعار بطور صد در صد متفاوت بوده و در یک فرم ویژه ای انجام می گیرد.
زلال مثل نثرواره و سپید و هایکو و طرح و نیمائی و امثال اینها توأمان با سهولت نوشتاری ( از لحاظ وزن و حدود ) و یا آزاد از قالب نمی باشد. برای اینکه چون گوهری ساییده شده بر سینه ی ادبیات نشانده شود،به ظرافت و حساسیّت قابل توجّهی نیاز دارد. اینکه بتوان در ژانری چون زلال، هم روی شعریت و آرایه ها زوم کرد و هم قالب را نگاهداشت،هنر است و این حرکات از دست کسی بر نمی آید مگر تجاربی از کوههایی منظم از گذشته ها و صخرهایی محکم از راههایی وسیع و عمیق در عالم ادبیّات را پشت سر گذاشته باشد. لذا زلال بدلیل محتوای بی نظیر موسیقیائی اش ، تا حدودی اشتیاق و دقّت و حوصله می طلبد.
در هر حال ،خالق عالم و عالمیان را سپاسگزارم که لطفش را از ما دریغ نفرمود و در این زمان کوتاه شاهد ظهور شاعران با استعدادی در عرصه های نوآوری « زلال » هستیم.
جناب حمید حمیدی زاده (همزاد) از جمله شاعران قدرتمندی هستند که در آزمون قالب زلال، مورد توجّه بوده و با جدّیت تمام روی ساختار و آرایه های نوین و محتوای بکر ، بسوی قله های رفیع مهارت در حرکت می باشند. زلالی از ایشان در سایت وزین « شعر ناب » خواندم و تحت تاثیر قرار گرفتم .
بنابراین تصمیم گرفتم قلمی هرچند ناچیز در این حوالی بچرخانم مگر بر دوستی مفید واقع گشت.
با کسب اجازه از شاعر محترم ، ابتدا شعر را بدقّت مرور می کنیم:
فقط ببار! (زلال عروضی قافیه دار )
نگاه یار
شبیه جلوه ی بهار
و رویش شکوفه روی شاخسار
ونغمــه ی پرنـدگان شـاد و مست و بیقــرار.
کنون تو ابر ، ای مسافــر دیــار
به دشت و جوی وکوهسار
فقط ببار
شعر را خواندیم . پر محتوا و با گرایش معنوی می باشد .
وارد کارگاه تشریح گشته و از جهات مختلف به جرّاحی این شعر زیبا می پردازیم:
الف- نقد و بررسی از لحاظ وزن و ریتم موسیقیائی:
شعر در طول ریتم موسیقییائی مفاعلن با دخالت مفاعلن میباشد:
3- مفاعلُن
2- مفاعلُن مفاعلُن
1- مفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن
+- مفاعلُنمفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن
1- مفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن
2- مفاعلُنمفاعلُن
3- مفاعلُن
از نوع زلالهای عروضی قافیه دار بوده و قانون کلی زلال بطور دقیق در آن رعایت شده و آهنگ کلمات متناسب با ریتمهای موسیقیائی و هماهنگ با سطور قرینه با طرح و هنر جالبی موجبات یکنواختی ملودیای عمودی را فراهم آورده است.
حقیر اصول نقد و بررسی را در اینجا رعایت نموده و جهت اطمینان دادن بر این که ریتم و اوزان موسیقیائی در این شعر به طور دقیق رعایت شده است یا نه، به تشریح اختصاصی و بررسی ساختار قالبی شعر فوق در محضر شریفتان اقدام می کنم مگر بعلت بکر بودنش برای مشتاقان زلال قابل استفاده گشت:
3- نگاه یار (2ض)
2- شبیه جلوه ی بهار(4ض)
1- و رویش شکوفه روی شاخسار(6ض)
+- ونغمــه ی پرنـدگان شـاد و مست و بیقــرار.( 8ض)
1- کنون تو ابر ، ای مسافــردیــار (6ض)
2- به دشت و جوی وکوهسار 4ض)
3- فقط ببار (2ض)
نوع ساختار نظم شعر: عروضی
فرم ضرباهنگ: ( 2-4-6-8-6-4-2)
تعداد ضرباهنگ بین دو سطر: 2
تعداد کل سطور زلال: 7
سطر مادر(+):
(مفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن)
ونغمــه ی پرنـدگان شـاد و مست و بیقــرار.( 8ض)
دارای 8 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی هم آهنگ با سطور قرینه
سطور قرینه(1):
(مفاعلُن مفاعلُن مفاعلُن)
و رویش شکوفه روی شاخسار(6ض)
کنون تو ابر ، ای مسافــردیــار (6ض)
هر کدام دارای 6 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر
سطور قرینه(2):
(مفاعلُن مفاعلُن)
شبیه جلوه ی بهار(4ض)
به دشت و جوی وکوهسار 4ض)
هر کدام دارای 4 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر
سطور قرینه(3):
(مفاعلُن)
نگاه یار(2ض)
فقط ببار (2ض)
هر کدام دارای 2 ضرباهنگ با طول وزن و ریتم موسیقیائی برابر
نتیجه : شعر فوق طبق قانون کلی زلال، از نوع شعرهای زلال عروضی قافیه دار بوده و قالبش بدون ایراد است.
ب- نقد و بررسی از لحاظ تکنیک و قوافی:
معمولاً در زلال قافیه دار طبق تعریف دو سطر اول و آخر قافیه دار و بقیه یک در میان دارای قافیه می باشد و آزادی قافیه در سطرهای یک در میان دست شاعر را بر خلق آرایه های بکر باز می گذار د و دارای حسن است. بنابر این زلال فوق می توانست به این صورت نیز نوشته شود:
....قافیه
.............قافیه
.......................آزاد
.............................قافیه
.......................آزاد
.............قافیه
....قافیه
تکنیک در شعر فوق زیبا و قفل کلمات بهتر ، اما ایرادهایی را نیز در پی دارد: از جمله عدم ترکیبات بکر و نوین و نوگرایی در قوافی.
شاعر می توانست همین تصویر را در نگاه دیگری هم به صفحه بیاورد و با کلمات امروزی پیام زلالش را دوام بخشد.
ج- نقد و بررسی از لحاظ آرایه های ادبی:
از آرایه های بکر ادبی استفاده نشده است. و تصویر و تشبیه در جمله جریان دارد.
البته از کنایه ها و شفافیت بیان برخوردار است لیکن در زلال،انتظار در خصوص استفاده از آرایه های بکر ، بالا می رود. پس جا دارد که شاعر عزیز در زلالهای آینده نسبت به این امر مهم همّت گمارند.
د- نقد و بررسی از لحاظ زبان و برداشت معانی:
زبان و شیوه ی بیان در این شعر، همان زبان ویژه ی زلال است. با توجّه به کاوش فوق، شاعر عزیز بر اوزان و قالب و قوانین زلال تا حدّی آگاهی داشته و در ممارست کامل می باشند. و خوشبختانه با در نظر گرفتن اینکه خلق زلال، مهارت بخصوصی می خواهد، از عهده ی کارش خوب برآمده است .
شاعر با این زبان شفاف و بی ریای خودش در عرصه ی عشق ، از طبیعت زیبای آفریدگار الهام گرفته و در تخیّل خود عالمی تماشایی بر خود میسازد..
این زلال از نگاه عرفان بیشتر جلوه گر است.
گاهی اوقات در خلوت آدمی گریه های رازدار درون انسان را چون بهار بر تجلیّگاه عبودیّت رهنمون ساخته و زیبائی های خدای عالم را نمایانتر می سازد.
و در عالم ظاهر نیز چنانچه اهل دل مستحضرند ، بهار بدون بارش باران هیچ است.
پس بنابر این اگر بخواهیم از شاخه ای میوه ای چینیم بایستی ریشه را در دست داشته باشیم. عدم ریشه یعنی عدم شکوفه و میوه و در کل عدم سبزینه. بنابر این ابر نقش اساسی بر این ملاقات در زیبایی دارد. حسن معشوق در بهار جلوه گر است. لذا شاعر می گوید ای ابر تو فقط ببار! اگر تو بباری مشکل من حلّ است. این زلال ، زلالی از جناب مازیار نظر بیگی را به خاطرم انداخت به عنوان « فقط کافیست گوید دل...»:
اگر مستی که می دانی!
اگـر میخانه می جویی که در آنی!
فقط کافیست گوید دل : الا یــا ایــها السّاقی.
دگر هستی شود یکسر پریشانی
شود از جنس روحانی...
یعنی اگر از دل صدا بکنی جواب می شنوی.
کافیست صدا بکنی. اگر از دل صدا کردی دیگر مشکلات حل است.
اینجا هم جناب همزاد می فرمایند : ای ابر تو فقط ببار! اگر بباری مشکل من حل است.
ای ابر تو فقط ببار!
ای مسافری که در آسمان به اینور و آنور زمین در حال حرکتی ! فقط ببار!
ببار به دشت و کوهسار!
چون نگاه یارم را در جلوه ی بهار می بینم.
ببار تا شکوفه ها در روی شاخسار جوانه زنند.
و پرندگان شاد و مست و بیقرار به آواز خوانی بپردازند.
تو اگر بباری من حسن معشوقم را می بینم زیرا شبیه جلوه ی بهار و طراوت سبزینگی است....
تو فقط ببار!
شعر در کل خوب است اما از آرایه های بکر استفاده نشده است. گویا زلالسرای تازه کار عرصه ی تلاش هنوز برای بدست آوردن قلق ساختار در تمرین هستند. زبان و شیوه ی بیان زلال هر چند که پیام را بطور واضح می رساند اما استفاده از آرایه های دلنشینی چون استعاره و کنایه و تصویرهای بکر ، بر شعریّت زلال می افزاید. پس باید تلاش کرد و نقد را پذیرفت و در خلق زیبایی در کلمات پیشقدم شد. در غیر اینصورت آنوقت خواننده احساس می کند که به خاطر حفظ قالب،کلماتی تحمیلی و بدون حساب و کتاب در سطور مادر و قرینه ، چیده شده اند!!
با این حال ، اعتراف می کنم که زلال فوق در عالم معنا و خدا شناسی نوشته شده و دارای تصویری زیباست. گزارش دقیق عالم شعر مصوّر و اخذ معنایی که دقیقاً مدّ نظر شاعر بوده ، بر فردی چون بنده ناممکن می باشد. بنابر این خواستم با بهانه ای بر قدرت خلاقیت شاعر پی برده و دمی از عالم وجودشان بهره ها ببریم.
حقیر بر این یقین دارم که «زلال» بدون قبول منّتی،بدست قدرتمندانی معجزه خواهد کرد و نیازی بر التماس کسانی هم که فقط بر یک قالب چسبیده اند نمی باشد.و لازم هم نمی دانم که دنیا پر از زلال نویس باشد .
شاید در کل دنیا و در تاریخ ادبیات جهان، فقط ده نفر زلالسرای واقعی داشته باشیم امّا پخته و استاد!... و شاید هم بی حساب و کتاب...
واقعیّت این است که مقدار کیفی زلال بر مقدار کمّی آن ارجحیّت کامل دارد. لذا زلال کمتر با رعایت قالب و قوائد، بمراتب بهتر از زلال بیشتر با بی اعتنائی بر رعایت دقیق قالب و بی حسّاسیّتی در روی ریتم ها و اوزان می باشد.
باری، بنده معتقدم که زلالهایمان کم ، ولی ماندگارباشند.
لذا هیچ برنامه ی مؤکّد و عجله ای بر افزایش تعداد زلالسرا نداریم امّا هرکس مشتاقتر باشد تا دَم ماحصل ، خدمتگزارش هستیم.
جناب همزاد، استاد سخن هستند و زلالسرایی تلاشگر.
امیدوارم در آینده ی نزدیک ، بیش از پیش با زبان شیرینشان خو گرفته و زلالهای عسلینشان را با کمال میل ، نوش جان بکنیم.
خدا یارتان باد
خادم اهل قلم
دادا بیلوردی