مطلب الهه جون رو خوندم واقعا جواب این سوال رو خودمون هم هنوز نفهمیدیم چطور به بچه ها بگیم !!!!
یه خانوم مسن تر از خودم که گاهی با هم وقت میگذرانیم میگفت نوه اش ازش پرسیده خدا کجاست؟ ایشون هم گفتند که خدا همه جا هست نوه گفته که پس اگر خدا همه جا هست پس خونه ی خدا برای چیه چرا همه دورش می چرخند؟
مادر بزرگش می گفت که من موندم که چی بگم ؟
اما وقتی بچه ده دوازده ساله ای بودم یعنی اول راهنمایی بودم یکی از بچه های بسیار مودب کلاس به نام فامیل خوشنودیان که پدرش رو از دست داده بود
و این دختر با این سن کمش برای کلاس خودمون حتی برای کلاسهای دیگه سخنرانی می کرد و میگفت خدا یه قدرته نوره و صحبتهای دیگه که زیاد یادم نیست و از اینکه پدرش فوت شده بود احساس
ناراحتی نمی کرد میگفت برای پدرم خوشحالم که از این دنیا راحت شده و دیگه از حرفهای و رنجها ی اداری و رئیس و روسا راحت شده
من هنوز در حیرتم از فهم و شعور این دختر و خیلی دلم میخواد یه ببینم کجاست و چیکار میکنه
البته همون سال انقلاب شد ولی این دختر از اینکه سربازها به در مدرسه می کوبیدن بسیار هراسناک شده بود و به گریه افتاده بود اما نمی دونم من چرا نمی ترسیدم شاید دلیلش همین عقل زیادش بوده.