سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مفاسد آخر الزمان
        ارسال شده توسط

        فرامرز فرخ

        در تاریخ : شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۱۸ | نظرات : ۰

        خدایا ما را از شرمفاسد آخرالزمان حفظ کن
         
        امام صادق علیه السلام در روايتى، نوع مفاسدى كه در آخر الزمان رايج مى شود و بعضى از آن ها جنبه اجتماعى و سياسى، و بعضى جنبه اخلاقى دارد را پيش بينى كرده است .حضرت مى فرمايد:
        منبع : روضه کافی ، حدیث 7، ص 36و 42 ؛ بحارالانوار ، ج 52 ، ص 254 - 260
         
         
         

        1.آنگاه كه ديدى حق مرده و اهل حق از ميان رفتند.

        2.ستم همه جا را فرا گرفته است .

        3.قرآن فرسوده شده،و بدعت هايي از روى هوا و هوس در مفاهيم آن آمده است.

        4.دين بى محتوا شده، همانند ظرفى كه آن را واژگون مى سازند.

        5.اهل باطل بر اهل حق بزرگى مى جويند.

        6.و ديدى كه شر آشكار است و از آن نهى نمى شود، و هر كه كار زشت انجام دهد، معذورش مى دارند .

        7.فسق آشكار گرديده و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفاء مى كنند.

        8.شخص مؤمن، سكوت اختياركرده و سخنش را نمى پذيرند.

        9.شخص فاسق دروغ مى گويد، وكسى دروغ و افترايش را بر او باز نمى گرداند.

        10.بچه كوچك، مرد بزرگ را خوار مي شمارد.

        11.پيوند خويشاوندى بريده مى شود.

        12.هركه را به كار بد بستايند، خوشحال مى گردد.

        13.پسر بچه همان مى كند كه زن مى كند.

        14.زنان با زنان تزويج مى نمايند.

        15.مداحى و چاپلوسى فراوان شده است .

        16.مرد، مال خود را در غير راه طاعت خدا خرج مى كند و كسى از او جلوگيرى نكند.

        17.چون شخص مؤمنى را ببيند ازكوشش و تلاش او به خدا پناه برد.

        18.همسايه، همسايه خود را اذيت مى كند و مانعى براى او در اين كار نباشد.

        19.كافر خوشحال است، از آن چه در مؤمن مى بيند و شاد است از اين كه در روى زمين فساد وتباهى بيند.

        20.آشكارا شراب بنوشند، و براى نوشيدنش گرد هم آيند، كسانى كه از خداى عزوجل نمى ترسند.

        21.امر به معروف كننده خوار است.

        22.فاسق در آن چه خدا دوست ندارد، نيرومند و ستوده است.

        23.اهل قرآن و هركه آنان را دوست دارد، خوار است.

        24.راه خير بسته شده و راه شر مورد توجه قرارگرفته است.

        25.خانه كعبه تعطيل شده و دستور به ترك آن داده مى شود.

        26.مرد به زبان مى گويد، آن چه راكه عمل به آن نمى كند.

        27.مردان خود را براى استفاده مردان فربه مى كنند و زنان براى زنان.

        28.زندگى مرد از پس او اداره مى گردد و زندگى زن از فرج او.

        29.زنان مانند مردان براى خود انجمن ها ترتيب مى دهند.

        30.در ميان فرزندان عباس كارهاى زنانگى آشكار گشته و خود را مانند زنان زينت مى كنند، همان طور كه زن براى جلب نظر شوهرش خود را آرايش مى كند.

        31.به مردها پول مى دهند كه با آن ها يا زنانشان عمل نامشروع انجام دهند.

        32.شخص متمول از شخص با ايمان عزيزتر است.

        33.رباخوارى آشكار است و رباخوار مورد ملامت قرار نمى گيرد.

        34.زنها به عمل زنا افتخار مى كنند.

        35.زن براى نكاح مردان با شوهر خود همكارى مى كند.

        36.بيشتر مردم و بهترين خانه ها آن باشد كه به زنان در هرزگى شان كمك مى كنند.

        37.مؤمن به خاطر ايمانش غمناك و پست و خوار مى گردد.

        38.بدعت و زنا آشكار مى گردد.

        39.مردم به شهادت ناحق اعتماد مى كنند.

        40.دستورات دينى طبق تمايلات اشخاص تفسير مى گردد.

        41.حلال تحريم شود و حرام مجاز.

        42.مردم چنان در ارتكاب گناه جرى شده اندكه منتظر رسيدن شب نيستند.

        43.مؤمن نمى تواند كار بد را نكوهش كند، جز با قلب.

        44.مال كلان در راه غضب الهى خرج مى شود.

        45.زمامداران به كافران نزديك مى شوند و از نيكان دورى مى گزينند.

        46.واليان در داورى رشوه مى گيرند.

        47.پست هاى حساس دولتى به مزايده گذارده مى شود.

        48.مردم با محارم خود نزديكى مى كنند.

        49.به تهمت و سوء ظن مرد به قتل مى رسد.

        50.مرد به مرد پيشنهاد عمل زشت مى كند و خود و اموالش را در اختيار او مى گذارد.

        51.مرد به خاطر آميزش با زنان مورد سرزنش قرار مى گيرد که چرا با مردان آميزش نمى كند.

        52.مرد از كسب زنش از هرزگى نان مى خورد و آن را مى داند و به آن تن مى دهد.

        53.زن بر مرد خود مسلط مى شود، و كارى را كه مرد نمى خواهد انجام مى دهد، و به شوهر خود خرجى مي دهد.

        54.مرد، زن و كنيزش را براى زنا كرايه مى دهد و به خوراك و نوشيدنى پستى تن در مى دهد.

        55.سوگندهاى به ناحق به نام خدا بسيار مى گردد.

        56.قمار آشكار مى گردد.

        57.شراب را بدون مانع علناً مى فروشند.

        58.زنان مسلمان خود را در اختيار كافران مى گذارند.

        59.لهو و لعب آشكار مى گردد و كسى كه از كنار آن عبور مى كند از آن جلوگيرى نمى كند و كسى جرأت جلوگيرى را ندارد.

        60.مردم شريف را خوار مى كند، كسى كه مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند.

        61.نزديك ترين مردم به فرمانروايان كسى است كه به دشنامگويى ما خانواده ستايش شود.

        62.هركس ما را دوست دارد، دروغگويش مى دانند و شهادت او را نمى پذيرند.

        63.برگفتن حرف زور و ناحق مردم با همديگر رقابت مى كنند.

        64.شنيدن قرآن بر مردم سنگين و گران مى آيد و در عوض، شنيدن سخنان باطل بر مردم آسان است.

        65.همسايه، همسايه را گرامى مى دارد از ترس زبانش.

        66.حدود خدا تعطيل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل مى كنند.

        67.مساجد طلاكارى مى شود.

        68.راستگوترين مردم پيش آن ها، مفتريان دروغگو مى باشند.

        69.شر و سخن چينى آشكار مى گردد.

        70.ستمكارى شيوع يافته.

        71.غيبت را سخن نمكين مى شمارند و مردم همديگر را بدان مژده مى دهند.

        72.براى غير خدا به حج و جهاد مى روند.

        73.سلطان به خاطركافر، مؤمن را خوار مى كند.

        74.خرابى و ويرانى بيش از عمرانى و آبادى است.

        75.زندگى مرد از كم فروشى اداره مى شود.

        76.خونريزى را آسان مى شمارند.

        77.مرد براى غرض دنيايى رياست مى طلبد و خود را به بد زبانى مشهور مى سازد تا از او بترسند و كارها را به او واگذاركنند.

        78.نماز را سبك مى شمارند.

        79.مرد مال بسيار دارد، ولى از وقتى كه آن را پيدا كرده زكات آن را نپرداخته است.

        80.قبر مرده ها را مى شكافند و آن ها را مى آزارند و كفن هایشان را مى فروشند.

        81.آشوب بسيار مى شود.

        82.مرد روز خود را به نشئه شراب به شب مى برد و شب را به مستى صبح مى كند.

        83.با حيوانات عمل زشت انجام مى دهند.

        84.حيوانات همديگر را مى درند.

        85.مرد به مصلى مى رود، ولى چون بر مى گردد جامه در تن ندارد.

        86.دل مردم سخت و چشمان شان خشك شده و ياد خدا بر آنان سنگين مى آيد.

        87.كسب هاى حرام شيوع يافت و بر سر آن رقابت مى كنند.

        88.نماز خوان براى ريا و خود نمابى نماز مى خواند.

        89.فقيه براى غير دين فقه مى آموزد و دنيا و رياست طلب مى كند.

        90.مردم دور كسى را گرفته اند كه قدرت دارد.

        91.هركس روزى حلال مى جويد، مورد سرزنش قرار مى گيرد و جوينده حرام، مورد ستايش و تعظيم است.

        92.در مكه و مدينه كارهايى مى كنند كه خداوند دوست ندارد و كسى هم نيست كه مانع شود و هيچ كسى آن ها را از اين اعمال زشت باز نمى دارد.

        93.آلات لهو و لعب حتى در مكه و مدينه آشكار مى گردد.

        94.مرد سخن حق مى گويد و امر به معروف و نهى از منكر مى كند ديگران او را نصيحت مى كنند و مى گويند: اين كار برتو لازم نيست.

        95.مردم به همديگر نگاه مى كنند و به مردم بدكار اقتداء مى نمايند.

        96.راه خير به كلى خالى است و كسى از آن راه نمى رود.

        97.مرده را به مسخره مى گيرند و كسى براى مرگ او غمگين نمى شود.

        98.هر سال بدعت و شرارت بيشتر مى شود.

        99.مردم و انجمن ها پيروى نمى كنند مگر از توانگران.

        100.به فقير چيزى مى دهند، در حالى كه به او مى خندند و براى غير خدا به او ترحم مى نمايند.

        101.نشانه هاى آسمانى پديد مى آيد، ولى كسى از آن هراس ندارد.

        102.مردم در حضور جمع، همانند بهائم مرتكب اعمال جنسى مى شوند و هيچكس از ترس، كار زشت را انكار نمى كند.

        103.مرد در غير اطاعت خدا زياد خرج مى كند، ولى در مورد اطاعت خدا از كم هم دريغ مى ورزد.

        104.آزار به پدر و مادر آشكار مى گردد و مقام آن ها را سبك مى شمارند و حال آن ها در پيش فرزند از همه بدتر باشد، و از اينكه به آن ها افترا زده شود، خوشحال مى شوند.

        105.زنها بر حكومت غالب گشته و پست هاى حساس را قبضه مى كنند، و كارى پيش نمى رود، جز آن چه طبق دلخواه آنان باشد.

        106.پسر به پدر خود افتراء مى زند و به پدر و مادر خود نفرين مى كند و از مرگشان خوشحال مى شود.

        107.اگر روزى بر مردى بگذرد كه در آن روز گناهى بزرگ مرتكب نشده باشد، مانند هرزگى ياكم فروشى يا انجام كار حرام يا ميخوارگى، آن روز غمگين است و خيال مى كند كه روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بى خود تلف شده است .

        108.سلطان مواد غذايى را احتكار مى كند.

        109.حق خويشاوندان پيامبر خمس به ناحق تقسيم مى شود و بدان قمار بازى مى كنند و ميخوارگى مى نمايند.

        110.با شراب مداوا مى كنند و بدان بهبودى مى جويند.

        111.مردم در مورد ترك امر به معروف و نهى از منكر و بى عقيدگى يكسان مى شوند.

        112.منافقان و اهل نفاق سر و صدايى دارند و اهل حق بى سر و صدا و خاموشند.

        113.براى اذان گفتن و نماز خواندن مزد مى گيرند.

        114.مسجدها پر است از كسانى كه ترس از خدا ندارند و براى غيبت و خوردن گوشت اهل حق به مسجد مى آيند و در مساجد، از شراب مست كننده توصيف مى كنند.

        115.شخص مست كه از خرد تهى گشته بر مردم پيش نمازى مى كند و به مستى او ايراد نمى گيرند و چون مست گردد، گراميش مى دارند.

        116.هركه مال يتيمان را بخورد، شايستگى او را مى ستايند.

        117.قضات به خلاف دستور خدا داورى مى كنند.

        118.زمامداران از روى طمع خيانتكاران را امين خود مى سازند.

        119.ميراث يتيمان را فرمانروايان به دست افراد بدكار و بى باك نسبت به خدا داده اند، از آن ها حق و حساب مى گيرند و جلوى آن ها را رها مى سازند تا هر چه مى خواهند انجام دهند.

        120.بر فراز منبرها مردم را به پرهيزكارى دستور مى دهند، ولى خود گوينده به آن دستور عمل نمى كند.

        121.وقت نمازها را سبك مى شمارند.

        122.صدقه به وساطت ديگران به اهل آن مى دهند و به خاطر رضاى خدا نمى دهند، بلكه از روى درخواست مردم و اصرار آن ها مى پردازند.

        123.تمام هَم و غم مردم شكم و عورتشان است. باكى ندارند كه چه بخورند و با چه آميزش كنند.

        124.دنيا به آن ها روى آورده است.

        125.نشانه هاى حق مندرس گشته است.
         
        منبع : روضه کافی ، حدیث 7، ص 36و 42 ؛ بحارالانوار ، ج 52 ، ص 254 - 260
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۵۶۴ در تاریخ شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2