نگاهی بر زلال سرکار خانم خیاط پیشه ( طلای کرمانی )
.
وقتی خدایی می شوی
تکثیــر ِگلبـانگ رضـایـی مـی شـوی
سر در گریبان می کنی در لحظه هایی از یقیـن
بیخود زخود هر دم هوایی می شوی
رنگِ رهایی مــی شوی
.
وقتی ز تن گردی رهـا
آیـد به گوشت ایـن صدای آشنـا
ای عاشقان ای عاشقان ، آمد نگاری مه جبیـن
بایـد بخـوانـی بـی ریـا در التـجا
یارب صدایم کن،صدا
.
حالا بیـا در بزم راز
پر شُو ز بغضی در نمازی چـاره ساز
روز و شبت ای نازنین با عشق ِجانان شد عجیـن
سر می کشد از جانمازت شعله باز
آگه شوی از بزم راز
.
توضیح از لحاظ ساختار:
.
شعر فوق در قالب زلال و از نوع عروضی قافیه دار پیوسته و در طول ریتم موسیقییائی « مستفعلُن مستفعلُن » و با دخالت « مستفعلُن » می باشد:
.
مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن
مستفعلُن مستفعلُن
.
فرم ضرباهنگ: 4-6-8-6-4
.
فرم قافیه:
.
.........قافیه
................قافیه
.........................آزاد
................قافیه
.........قافیه
.
دقّت:
.
2- مستفعلُن مستفعلُن(4ض)
2- حالا بیـا در بزم راز(4ض)
1- مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن(6ض)
1- پر شُو ز بغضی در نمازی چـاره ساز(6ض)
+- مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن(8ض)
+- روز و شبت ای نازنین با عشق ِجانان شد عجیـن(8ض)
1- مستفعلُن مستفعلُن مستفعلُن(6ض)
1- سر می کشد از جانمازت شعله باز(6ض)
2- مستفعلُن مستفعلُن(4ض)
2- آگه شوی از بزم راز(4ض)
.
زلال فوق از لحاظ ساختار بی ایراد است. سرکار خانم طلای کرمانی به دلیل اینکه بر عروض وارد هستند و در غزلسرایی نیز در مهارت کامل، مشغول به خلق آثاری ماندگار می باشند، زلال عروضی را خوب می سرایند و از لحاظ ساختار ،مشکلی ندارند.
بدیهی است که وقتی ساختار بیرونی شعر، در ذهن شاعر ملکه گشت، رو می کند بر محتوای داخل قالب.
.
توضیح از لحاظ معنا:
.
معمولاً ارتباط معانی باید در زلال عروضی پیوسته ، از بالا به پایین طوری باشد که محتوا از موضوع خارج نشود. این اصل در زلال فوق مشهود است . در زلال فوق نوعی حسّ عرفانی در جریان می باشد و این حس ، مخاطب را تا آخر همراهی می کند.
قسمت اول زلال، توصیف حالتی از مستی را دارد که از یقین حاصل می گردد. انسان گاهی در حال تمرکز بین خود و خدا چنان حالی پیدا می کند که جز حق چیزی در طبق ندارد و جدا از هر گونه ملاحظات ظاهری و آزاد از هر گونه تعلقات خاطر، قدم بر می دارد.
بند دوم زلال ، توصیفی از حالت وصال معنوی دارد.
انسان تا از تعلقات مادی خارج نگشته ، وصلش با خدایش ، زلال نیست. زیرا که خدا لامکان است و به این خاطر سیّد عارفان-امام علی (ع) در موقع خروج از کالبد خاکی فرمود: فزت و رب الکعبه
بند آخر زلال حکایت از خلوتی نورانی دارد که حالی از حالات نیایش را بر مخاطب القا می نماید. سجده ای خالصانه و بی ریا در مقابل محبوب.
همچنین علاوه از آهنگ ویژه ی خودش، موسیقی درونی در این زلال از آرایه هایی است که بر جلوه و شیرینی کلام می افزاید که این حالت در بند آخری محسوستر است.
.
نقد:
تکرار قافیه و پیش قافیه ( بزم راز ) در بند آخر زلال بر کیفیت و تکنیک کلام ، لطمه وارد می کند که طبق سلیقه ی شاعر، قابل اصلاح است. مثلاً می توان سطر اول را چنین تغییر داد:
.
حالا بیـا کوی نیـاز
پر شُو ز بغضی در نمازی چـاره ساز
روز و شبت ای نازنین با عشق ِجانان شد عجیـن
سر می کشد از جانمازت شعله باز
آگه شوی از بزم راز
.
سرودن شعر در قالب زلال عروضی قافیه دار ، کار هر شاعر نیست. پختگی در نظم و عروض می خواهد. دقّت و حوصله و مهارت می خواهد.
زلال به نگین انگشتری می ماند که هرچه رویش بیشتر دقت و تلاش داشته باشیم آنقدر بر جلایش افزوده گردد.
امیدوارم سرکار خانم کرمانی از آن جمله زلالسرایانی پایدار باشند که
شاهکارهایی در قالب های این سبک به یادگار گذارند.
زنده باد