چهارشنبه ۱۰ بهمن
در عظمت پروین اعتصامی
ارسال شده توسط محمد شریف صادقی در تاریخ : دیروز
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۵۱ | نظرات : ۶
|
|
اگر از من - به عنوان یک عامی علاقه مند به شعر ـ بپرسند بزرگترین شاعر کلاسیکسرای یک قرن اخیر ایران کیست احتمالا مقاومت می کنم و می گویم: در چه قالبی؟ غزل؟ رباعی؟ قصیده؟ در چه ژانری؟ عاشقانه؟ حماسی و سیاسی؟
اما اگر طرف مقابل اصرار کند که من - که آدم کم سواد و کله شقی هستم - یک نفر را انتخاب کنم قطعا و بدون کوچکترین شکی پروین اعتصامی را انتخاب میکنم. ممکن است این انتخاب موجب شگفتی بعضی افراد شود؛ اما استدلالهایی برای این انتخاب وجود دارد که از نگاه من از آهن محکم تر است:
(۱) اولین دلیل برتری پروین این است که او قالب «قطعه» را (با مضامین مرتبط با آن) برای اولین بار در ادبیات فارسی به اوج رسانده است؛ سایه، شهریار، منزوی بهبهانی و بقیه اگر چه در غزل سرآمدند اما هرگز به اوج و جامعیت حافظ، سعدی یا مولانا نمی رسند. ملک الشعرا اگر چه در قصیده و نوآوری در فضای آن تنه به تنه بزرگانی چون ناصرخسرو و سنایی می زند اما قصیده قبل از او به اوج رسیده و همواره مورد توجه بوده است. در رباعی و دوبیتی و قالب های فرعی هم کسی هرگز نتوانسته به اندازه قدما موفق باشد. حال آنکه قطعه با آن رویکرد جالب انوری، ابن یمین یا ناصر خسرو همواره قالب مهجوری بوده است و جز معدود افرادی چون ابن یمین قطعه سرای عالی را نمی توان در دوران کلاسیک یافت که البته هیچ کدام از این افراد به گرد پای پروین نمیرسند.
(۲) پروین در اشعارش چه مثنوی چه قطعه، چند ژانر ادبی را که قبلا به شکل پر بسامد در اشعار قدما ترکیب نشدهاند را، در شعر خود ترکیب کرده است. او «تراژدی»، «فابل/تمثیل و قصه گویی»، «مناظره/دیالوگ»، «نقد اجتماعی سیاسی»، «پند و تعلیم» و حتی «عرفان» را در شعر هایش در هم می ریزد و اشعاری جامع تحویل خواننده میدهد. گاهی طنز هم در شعر او به چشم میخورد، هر چند محدود. این مسئله قبل از پروین بسیار نادر است (به جز مواردی از اسدی طوسی، ناصرخسرو و دیگران که آن ها به پای مناظره های پروین نمی رسند) اما در شعر پروین همین سبک به اوج رسیده است. بنا به شواهد، نیما یوشیج بسیار تلاش کرده فابل ها و مناظره هایی مانند پروین بسازد اما هرگز موفق نشده است.
(۳) شعر پروین هم عامه پسند است هم ستایش خواص را دارد. اینکه همه مردم از تمام طبقات اجتماعی با شعر او ارتباط برقرار میکنند و شعرش پس از دهه ها هنوز ورد زبان مردم است نشان از ارزش و اهمیت کار اوست. کافیست نظر ملک الشعرا را درباره پروین بخوانیم تا به عظمت شعر پروین از دیدگاه خواصی چون او پی ببریم.
(۴) پروین در هر قالبی که شعر سروده عالی عمل کرده است؛ چه مثنوی، چه قطعه، چه قصیده و چه مسمط. کمتر کسی را میتوان یافت که انقدر در چند قالب موفق عمل کرده باشد (شاید شیخ سعدی، عطار و مولانا از جمله نوادر باشند؛ مثلا مولانا هم در مثنوی هم رباعی هم غزل و هم ترجیع بند اشعار شاهکاری دارد).
(۵) از همه موارد بالا مهمتر: شعر پروین آیینه تمامنمای درد و دغدغه های بشریست خصوصا در عصر خودش. کودک یتیم و فقیری که کوزهٔ «اوستاد»ش را ناخواسته می شکند، دختر یتیمی که بر قبر پدرش - که از بی دارویی و بی غذایی مرده - میگرید، داستان «روزی گذشت پادشهی از گذر گهی...» و دیگر داستان ها، پندها، و گفتاوردهای او همه در جهت انعکاس حقایق اجتماعی است. تعداد قابل توجهی از اشعار پروین ضرب المثل شدهاند که شاید کمتر کسی را در شعر معاصر یافت - و حتی در شعر قدیم - که انقدر کلامش به گفتگوهای مردم راه یافته باشد.
(۶) پروین فقط سی و اندی سال عمر کرده است. بسیاری از شعرای ما کمال شاعریشان در ۳۰، ۴۰ سالگی به بعد است مانند: مولانا، حافظ و ناصرخسرو.
اما پروین از دوران نوجوانی اشعار شاهکاری خلق کرده است که هر خواننده منصفی را انگشت به دهان می کند. چه بسا اگر این بانوی گرامی بیشتر عمر میکرد آثار بیشتر و بهتری نیز تولید میکرد (همین افسوس را درباره فروغ فرخزاد هم باید خورد الحق و الانصاف). اینکه عده ای از کج اندیشان گفته بودند شعرهای او از خودش نیست بلکه از پدرش است از مضحک ترین تهمت های تاریخ ادبیات است چه اینکه بعد از وفات پدرش شاهکارهای فراوانی خلق کرده حتی بهتر از زمان حیات پدرش. و البته این مسئله نافی این نیست که پدر او به اشعارش نظارت میکرده و در پالایش و بهبود شعر به او کمک میکرده که این وظیفه هر منتقدی ست که اگر راهی برای بهبود شعر شاعری به ذهنش می رسد، پیش روی شاعر بگشاید.
(۷) و در آخر اینکه فراموش نکنید پروین اعتصامی یک «زن» است. جنسی که همواره ارزشش مورد غفلت قرار گرفته است و هنرش سرکوب شده است... اما با این وجود ببنید چه گرد و خاکی به پا کرده این شاعر که به قول شهریار «میان شاعره ها نظیرش نیست».
درباره مقایسه فروغ فرخزاد با پروین اعتصامی هم پر واضح است که قیاس مع الفارق است؛ درست مثل مقایسه ملک الشعرای بهار با نیما یوشیج که به قول اهل منطق و فلسفه مصداق «خطای نوعی» category error است. فروغ دنیای خودش و رویکرد خودش را دارد و پروین نیز دنیای خودش و رویکرد خودش. و البته هیچکدام از نظر «هنری» برتری ندارند چه آنکه یکی با رویکردی متفاوت و با استفاده از میراث گذشتگان به مسائل اجتماعی می نگرد (و از طریق تمثیل و نماد و قصه گویی) و دیگری شاعریست کم توجهتر به ساختارهای کهن که بیشتر متوجه بیان احساسی و تصویریست.
من به شخصه از شعر هر دو بینهایت لذت میبرم و احتمالا افرادی باشند که صرفا فروغ یا فقط پروین را میپسندند؛ این تابع سلیقه است اما آنچه ورای سلیقه است عظمت این دو شخصیت ادبی است.
گفتارم را با این نقل قول از دکتر شفیعی کدکنی به پایان میبرم:
« با کمترین عمر و کمترین مجال برای شعر گفتن، بیشترین توفیق ممکن را در زبان فارسی، پروین از آن خویش کرده است. از این بابت هیچکدام از بزرگان قرن حاضر و حتی قرون گذشته بعد از حافظ، به پای او نمیرسند.
از همان روزی که نخستین شعرهای پروین در مجلۀ «بهار» به مدیریت پدرش ـ مرحوم اعتصامالملک ـ انتشار یافت و او دختری نوجوان بود، تا این لحظه، شخصیت هنری و شعر پروین سال به سال و حتی ماه به ماه و روز به روز در تصاعد هندسی بوده است و خواهد بود. این چنین توفیقی در تاریخ شعر فارسی فقط نصیب چهار پنج تن از بزرگان از قبیل فردوسی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی و نظامی شده است و دیگر هیچ.»
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۴۱۸ در تاریخ دیروز در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود چه جالب امیدوارم خوب درستش کنند درست مثل سریال شهریار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.