سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      عمر علی شاعر اهل سلیمانیه
      ارسال شده توسط

      سعید فلاحی

      در تاریخ : ۲ هفته پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۹ | نظرات : ۱

      استاد "عمر علی" (به کُردی: عومه‌ر عه‌لی)، شاعر و نویسنده‌ی کُرد، زاده‌ی ۱ ژوییه ۱۹۷۰ میلادی در سلیمانیه اقلیم کردستان است.

      ◇ نمونه‌ی شعر:
      (۱)
      هر صبح،
      به یادت، 
      چشم به افق می‌دوزم و
      برای آزادی در روز پیش‌رو
      برای شرق کُردستان و 
      چهار پارچه‌ی کُردستانم 
      سرودی اتحاد می‌خوانم.

      (۲)
      برگ‌ها به پرواز در آمدند 
      از شاخه‌های بلند 
      با شادی به رقص افتادند 
      در مرگ خود
      در میان وزش باد 
      به رنگ سرخ گل‌ 
      حنابندان خزان را جشن گرفتند 
      برای بهار در راه مانده.

      (۳)
      خوبی، نیک‌ترین راه و روش است،
      در پیشگاه پروردگار!
      نه سجده گذاشتن به دروغ و پر از معصیت.
      اگر خواهان شیرینی بهشتی، 
      راست کردار باش و در راه راست قدم بردار.

      (۴)
      من کُردستانم 
      برگی بی‌شاخه و 
      شاخە‌ای بی‌تنه و 
      تنه‌ای بی‌ریشه و 
      ریشه‌ای بی‌خاک و 
      خاکی بی‌نقشه و 
      نقشه‌ای بی‌مرز و 
      مرزی بی‌مرز...
      اما همچون آرارات، پیرمگرون و دالاهو 
      همچون قندیل بلند و محکم ایستاده‌ام
      همچون خورشید در مصاف با تاریکی‌ها 
      سرود "من یک کُردم" را سر می‌دهم.

      (۵)
      باران بیا تا که آتش درونم، 
      زیر نم نم قطراتت خاموش شود.
      می‌دانم که زمان آمدنت است، 
      اما هنوز آزرده خاطری 
      عیب ندارد!
      بیا و نم‌نمک بر بیابان خشک سرزمینم فرود آی 
      صبر پاییز به سر آمده و زردی و پژمردگی بە‌بار می‌آورد
      تو کماکان نیامدی و شهر و دە و زمین‌های کشاورزی 
      و خطوط زمین‌های شخم زده خشک شده‌اند،
      و مشتاقانه منتظرند، برای قطرات باران مهربانی...

      (۶)
      پاییز با گریه‌های مادرانه‌اش
      گرد و غبار درختان را می‌زداید.

      شعر: #عمر_علی
      برگردان به فارسی: #زانا_کوردستانی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۲۸۸ در تاریخ ۲ هفته پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1