سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        داستان کوتاه
        ارسال شده توسط

        برین بهار

        در تاریخ : حدود ۱ ماه پیش
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۶ | نظرات : ۳

        دستشو یه جور ناجوری بریده بود با کارد آشپزخونه ، وقتی سالاد شیرازی درست میکرد و میخواست همه چیزو هم اندازه خرد کنه وهمزمان حواسش به صحبتهای دوستشم باشه که پشت خط تلفن  یه ریز داشت از فلسفه ی اینکه چرا باید تنهایی رو به بودن با خیلی از آدما ترجیح داد.
        داشت با یک دست، ذرتی که را با کره پخته بود با ولع به دندون  می کشیدخیلی وقت بود هوس کرده بود اما همش با خودش میگفت آخه تنهایی نمیچسبه!
        و گاهی هم‌ با همون دستش توی اکسپلور اینستاگرام چرخ می زد و فکر می کرد متن جدیدشو چطوری شروع کنه ،
         چطور بگه تنهاییش سرریز شده و محاسبه ی روزهایش از دستش در رفته. 
        چطور بگه خسته س از این موهای فر و وزدار که صاف نمی شه ، از چند کیلویی  که اضافه کرده و کم نمی شه
        جوانیش که ترک برداشته و چسب خورده اونم با یک چسب آب دهنی چرت که باز هم از هم باز می شه. 
        و پیامی که باید سند کنه اما نمیدونه با چه کلمه ای شروع کنه!؟
        خشمش را با کدام ورزش بخوابونه؟!
        و این دایره احساس معیوبِ بدون جمله که  با شکلات شیری فرمند هم شیرین نميشه!
        باید آروم بمونه مخصوصن وقت هایی که سرگیجه می گیره . بازم باید مدیتیشن کنه و خودش رو بهتر بشناسه. اما دیگه نیاز نبود فکر کنه که:
        با چه ادبیاتی باید بگه که تنهاییش سرریز شده...
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۱۶۹ در تاریخ حدود ۱ ماه پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3