سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 30 شهريور 1403
  • روز گفت و گوي تمدن‌ها
17 ربيع الأول 1446
  • ميلاد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله، 53 سال قبل از هجرت، روز اخلاق و مهرورزي - ميلاد حضرت امام جعفر صادق عليه‌السلام مؤسس مذهب جعفري، 83 هـ ق
Friday 20 Sep 2024
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    جمعه ۳۰ شهريور

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    تلخیصی بر کتاب پاندورا و پرنده
    ارسال شده توسط

    رها فلاحی

    در تاریخ : ۱۶ ساعت پیش
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳ | نظرات : ۱

    کتاب پاندورا و پرنده
    نویسنده و تصویرگر کتاب "پاندورا و پرنده" خانم "ویکتوریا ترنبول" (Victoria Turnbull) است.
    مترجم این کتاب ۳۳ صفحه‌ای، خانم "آناهیتا حضرتی کیاوندانی" و "انتشارات پرتقال" آن را چاپ و منتشر کرده است.
    ■●■
    پاندورا یک روباه است، که تک و تنها در سرزمین وسایل اسقاطی‌ و دور ریختنی زندگی می‌کند. او از چیزهایی که مردم دور می‌ریزند، خانه‌ی قشنگی برای خودش ساخته است، اما افسوس که هیچ‌وقت، هیچ‌کس به دیدنش نیامده و نمی‌آمد، تا اینکه روزی مهمانی از راه می‌رسد، پرنده‌ای با بال شکسته.
    پاندورا از پرنده نگهداری می‌کند. پس از این که پرنده کمی خوب شد و توانست پرواز کند، هر روز برای او دانه و گل هدیه می‌آورد، تا روزی که سرانجام کاملن بهبود پیدا می‌کند و برای همیشه می‌رود. پاندورا بسیار غمگین می‌شود. اما روزی هدایایی که پرنده برای او آورده است رشد می‌کنند و حیوانات دیگر به سرزمین او می‌روند.
    داستان این کتاب درباره مهربانی و نیکی است. این داستان خواندنی با بیانی دلنشین به کودکان اهمیت محافظت از محیط زیست، مهربانی، امید و عشق به یکدیگر را می‌آموزد. مفاهیمی مهم که کودکان باید از همان سنین حساس کودکی با آن آشنا شوند.
    ■●■
    ◇ در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
    او از چیزهایی که مردم دور می‌ریختند، خانه‌ی قشنگی برای خودش ساخته بود. اما هیچ وقت هیچکس به دیدنش نمی‌آمد.
    برای همین، همه‌ی وقتش را به جمع کردن و درست کردن چیزهایی می‌گذراند که بلد بود و وسایل گمشده و فراموش شده را به زندگی بر می‌گرداند.

    #رها_فلاحی

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۵۱۱۲ در تاریخ ۱۶ ساعت پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
    ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

    عارف افشاری (جاوید الف)

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0