يکشنبه ۲ دی
كيستم من
ارسال شده توسط سما فخار در تاریخ : پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۲۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۳۹ | نظرات : ۰
|
|
كيستم من! آواره ي افكار پوچ آزاد شده ي عشق دوست هيچ ميداني با كه به رغبت ميل مي كني سينه خواهي و تپش قلب بي تكرار را هيچ ميداني از چه مي رويد در اندرون وجود لايتناهي انساني چون من حريره هاي پر گداز از فضاي خواهش و ترديد من دور شو كه من از نسل پوچ به صدا غريدم چون ابر سما را كيستم من گل ناياب هوس هاي بي مدعاي چشم هايت راستي بيا به صلح مزدوج شويم از حال هم دلتنگ بيا به خيالي نرم و بي صيقل به چشم هاي باراني ام مهماني سر زده سر بزن به حال و هوايم پوشالي مدتهاست غريق شده ام ناغافل به غفلت به پريشاني به غرور مسخ بي احساسي انداختم خود را به منت گناه درون آتشي پر خاكستر خاكستري بنفش بي دليل و بي حجت با سكوت و غفلت ديگر خيال تو را نمي كنم توبه سكوت گرفته ام غسل ارتماسي تنم دري بركه ي اشك هاي قطره قطره ي سما اي رب بي علت به زمين گرم بكوب چهره ي گناه كارم را گاه توبه مي نوازم تا برقصي به ناز سكوت مي سرايم تا بخواني به ساز دور مي شوم و به قهقهه مي خندم در خلوت شبانگي هايم پيامبر مي شوم سيال به مهر باني هاي بنفشم گل هاي ناز مي رويد به رو ي شوكت تنم بهار مي شوم جوانه ميزنم هر چهار فصل مي نشيند لميده در آغوشم بنفش مي شوم به شرم هاي اين همه دلخوشي كه هم پيمانه ي من است نوشته شده در دفتر خاطراتم به سال1385
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۴۹۹ در تاریخ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۲۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید