سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 شهريور 1403
    2 ربيع الأول 1446
      Thursday 5 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ شهريور

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        جبر و اختیار
        ارسال شده توسط

        یوسف ساعدموچشی

        در تاریخ : شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۷۵ | نظرات : ۱۷

        جبر و اختیار 
        یک سوال  اساسی و قدیمی که مغز آدمی را می خورد وهیچ هم عایدش هم نمی شود مرا به خود مشغول داشت ؛این که آیا بشر مختار است یا که در اجبار محض  شاهد فرتوتی جان وتن خویش است . نه ثروتمندی و نه  گدایی و  نه زیبایی و نه کریهی  ، و نه هدایت و نه گمراهی در ید وی است و...پس آیا نشانی از اختیار را سراغ دارید به جز اختیارات جزیی و کودک فریبانه؟

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۹۳۰ در تاریخ شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۸:۳۹

        سلام و درود ادیب بزرگوار

        ( وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾
        و اينكه براى انسان جز حاصل تلاشِ خودش نيست (۳۹) وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ﴿۴۰﴾ که نتيجه‌ی كوشش او به زودى ديده خواهد شد (۴۰) --- سوره نجم آیات ۳۹ و ۴۰ )



        سعیِ انسان اختیار است اختیار
        بیند از سَعی اش گُل و آب و بهار


        بداهه خندانک خندانک خندانک



        قضایای عاشورا خودش یکی از روشن‌ترین بیان‌ها بر وجودِ قدرتِ انتخاب و اختیار برای انسان‌هاست. در این حادثه‌ی دلخراش ، کسانی در دو طرفِ قضیه واقع شده بودند که چه بسا در یک خانواده متولد شده ، در یک مکان کنار هم پرورش یافته بودند؛ اما یکی به لشکر امام حسین(ع) آمد و تا بالاترین درجه جانفشانی کرد و شهید شد و دیگری به لشکر عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد رفت و تا توانست به رذالت و قساوت پرداخت.

        اینکه قرآن کریم می‌فرماید: «علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم...» نمونه‌ی بارزِ آن در کربلا واقع شد.

        یکی از نمونه‌های این قضیه ، ماجرای دو برادر به نام‌های « عمرو بن قرظة الانصاری » و « علی بن قرظة الانصاری » است. عمرو در لشکر حضرت جنگید و مقام رفیع شهادت رسید؛ اما برادری داشت که طبق برخی نقل‌ها اسمش علی بود اما با اینکه اسمش بهتر از اسم برادرش بود در لشکر یزیدیان در مقابل برادر قرار گرفت. دو برادر هر دو در یک محیط، با یک خانواده و یک تربیت زندگی کردند اما در نهایت یکی به لشکر امام حسین(ع) می‌پیوندد و دیگری در لشکر یزیدیان قرار می‌گیرد.

        از کتاب : اَبَر آتشفشان جاوید هدایت، صص ۲۲۰ تا ۲۲۳

        نویسنده: سیّدمحمدرضامدرسی‌طباطبایی‌یزدی




        به توکّل یگانه خدا و امید و تلاش خودتان
        سلامت و دلشاد باشید خندانک خندانک خندانک

        محمد شریف صادقی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۲۸
        درود بر شما. اینجا فروم شعر است ولی خب چون این بحث فلسفی مهمی است که بر ادبیات ما اثر بسیار مهمی داشته من نظر شخصی خودم را درباره آن مطرح میکنم. البته کم سوادتر از آنی هستم که نظر بدهم اما فکر میکنم خواندن چیزی که میگویم خالی از فایده نیست.
        یک مسئله‌ای که بسیار اوقات افراد در مورد جبر و اختیار یا «تعینی» و «غیر تعینی» بودن وقایع در نظر نمی‌گیرند پارامتر زمان است. یک رویداد تعینی‌ست اگر به صورت بالقوه (و نه لزوما بالفعل) بتوان رخ دادن آن را پیشبینی کرد. مثلا یک فیزیکدان اگر سرعت حرکت یک سیاره و موقعیتش را در یک زمان خاص بداند می‌تواند مسیر حرکت آن سیاره به دور خورشید با حل معادلات میدان گرانش پیشبینی کند. یا نمونه راحت ترش این است که من یک سنگ‌ را از دستم رها می‌کنم و میدانم سقوط خواهد کرد.
        حالا رویداد غیر تعینی چیست؟ رویدادی‌ست که وقوع آن‌ را به صورت بالقوه (با دانستن قوانین طبیعت و حالت کنونی سیستم) نتوان پیشبینی کرد (جنبه‌هایی از چنین رفتاری در مکانیک کوانتومی وجود دارد که تعبیر فلسفی مشهور آن عنوان می‌کند سیستم کوانتومی «ذاتا» رفتار غیرقابل پیشبینی و رندوم دارد چون گاهی ما به دلیل فقر اطلاعات نمیتوانیم پیشبینی کنیم یا گاهی به علت پیچیدگی محاسبات. این موارد به صورت «بالفعل» غیر قابل پیشبینی اند نه به صورت ذاتی و بالقوه. اما ادعا این است که مثلا در مکانیک کوانتومی ذات سیستم غیر تعینی‌ست و ربطی به فقر اطلاعات ندارد.
        حالا این چه ربطی به جبر و اختیار دارد. عرض میکنم. فرض کنی رویدادی تعینی‌ست مثل سقوط سنگ بعد از رها شدن. برای فهمیدن مکان سنگ و حرکت آن پس از رها شدن شما کافی‌ست محاسبه انجام دهید و حتی از رها کردن سرعت آن را در فلان لحظه بعد از رها شدن حساب کنید.
        اما اگر رویداد غیر تعینی باشد چه؟! در این صورت شما فقط یک راه دارید که بفهمید مثلا یک دقیقه بعد حالت سیستم چیست: یک دقیقه صبر کنید و بعد به سیستم نگاه کنید😅.
        حالا فرض کنید مثلا خدا ورای مکان و زمان است؛ در این صورت رویداد‌ها در لحظات مختلف زمان برای خدا تفاوتی ندارد و آینده و گذشته در نزد او یکسان است. یعنی خدا به صورت حضوری به تمام لحظات عالم است. این هیچ ربطی به تعینی یا غیر تعینی بودن رویداد ندارد!!!!! شما باید یک دقیقه صبر کنید و ببینید چه میشود ولی او چون خارج از زمان است، همه رویدادهای برای او یکسان است.
        حاشیه: دچار سوء تفاهم نشوید من ابدا فیزیک و الهیات را مخلوط نمیکنم صرفا برای مثال دقیق زدن از آن‌ها استفاده کردم. ضمنا اینها که درباره «کوانتوم» و رابطه اش با عرفان و اینها حرف میزنند به نظرم سخنان بی سند و دلیلی میزنند و من صرفا این موارد را برای تبیین بیشتر آوردم.
        پوزش بابت طولانی شدن متن.
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۰۳:۰۳
        سلام وعرض ادب
        درودتان باد با این همه اطلاعات وتوضیحات به جا و خردمندانه خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۱۰:۱۶
        درود بزرگوار چقدر جالب بود بنده رو به فکر واداشت خندانک
        ممنونم از زحمتی که کشیدید
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۲۹
        تاریخ تفکر ( بخش دوم )
        درس هشتم
        آن یتیم نظر کرده (۲)
        ...
        محمد هیچ قانون جدیدی برای دنیای آن زمان نیاورد. بلکه کار او آپدیت قوانین و شرایع سابق بود یا احیای برخي از آن‌ها که فراموش شده بود. نتیجه ی کار محمد را به اختصار می نویسم:

        ۱- نگاه سوسیالیته به دانش:

        تا پیش از پیامبر اسلام، در هیچ کشوری فراگرفتن علم، عمومی نبوده است و سواد خواندن و نوشتن در اختیار طبقات ممتاز بود. محمد جزو نخستین کسانی بود که علم آموزی را نه تنها برای همگان آزاد می شمرد، بلکه به وجوب آن نیز معتقد بود و آن را جزو فرایض می دانست. از این رو بود که ناگهان در خاورمیانه شاهد یک انفجار علمی، فلسفی، ادبی ، صنعتی و فرهنگی شدیم که در قرون و هزاره های پیش از آن، بی سابقه بود. شما اگر بیوگرافی دانشمندان قرن ۴ تا ۷ را مرور کنید، متوجه خواهید شد که اکثر آنها از توده های زیرین جامعه بودند.

        ۲- نگاه نقادانه به برده داری:

        دیگر دستاورد محمد، برده ستیزی بود. هرچند او در این تفکر، وامدار ایرانیان میترایی بود و از حکمت خسروانی بهره می گرفت و هرچند که شرایط زمانه به او اجازه ی لغو برده داری را نداد. اما مقدمات آن را فراهم کرد. در حاکمیت او بردگان نیز حقوقی داشتند و شرایطی. که تا پیش از محمد، تاریخ برای آن مصداقی نداشت.

        ۳- تفکیک قضا و قدر :

        محمد معتقد بود که همه ی مقتضیات دست خداست. اما مقدرات را دست بندگان او می دانست. تقریبا در هیچ دستگاه فکری پیش از محمد ( در خاورمیانه ) این میزان اختیار را برای انسان قائل نبودند. محمد از این نظر یک اومانیست پیشرو به حساب می آید. تقریبا همه ی متفکران غربی ( از قرن ۱۸ به بعد ) به این دستاورد محمد اعتراف کرده اند. او علاوه بر اینکه انسان را در مقدرات خویش صاحب اختیار می دانست. بلکه محدودیتی هم برای ترقی او قائل نبود. محمد به انسان به عنوان جانشین خداوند در زمین می نگریست و برای او کرامت بی پایان قائل بود. صفاتی که برای الله در نظر می گرفت همه صفاتی بودند که انسان نیز برای کسب آن‌ها تشویق می شد. او اگرچه انسان را در برابر الله خوار و ناچیز می شمرد و با به یادآوردن نطفه و طینت بی مقدارش او را در برابر خالقش خلع سلاح می کرد، اما ریسمانی هم به دستش می داد تا خود را از چاه جسمانی بالا کشیده و به افلاک روحانی برساند.

        ۴- بالانس تضادهای اجتماعی:

        تا پیش از پیامبر اسلام ، مردمان یا دنیا را انتخاب می کردند یا عقبی را. یا فردیت تائوئی داشتند یا جمعیت کنفوسیوسی. یا معنای مانوی را بر می گزیدند یا به ماده ی مزدکی مایل بودند. یا پیرو زهد عیسوی بودند یا طالب عیش موسوی. اما محمد تنها کسی بود که به هردو بُعد پرداخت و برای هردو، توجهی خاص مبذول داشت. همچنانکه عبادت الله در نظر اسلام نیکوست، کسب و کار و تلاش برای معیشت و سکس و تفریح و ورزش و هنر نیز مقبول بود.

        محمد همچنین برای اعاده ی حقوق زنان ( که تا آن زمان تقریبا هیچ بود ) اقداماتی انجام داد که البته کافی نبود و توقعات متفکران قرون بعدی را برآورده نکرد.

        ادامه دارد.

        الحاقی درس:

        قضا = قانون طبیعت
        قدر = دخالت انسان

        مثال :
        زلزله قضای الهی ( یا همان طبیعی ) ست و رخ خواهد داد.
        قدر : خانه ات را محکم بساز

        قضا : ویروس کرونا وجود دارد
        قدر : ماسک بزن و احتیاط کن


        قضا : سقوط از ارتفاع باعث آسیب خواهد شد.
        قدر : کمربند ایمنی و سایر تجهیزات یادت نره.

        گرفتید ؟؟



        (( دوستان سایت ناب توجه کنند این یکی از دروس کلاس " تاریخ تفکر" می باشد. و فکر کنم در تعیین حیطه و میزان اختیار انسان از نگاه اسلام، به بحث این صفحه کمک کند.

        البته بحث اختیار خیلی گسترده تر از این حرفهاست. مثلا از دیدگاه اگزیستانسیالیسم هم این بحث جذاب است و یا دیدگاه اشاعره ( که مولوی نیز از آنهاست ) هم خواندنی ست.
        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۱۰:۱۸
        سلام و درود استاد بزرگوار
        ممنونم از زحمتی که کشیدید
        مختصر و آموزنده بود خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۱۶
        سلام و عرض ادب خدمت آقا مهرداد عزیز خندانک
        چه قدر زیبا توضیح دادید درودتان باد
        وقضا وقدر را ازهم تمییز نمودید.
        خندانک
        ارسال پاسخ
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۱۸
        سلام ودرود برخانم پنام خندانک
        قابلی نداشت خندانک
        رنده باشید خندانک
        یوسف ساعدموچشی
        شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۱۸:۰۵
        سلام
        درست می فرمایید.چه کنیم که راه را گم کرده ایم مگر قرآن به راه آورده مان
        و همچنین ناصحانی ارجمند چون شما خواهر گرامی
        زنده باشید به مهر خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۳۰
        یوسف جان خوبی؟
        منو یادت میاد ؟
        ارسال پاسخ
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۱۹
        سلام مهرداد جان
        آره یادم میاد .
        زنده باشی خندانک
        طوبی آهنگران
        شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۱۹:۴۱
        سلام و ادب احترام جناب
        گل گفتی
        اما حیف چه سود
        خرما بر نخیل دست ما کوتا
        علی نظری سرمازه
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۵۲
        درود بر
        جبر گرایان مختار
        و
        مختاران جبری
        خندانک خندانک خندانک
        آنچه ما را می برد تا پای کار
        اختیار است اختیار است اختیار
        خندانک خندانک
        خندانک
        آنچه تکلیفی نهد بر اختیار
        جبر یار است جبر یار است جبر یار
        خندانک خندانک
        خندانک
        بی خیال جبر و اختیار
        لذت ببر از ماست و خیار
        خندانک خندانک
        خندانک
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۲۲
        سلام ودرود خدمت آقای علی نظری
        این بحث جبر و اختیار عجب ماست وخیاریه خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۱۳:۵۷
        سلام دوست عزیز جناب ساعد موچشی
        پرسش خوبیه و از نظرات همه دوستان بهره بردیم
        البته جبر گرایی یا دترمینیسم رو نباید با تقدیر گرایی اشتباه گرفت . جبر گرایان اختیار رو در انسان یکسره مردود نمیدانند .
        ولی از لحاظ کاربردی به نظرم تحمل یک ادم معتقد به اختیار راحتتر از تحمل انسانهای معتقد به تقدیر صرف باشه

        و احتمالا میراث انسانهای دسته اول ارزشمندتر از تقدیر .گرایان هست
        و اینکه
        اگه زندگی رو قمار فرض کنیم انگاه :

        انچه ما را میکند فحل قمار
        اختیار است اختیار است اختیار

        زنده باشید خندانک
        یوسف ساعدموچشی
        یوسف ساعدموچشی
        يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۲۵
        سلام برجناب آقای به گزین
        ممنون از نظر ارزشمندتان خندانک
        زنده باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        یوسف ساعدموچشی
        چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۴۷
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0