سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        اگر می خواهی خوشحال باشی، پس باش.لئو تولستوی

        جمعه ۲۰ تير

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        محمد جلیلوند شاعر الیگودرزی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی (صحرا)

        در تاریخ : شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۴:۰۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۰ | نظرات : ۱

        آقای "محمد جلیلوند" شاعر لرستانی، متخلص به "میم جیم" زاده‌ی سال ۱۳۶۶ خورشیدی، در شهرستان الیگودرز، در خانواده‌ای کاملا فرهنگی و ادبی است.
        وی دارای تحصیلات دانشگاهی، در رشته‌های مهندسی کشاورزی و حسابداری می‌باشد و کارمند رسمی شهرداری است. 
        وی از دوران نوجوانی علاقه مند به ادبیات و شعر بود، و از سال ۱۳۸۶ و با ورود به دانشگاه شروع به سرودن شعر در قالب سپید کوتاه بصورت تخصصی کرد.
        ایشان عضو فعال انجمن شعر فردوسی الیگودرز، و از بنیانگذاران انجمن ادبی مولانای دانشگاه پیام نور، است.
        او برگزیده‌ی چندین همایش و جشنواره سراسری شعر از جمله: شعر کوتاه خلیج فارس بوشهر، شعر آزاد در دورود، چکامه عشق در تهران، شعر کوتاه غزه در تهران، شعر آزاد فومن، شعر شهنواز در تهران و... است.
        از وی دو کتاب مستقل به نام‌های "میم مثل مریم" و "آفتابگردان‌ها هم خدایی دارند" و چند کتاب مشترک همچون، تجربه خواب دریایی، خوابگردها، به هوای تو، راهیان شعر سپید معاصر، گیسو و... چاپ و منتشر شد.
         
        ▪ نمونه‌ی شعر:
        (۱)
        از انتظار چگونه بگویم 
        وقتی صف نان هم 
        کلافه‌ام می‌کند.

        (۲)
        تک درختی میان دشت 
        تمام تبرها 
        برایم دندان تیز کرده‌اند.

        (۳)
        چقدر 
        به من می‌آیی 
        اما با من نمی‌آیی!

        (۴)
        درصد درصد 
        بدنش را داد
        تا درصدی از خاکش نرود
        نمی‌دانست روزی
        بانک‌ها
        صد در صد خانه‌اش را می‌بلعند.

        (۵)
        به خورشید پشت ابر 
        سلامم را برسانید 
        و بگویید 
        آفتابگردان‌ها هم خدایی دارند.

        (۶)
        لعنت 
        بر دهانی که بی‌موقع هم باز نشد  
        بگوید:
        دوستت دارم!

        (۷)
        برای پسرهای محل 
        تو خط چشم می‌کشیدی 
        من خط و نشان

        (۸)
        برای ایستاده مردن 
        همین یک پا هم کافی‌ست 
        مترسک.

        (۹)
        آیدا شود یا ثریا؟ 
        فرقی نمی‌کند  
        قداست مریم را یدک می‌کشد  
        آن که  
        لبخندش 
        سر خط دهان‌های 
        دریده‌ی شهر است.

        (۱۰)
        شاید آن کس 
        که به هیاهوی جنگی به پاخواسته است  
        با لبخند معشوقی آرام گیرد 
        شاید...
         
        گردآوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی (صحرا) 
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۹۲۸ در تاریخ شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۴:۰۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۳۰ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۱۹

        خندانک

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
        شاهزاده خانوم

        و از خواب ها پرید از گریه ی شدید ااا اما کسی نبود اما کسی ندید
        سید مرتضی سیدی

        الهی به مستان میخانه ات ااا به عقل آفرینان دیوانه ات ااا به دردی کش لجه ی کبریا ااا که آمد به شانش فرود انما ااا به دری که عرش است او را صدف ااا به ساقی کوثر به شاه نجف ااا به میخانه وحدتم راه ده ااا دل زنده و جان آگاه ده ااا که از کثرت خلق تنگ آمدم ااا به هر جا شدم سر به سنگ آمدم ااا بیا ساقیا می بگردش در آر ااا که دلگیرم از گردش روزگار ااا میی ده که چون ریزیش در سبو ااا برآرد سبو از دل آواز هو

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1