پست های وبلاگ

نگاهی گذرا به عملیاتهای ایران در دفاع مقدس

اولین عملیات ایران به جهت  آمادگی در اجرای عملیاتها و پیدا کردند نقاط ضعف و قوت خود   عملیات محمد رسول الله ص درمنطقه عملیاتی نوسود وپاوه در ارتفاعات معروف به تخت اورامانات کردستان به جهت تصرف چندین روستا و ارتفاعات وتصرف شهر طویله عراق بود در این عملیات ی گردان 1 در زمان مناسب به پای کار نرسید و یکی ار قله های پنج قله متصرف نشده بود واین با عث این میشد تدارکات و پشتیبانی به نحو درست انجام نگیرد حمایت و پشتبانی آتش تهیه توپخانه هم به نحو درست و کامل نبود و ارتش عراق بر تری چشمگیردر ایخصوص داشت  پس چند اصل از اصول جنگ به درستی اجرا نشده بود  یکی از بزرگترین ضعف های ایران در عملیاتها این بود که منطقه تصرفی که در شب اول به مشکل میخورد نبایست به شب دوم  اجرای آن صورت بگیرد زیرااصل غافلگیری در تک ازبین میرود  بایست الحاق در شب اول و پدافند منطقه تصرفی شب اول به درستی صورت گیرد ازاینرو پشتیبانی در شب اول برای الحاق الزامی است هماهنگی نیرو وقوا شرط اصلی در پیرو زی در عملیات هست که در این عملیات به درستی صورت نگرفت در عملیات بیت المقدس  تیپهای عراقی بدون هماهنگی وارد عملیات شدند و فرمانده لشکر 9 زرهی عراق بدون توجیه درست نیروهایش باعث شد تیپهای  عراق با چشمانی بسته رهسپار عملیات شوند در این عملیات فشار بسیاری بر روی گردان سلمان از لشکر 27 محمد رسول الله وارد شد که عدم شکست در پدافند این گردان با عث لطمات بسیاری به دگر نیروها و نتیجه عملیات  وارد میشد اصل پشتبانی در هر عملیات نقش کلیدی دارد و بایست به درستی انجام گیرد و فشار نا متعارف بر گردانی در عملیات صورت نپذیرد جابجایی و مانور از اصول مهم جنگ هست که در این عملیات به درستی صورت نگرفت  اما عملیات فتح مبین که بهترین عملیات در طراحی آن بود و با عث شد  توپخانه عراق بدست نیروهای ایران قرار گیرد در این عملیات یک تیپ تانگ عراق  از عنصر غافلگیری به نحو درست در دشت عباس و تینه   استفاده نکرد و حمایت و پشتبانی از تانکها هم به درستی انحام نداد و باعث شد بدون تک تانکها منهدم بشود عملیات رمضان که بدترین عملیات ایران بود در هر عملیات بایست بدانی با مشکلاتی که در عملیات بوجود می آید چگونه مقابله کنی و طرح حمله و دفاع درست داشته باشی نیرو های ایران منطقه دریاچه ماهی  تا نهر کتبان متصرف شده بودند اما این فاصله تا مثلثی ها که بدون جا نپناه مناسب بود نیروها  در تصرف مثلثی های و احداث خاکریز دو جداره به ان  به جای اتصال به مثلثی سوم به مثلثی دوم  انجام گرفته بود یعنی زمین کم برای پدافند و فاصله آن تا نهر کتیبان هم حمایت و پشتیبانی صورت نگرفت و امکان انجام آن نبود وطرح انجام پذیری  هم برای آن نبود این باعث میشد که نیروهایی که  منطقه کانال پروش ماهی متصرف شده بودند  قدرت دفاعی مناسب نداشته باشند و همه در محاصره قرا گیرند و قتل عام بشوند عراق با دفاع سیار یعنی دادند زمین بد و پاتک به نیروها با یک تیپ زرهی پیاده مکانیزده  توانست منطق متصرف شده ایران را باز پس بگیرد و عملیات ایرا ن با شکست مواجه شد حال فکر کنید همین منطقه استراتژیک را زمانی که که آب هم منطقه وسیعی  از آن را فرارگرفته و امکان جابجایی نیروها  و پدافند عملیات در یک منطقه بسیار محدود هست صورت بگیرد چگونه ما فاتح این عملیات خواهیم شد آنهم در جایی که در پشتتیبانی و آتش تهیه و توخانه و تجهیزات عراق در برتری فاحش هست انهم عملیات در زمانی که هلال ماه   بسیار نزدیک هست عملیاتهای ایران یا تک ایران رخنه ای بود و آنهم با عنصر غافلگیری در شب صورت می پذیرفت در انتها به تک رودر رو میشد در جایی که منطقه متصرف شده بود والحاقها بدرستی صورت گرفته بود وقتی شببه هلال ماه روشن باشه چگونه میشد عملیات کرد یعنی در چند روز بایست عملیات صورت می پذیرفت با با مشکل هلال ماه مواجه نشویم اما یک مشکل اساس هم در این عملیات بود که نیروهای ایران از آگاهی نداشتند بمباران شیملیایی سیانید در صورت شکست در عملیات نمونه آن در حلبچه دیدیم (این پایگاه درتوسط دیدبان لشکر 27 محمد هادوی نهدم گردید و نیروهای زیادی از عراق کشته شدند)صدام به مردم خودش رحم نمیکنه مسلم هست به مردم ایران هم در صورت شکست رحم نخواهد کرد  شهرهای بزرگ ایران در منطقه تقریبا کوهستانیی هست مانند تهران در تهران بادی وجود ندارد در صورت حمله شیمیایی سیانید حداقل دوسوم مردم آن کشته میشدند حتی اگر همه ماسک زده باشندعلت و چرای آن ماسکهای ارتش ایران بود که که چون ماسکهای امریکایی مناسب هر فیزیک صورتی نبود ماسهای ایران از کشور های چشم بادمی بود که مناسب فیزیک صورت ایرانی نبود و با عث زدند در زمان طولانی عراق کردند بود  در منطقه شاخ شمیران و بمو عراق بمب شیمیایی اعصاب زد  همه با اینکه بالای کوه رفته بودند وآتش درست کرده بودند و ماسک زده بودند همه شیمیایی شدند الخصوص بنده که دیدبان عملیاتی بودم  بعد از عملیات کربلای 5 یک گردان پدافندی سلمان با ادغام نیروهای ارتشی پادگان دوکوهه به منطقه پدافندی کربلای 5 رفت که فرمانده گروهان ارتشی آن هیچ سایقه عملیاتی نداشت وقتی گشت اطلاعات منطقه متصرفه میزدم وهمینطور در آوردند جنازه نیرو در کانال پرورش ماهی در پیشانی دیدم خط خالی

 عراق با دو لشکر به سادگی میتونه  همه منطقه متصرفه باز پس بگیرد و زحمات هزران شهید عملیات بر باد برود  همینطور هم شد علیرغم گزارش من  نیرویی برای پدافند نبود پشتبانی نیرو و قوا از شرط اصلی   اصول جنگ هست و در هر عملیات  تاثیر بارز آن میبینیم

اصول جنگ میگویید در جایی با دشمن درگیر شو که در ضعف هست نه قوت حتی اگر آن منطقه استراتژیک باشه  منطقه استراتژیک دیگر منطقه عملیاتی بدر بود  که ایران به سهولت میتوانست منطقه وسیعی  متصرف بشود و جاده بصره در کنترل خودش قرار بگیرد که به جهت اصل بهره بری نیرو و قوا و پشتیبانی و خلاقیت این عملیات در اوج موفقیت به بدتدبیری مسئولین جنگ به شکست انجامید

اما عملیاتهای ایران در پاکسازی کردستان

من بهترین  تک تیرانداز کردستان و فرمانده گروهان سری بودم که به جهت اختلااف بین کومله دمکرات  در مناطق آنها نفوذ میکردم و خودم را با شعارهای ّبژی دمکرات اژی کومله به پایگا ه های انان ضربه میزدم  که صد گوموله خودشان را تسلیم کردند  اما نیرهای پاکسازی نیروهای بسیج و ارتش به جندالله ها بود این نیروها تجربه عملیاتی نداشتند  و گاها اولین بارشان میشد که اعزام میشد از آنطرف نیروهای کومله و دمکرات قدرتبدنی خود و مهارت خوب در عملیات داشتند بارها عملیاتها به خاطر بی تجربگی نیروها به شکست می انجامید و فاجعه به بار می آمد سلاح و تجهیزات لازم هم برای پاکسازی نبود  سرعت عمل نقش کلیدی در این عملیتها داشت که با سلاهای ایران سازگار نبود