سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    خاکستر
    ارسال شده توسط

    مهتاب محمدی راد

    در تاریخ : پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ ۰۵:۴۴
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۷۱ | نظرات : ۰

    بیچاره مغزم...
    چاره‌ای جز سازش ندارد...
    شاید هم این قلب بیچاره است که برای تمام اعضا می‌تپد حال آنکه اعضا هیچ پیروی از او ندارند... همچون رودخانه‌ای که تا خشک نشود کسی به جاری بودن و زندگی بخشیدنش اهمیتی نمی‌دهد...
    متاسفم که نمی‌توانم صدای زاری‌اش را بشنوم...حتی اگر بشنوم چه کاری مگر می‌توان کرد؟ غم، چیزی یا کسی که بدست آورده را با هیچ قیمتی از دست نمی‌دهد،حتی اگر شادی بتواند اندکی سرش را گرم کند...
    باید از این فکرهای زمخت خوف کنم!
    اما شاید من هم آفریده شدم تا ظرافت بابونه‌ی خودرویی را نادیده بگیرم و چیزهایی که دوست دارم را با چیزهایی که دوست ندارم از بین ببرم... و اگر خودم بی‌حوصله و خسته از این جریان مداوم نباشم پس چه‌کسی روی آن دست می‌گذارد؟
    من می‌روم...همانگونه که رود معبرش را ترک می‌کند... می‌روم و همه‌ی آنچه که دلیل ساخت‌‍ش بوده‌ام را نیز می‌برم... زندگی همیشه هست اما قرار نیست زندگیِ من پس از من ادامه داشته باشد..‌. آخر نور و گرمای کدام آتش پس از خاموشی‌اش ادامه داشته؟
    همه چیز خاکستر می‌شود و با کمترین بادی که بوزد، گَردِ سیاهی‌ است که پخش می‌شود.

    مهتاب محمدی راد

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۴۴۳۲ در تاریخ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۲ ۰۵:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید
    میر حسین سعیدی

    مرا بی خود شدن در دل به خود نیست ااا چو بینم ماه نو من دیگرم کیست ااا چو مستی آید از هر پیچش مو ااا نگه بر آسمان و مه چه نیکیست

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1