سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      ما هم کسی هستیم؛ درباره دیباچه نوین شاهنامه
      ارسال شده توسط

      محمد سلگی

      در تاریخ : چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱ ۰۵:۱۴
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۹۶ | نظرات : ۱

      📚دیباچه نوین شاهنامه
      📝بهرام بیضایی
      🖇نشر روشنگران و مطالعات زنان، چاپ ششم، ۱۳۸۹

      «دیباچه نوین شاهنامه» فیلمنامه‌ای است از استاد «بهرام بیضایی» که تا امروز امکان ساختش فراهم نشده. زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنوز هم نکات ناآشکار کم ندارد؛ از نام وی تا جزئیات زیستنش. اما بهرام بیضایی با شیوه خاص خود و نگرش ویژه‌اش، تاریخ را با تخیلِ حقیقت شناسش درآمیخته تا زندگانی پربار و اثرگذار دانای توس را نشان دهد.
        
      این فیلمنامه بر پایه روایتی که در چهارمقاله نظامیِ عروضیِ سمرقندی آمده، آغاز می‌شود که در هنگام دفن فردوسی «مذکِّری بود در طبران، تعصب کرد و گفت: من رها نکنم تا جنازه او در گورستان مسلمانان برند که او رافضی بود. و هرچند مردمان بگفتند با آن دانشمند، درنگرفت». این دانشمند(به معنای: فقیه، واعظ) با تعصبی که نشان می‌دهد و سبب می‌شود فردوسی، نه در گورستان عمومی مسلمانان، که در باغ شخصی اش به خاک سپرده شود، آغازگر فیلمنامه است.
        
      در نیمه شب و در فضایی فراواقع‌گرایانه(=سور رئالیستی) که مرز رویا و واقعیت بسیار نزدیک است، دانشمند را می‌بینیم که در آتش می‌سوزد و می‌دَود و نعره می‌کشد. مردمان از این صحنه به شگفت می‌آیند و ترسان می‌شوند. پس سحرگاه با چراغ بر آرامگاه فردوسی گرد می‌آیند و از هویت و شخصیت او می‌پرسند. این آغازِ بازگشت‌های پی‌در‌پی به گذشته(=فلاش بک) است تا روایت کسانی را بخوانیم که دیداری یا گفتاری با فردوسی داشته‌اند.
        
      در سفری که به گذشته داریم، با اندیشه‌ها و انگاره‌های فردوسی آشنا می‌شویم. این‌جا هم به سبک بیضایی، غریبه‌ای آگاه و روشن‌نگر در مرکز داستان می‌بینیم؛ غریبه‌ای در میان جماعتی که معمولاً قدرش نمی‌دانند و سنگش می‌زنند و سخنش درنمی‌یابند. این‌ها بهانه‌ای می‌شوند تا به سده‌های چهار و پنج هجری برویم؛ روزگاری که عرب‌گرایی و عربی‌گویی مایه افتخار بوده؛ در مقابل هم زبان پارسی و فرهنگ ایرانی رو به فراموشی می‌رفته و پهلوانی باید به پیکار این بی رسمی می‌آمده. این‌جاست که فردوسی ارجمند به پاسداری از تبار و دیارش بر می‌خیزد:  «بر خاکی ایستاده‌ام که نامش می‌رود از زمین پاک شود. نمی‌بینی که ریگزارهای جهان را باد به این سو می‌آوَرَد؟!»
         پس از این، شاهنامه و ریشه سرایش آن با نثر فخیم بیضایی گفته می‌شود:
         «این نامه، گورستان نیست و من سنگتراش؛ تا با هر دِرَمی نام هر مرده به سنگی بیاورم. من آن می‌نویسم که خوابزدگان را چشم بینا شود بر خویشتن شان در آینه».

      هنگامی که سخنور خراسانی، آیین‌های باژگونه روزگارش را می‌بیند که نشانی از فرهنگ نژاده‌اش در آن نیست و همزبانانش را می‌بیند که کارگزار تازیان شده‌اند، به اندوه می‌گوید: «به درد خویشم رها کنید؛ با این جشن‌های گریه آورتان، با این سوگ‌های خنده آورتان. ما را به دشمن نیاز نیست آنگاه که پدر، پسر را پهلو می درد و برادر، برادر را تله مرگ می‌نهد».

        در فصل‌های مختلف فیلمنامه نیز ارجاعاتی درخور به سروده‌های شاهنامه می‌بینیم. همچنین اشاراتی بجا به پهلوان‌های نامدار شاهنامه و داستان‌هایشان: رستم، ایرج، سیاوش، اسفندیار، سهراب و ... .
        
      خواندن این شاهکارِ شکسپیرِ ایرانی را در بزرگداشت اندیشمندِ بی‌مانندِ ایران‌زمین به همه شیفتگان فرهنگ و ادب پارسی پیشنهاد می‌کنم. پایان نوشته‌ام با یکی از سخنان پایانی فردوسی فرهیخته در «دیباچه نوین شاهنامه» باشد: «من نخواستم کسی باشم. "من" هرچه گفتم از "ما" بود. گفتم-آری- ما هم کسی هستیم».

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۹۰۹ در تاریخ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱ ۰۵:۱۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۳۹
      فاطمه يعنی گل گلهای جنّات نعيم
      منتشر عطر وجودش در فضای عالم است

      ای که می گویی صفا در عالم ايجاد نيست
      فاطمه از اول عالم صفای عالم است

      گر همای رحمت عالم علیّ المرتضی است
      فاطمه بنت الهدی فرّ همای عالم است

      گر علی کشتی دين را ناخدايی می کند
      فاطمه نوح علی و ناخدای عالم است

      در مدینه فاطمه دارد محقر خانه ای
      آن محقر خانه هم دارالشفای عالم است

      🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️
      🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️
      🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️🏵️

      میلاد با سعادت حضرت والا مقام زهرا ی اطهر ام ابیها مصداق حدیث لولاک و روز زن و مادر بر تمام سروران عزیز سایت وزین شعر ناب خصوصا بانوان گرامی فرخنده باد.

      سید هادی محمدی
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0