سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        از آدمیت تا انسانیت ( 1 )
        ارسال شده توسط

        علی احمدی (حادثه)

        در تاریخ : سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۵۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۹۳ | نظرات : ۱

        شگفتا
        .
        آدمی همواره ادّعای چیزی را می کند که در حسرت آن است
        .
        حسرت چیزی را می خورد  که  نمی تواند ادّعایش را کند
        .
        اتّهامی را به دیگری می زند که  موقعیّت انجامش را ندارد
        .
        دیگری را از کاری منع می کند که توان انجامش را ندارد
        .
        ابراز تنفّر از صفتی می کند که  تا  گلو غرق در آن است
        .
        همواره بی میل و فراری است از چیزهایی که باید بشنود
        .
        و فقط طالب شنیدن چیزهایی است که دوست دارد بشنود
        .
        دنبال اسطوره می گردد و تمایلی به اسطوره شدن ندارد
        .
        جهان را هم پوچ و هم با عظمت می داند
        .
        پول را کثیف دانسته و همه عمر فقط دنبال پول است
        .
        با تعصّبی عجیب از آسایش در جهان دیگر سخن می گوید
        .
         و با وسواس شدیدی مراقب است نمیرد و از دنیا دل نمی کند
        .
        جای آنکه با لذّت و شوق زندگی کند و این نقدِ بی نظیر
        موجود را پاس بدارد در زندگی تمرین مرگ می کند و با
        شوقِ نسیهٔ فردا نقدِ تکرار نشدنی امروزش را تباه می سازد
        غافل از اینکه اگر زندگی را در نیابی مُردن توهّم است
        .
        بشر تنها موجودی است که دانسته خطا می کند و لذّت می برد
        و سخت پشیمان می شود از کردهٔ خود و عهد می بندد و 
        سپس باز عهد می شکند و باز تکرار مکررّات و باز ...
        .
        عاشقِ آموزش دادن است بی آنکه تمایلی به آموختن داشته باشد
        .
        حرصِ عجیبی به قدرت دارد بی آنکه ضعف را بشناسد و از عهدهٔ
        رفع آن بر بیاید
        .
        چه فاجعهٔ دلخراشی است اینکه وقتی سر دشمنی
        با کسی می گذارد از هر ابزار و امکانات و راه و بیراهی با 
        تمام قوا دشمنی و کینه اش را فریاد می زند لکن حاضر است 
        بمیرد ولی عشقش را به طرف مقابل ابراز نکند و با تمام قوا 
        این خواستهٔ پاک قلبی خود را انکار نماید و خود را مبرّی از
        عاشق شدن و مهر ورزیدن و محبّت کردن می داند ، افسوس
         
        به قلم : علی احمدی ( بابک حادثه ) 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۳۴۴ در تاریخ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۵۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        حسین رضایی(آشنا)
        سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۴۴
        سلام و احترام
        جملاتی درست و حقیقی.
        بسیار زیبا و درس آموز بود. امیدوارم بتوانم هر روز این گنجینه را مرور کنم.
        ممنون از شما.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1