سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    همیشه نجات باعثِ شادیست ؟
    ارسال شده توسط

    بهمن بیدقی

    در تاریخ : سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۹
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۹۳ | نظرات : ۲

    همیشه نجات باعثِ شادیست ؟
     
    بعد ازآن کمای طولانی و آن جراحیِ سخت ،
    ناشی از آن تصادف و خونریزی مغزی و متأسفانه آن قطع نخاع غم انگیز،
    وقتی نوجوان به هوش آمد
    پزشک با غرور، درحالی که پیروزمندانه لبخندی برلب داشت به نوجوان گفت :
    خوشبختانه خطر رفع شد ، زنده میمانی
    نوجوان که از مصیبتِ فلجیِ از گردن به پائین اش آگاه شده بود به پزشک گفت :
    بنظرتان باید از نمردنم از شما قدردانی کنم ؟
    فکر میکنید که این زنده ماندن و یک عمر زجرکشیدن ، ارزشِ حتی تشکرکردن ازشما را دارد ؟
    پزشک درحالیکه دمق شده بود ، درمقابلِ آن منطق، جوابی نداشت و سرافکنده از اتاقِ بیمار خارج شد .
     
    یکی از اقوام ، زمانی که در دانشکده ی پزشکی ، دانشجو بود میگفت :
    بعنوانِ کمک درسی ، سریالِ پرستاران ( که واقعاً  سریالِ  ارزشمندی ست ) را در کلاس برایشان  پخش میکردند . موضوعِ یکی ازقسمتهای این سریال راجع به انتخابِ مرگ ازسوی بیمار بود .
    دربعضی از کشورها ، بسته به عقیده ی بیماران درموردِ احیایشان درصورتِ ضرور، کتباً درموردِ احیا کردن با شوک و ... یا انجام ندادنِ احیا ، امضاء گرفته میشود .
    آنها که موافقِ احیا نمودنشان در زمانِ ضروری نیستند بالای تختشان باخطی درشت وخوانا درج میشود .
     
    مثل باقیِ انتخاب های هرانسان ، این هم یک انتخاب است .
    شاید بتوانیم بگوئیم یک حقِ انتخاب
    اگرچه درجهانِ سوم  درست است که هنگامِ صحبت از حقِ انتخاب ، همه  ظاهراً غیرتی میشوند و رگِ گردنشان بیرون میزند، ولی واقعاً اینجا حقِ انتخابی هست ؟ کدام حقِ انتخاب ؟ به قولِ یه نفرکه میگفت :
    اگه هست ، یکی شو به من بگو !
    درجهانِ سوم حقِ انتخاب ، به شوخی شبیه ترست تا جدی . اینرا بعنوان کسی که بیش از نیم قرنی میشود  که جهان سومی ست میگویم .
    برای همین هم هست که در تیتر، سؤالی مطرح کردم که آیا همیشه نجات ، باعثِ شادی ست ؟
    اینکه انسان ، به هرقیمتی بمانَد ؟ حتی اگر خودش به زجری شاید درحد یک قرن راضی نباشد ؟ چرا ؟
    خدا کند که درورطه ی این انتخاب سخت هیچوقت قرار نگیریم که درآنصورت ما که درآنحال بی هوشیم
    و معمولاً آنچه برایمان رقم میخورَد دیگران رقم میزنند . بگذریم از عاقبتی که از بالا بالاها برایمان رقم میخورَد ولی دراین پائین پائین ها معمولاً انتخابِ بدتره را برایمان رقم میزنند نه خوبتره را .
    بد و خوب هم دو واژه ای ست که بنابه نوعِ اعتقادات و نوعِ نگرشِ جامعه ها و چه و چه و چه ، متفاوت است و خیلی هم متفاوت است .
     
    جزسلامتی و شادی و آرامش و عاقبت بخیری برایتان نمیخواهم .
    دعای خیر بدرقه ی راهتان
    یا علی
     
    بهمن بیدقی 1401/3/22   

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۲۲۱۸ در تاریخ سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۱۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۰:۳۳
    سلام و درود واقعاً همینطور است که نوشتید


    و بداهه :


    از عجزِ بشر پناه بر ایزد باد
    از دستِ فلک که هرچه می آید باد

    یارب تو چرا به حکمت ات می نازی
    بر گوی بدانیم چرا چنین باید باد ؟!


    در همه حال سلامت و سرافراز و خیربین باشید.
    بهمن بیدقی
    بهمن بیدقی
    چهارشنبه ۱ تير ۱۴۰۱ ۰۵:۳۴
    با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
    بزرگوارید
    سپاسگزارم از لطف شما و حضور ارزشمندتان
    شادباشید وسلامت ، لحظاتتان پر ثمر باد همچو تابستان
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1