پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت
ته کلاس مدرسه ام
ارسال شده توسط حسن زمانی(پرشیا) در تاریخ : ۵ روز پیش
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۴ | نظرات : ۰
|
|
چی میشد که زندگی هم مثل فیلما بود
میشد که،عقب جلو کشید یا پلی کرد و استاپ زد
میشد که سکانس غمای زندگی رو جلوکشید
یا رو شادیهاش زوم کرد،بدیاش هم ندید
میشد که سوار ماشین زمان شد و رفت
یا تو قالیچه پرنده نشست و تموم دنیا رو گشت
اونوقت بود که،میرفتم ته ته کلاس مدرسه ام
اونجا که جای تموم تو دلیا بودو پاتوق تموم مشتیا
اونایی که جاشون ته کلاس بودو خودشون ته معرفت
مرام
اوناکه هیکلاشون زِپِرتی بود و دلاشون مشتی و قِرتی
همونا که ،رفوزه کلاس بودن، قبول درس اخلاص
آره رفیق،
آخر بودن هم همیشه بد نیست اینروزا که همه برای اول بودن نون آجر میکنند،برای اول شدن سر تو آغل
ما همون آخر باشیم سرمون بالاست
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :

|

|

|

|

|
این پست با شماره ۱۲۱۱۳ در تاریخ ۵ روز پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید