جمعه ۲۵ آبان
پدر و پسر شاعر
ارسال شده توسط سعید فلاحی در تاریخ : سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ۰۴:۵۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۸۳ | نظرات : ۵
|
|
پدر و پسر شاعر
▪︎عزیز شیرازی:
استاد حاج عزیز شیرازی زادهی سال ۱۳۱۳ خورشیدی در بروجرد است. تحصیلات ایشان ششم ابتدایی است و از ابتدا تا بازنشتگی به شغل فرشفروشی مشغول بودهاند.
ایشان در یک خانواده کاملا مذهبی رشد و پرورش یافت و از مداحان به نام بروجرد هستند؛ که دارای نشان استادی از استادان انجمن مداحان بروجرد نیز هستند.
ایشان از سنین جوانی تاکنون با شعرا و اندیشمندان بروجرد و استان در ارتباط تنگاتنگ هست و حدود چهل سال در محضر استادانی چون حزین، دکتر شهیدی، اوستا و شهیدی و... بهره میبرده و در حاشیه به گفتن غزلیات و پندیات اهتمام داشت؛ که متاسفانه با وجود صدها اشعار عاشقانه و پندهای زیبا اهل جلسات ادبی و چاپ کتاب و اینگونه مسائل نبوده و نیست.
فرزند بزرگ ایشان، آقای حمید شیرازی نیز پای در جای پای پدر نهاده و از شعرای خوشنام بروجرد هستند.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
دارم من از آن چشم خمارت گله بسیار
هر چند میان من و تو فاصله بسیار
آن زلف پریشان که فکندی سر دوشت
دامیست که افتاده در آن ولوله بسیار
هرگز به وصالت نرسم دلبر محبوب
دارم ز فراقت من و دل مسئله بسیار
مجنونم و از عشق رخت سر به گریبانم
صدها چون من افتاده در آن سلسله بسیار
چون یوسف مصری که برآئی سر بازار
از شوق ز هر پیر و جوان هلهله بسیار
آئی به گلستان و ز رخ برقع گشائی
مانند رخت گل بود و سنبله بسیار
دیوانه شوم گر که نبینم رخ ماهت
خواهم ز خدا طاقت و هم حوصله بسیار
آئی چو به باغ و دو لبت بگشائی
از بلبل عاشق ببری غلغله بسیار
چون سایه به دنبال تو ای یار دویدم
از خون شده رنگین کف پا آبله بسیار
شیرازی شده پیر و ندیده رخ دلدار
موی تو سپید گشته از این مرحله بسیار
چندی به تو گفتم که بیا بگذر از ای راه
این راه خطر و هم مشغله بسیار.
(۲)
خمار آلودهام یارا نشینم در کنار امشب
شوم مست و خراب بزم یار گلعزار امشب
شدم مست و خراباتی ولی رندانه میخندم
که در بزم حریفان دارم این دم من قرار امشب
از این دنیای رنگارنگ و بادهی گلگون
نمیدانم به بزم ما بود کس هوشیار امشب؟
زمین خرم شده دیگر مخوان افسون افسانه
خراب امشب مکن بزمم بنه عادت کنار امشب
به بزم عارفان بنگر چه سان دیوانه میخندند
که دشمن میکند هر دم نظاره بیشمار امشب
شراب ارغوانی ده به شیرازی که بیمار است
به دست تو بود ساقی همانا اختیار امشب.
***
▪︎حمید شیرازی:
استاد حمید شیرازی زادهی سال ۱۳۴۲ خورشیدی در بروجرد هستند. سطح تحصیلات ایشان دیپلم است. از نوجوانی در محضر پدر، استاد عزیز شیرازی، به فنون و گفتن شعر پرداخت.
تخصص و تمایل ایشان، گفتن قصیده در سبک مثنوی است؛ و شاید بتوان ادعا کرد که نود درصد از اشعارشان قصیده است. خود میگوید؛ دلیل سرودن قصیده، استقبال گرم مردم از اینگونه اشعار بوده است.
ایشان به شغل فرشفروشی مشغول است و گرچه تاکنون چندین بار استاتید دانشگاهی و فرهنگی و بزرگان، ایشان را تشویق به چاپ کتاب اشعارشان کردهاند؛ اما هنوز این کار را انجام ندادهاند.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
آخروالامر از این خانه سفر باید رفت
ز همه هستی خود بسته بصر باید رفت
کوه حسرت به دل و دوش همی خواهد ماند
سود نابرده ز هستی به ضرر باید رفت
مست و مغرور مشو کز همهی هستی خویش
دل به باید بکنی راه دگر باید رفت
خواه و ناخواه فراق از همه هستی حتمیست
بیتعلق بگذار و بگذر باید رفت
موعد کندن دل میرسد از راه چه زود
بیخبر از خم این راه بهدر باید رفت
گر که شمشیر به دستت بدو مغرور شدی
شود از پیک اجل زیر و زبر باید رفت
نفسی عمر دوباره ندهندت هرگز
فرصتی نیست که با خون جگر باید رفت
گَر گِره باز تو از کار کسی میکردی
مژدهی فتح و ظفر ورنه به شر باید رفت
تا نفس هست به جبران خسارت برخیز
که رسد بانگ سفر راه گذر باید رفت
چارهی کار نما زود که فردا دیر است
شاید این شام نیاید به سحر باید رفت.
ما که مایوس ز کار خود و غافل همه عمر
تکیه بر مرحمت اهل نظر باید رفت.
گردآوری و نگارش:
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۱۶۹۴ در تاریخ سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ۰۴:۵۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود بیکران شما را | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.