سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        قیامت1
        ارسال شده توسط

        محمد (هوداد)

        در تاریخ : سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۰۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۶۶ | نظرات : ۲

        زمانیکه به نزد من آمدی، از تو خواستم که تمام حقایق را بگویی.
        از آن رو میباشد که عاشق باید ریسک کند، وقتی به معشوق میرسی باید پذیرفته شوی، پس تو تمام حقایق خود را خواهی گفت، آن معشوقه است که باید تو را بپذیرد. لکن همه دنبال بهترین هستیم، چیزیکه نه عیبی دارد و نه نقصی، پس چگونه میشود که معشوق کسی را بپذیرد که ناقص است؟ پس تو در راه رسیدن به معشوق سختی فراوان داری تا خود را از عیب و نقص و بدی پاک کنی.
        قیامت بیان حقایق میباشد، اگر همچنان عیب و نقص و بدی در تو باشد، تمام وجود تو بدان اعتراف میکند، پس معشوق تو را از صافی عبور داده تا تمام عیبها را از بین ببرد.
        قیامت یعنی از بین بردن تمام ناخالصی‌ها تا تو بتوانی با معشوقه یکی شوی، یعنی تو همان معشوقه خواهی شد.
         
        چنین به تو گویم، معشوقه را بشناس و درون خودت را نگاه کن، چقدر راه داری تا با او یکی شوی؟

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۸۲۴ در تاریخ سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ ۰۴:۰۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        مجتبی شهنی
        سه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۱۷
        درررود
        بسیار
        زیبا
        و
        عاااااااالی


        *_꧂🌸☘️჻*
        🌸 🌿 *꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸_____*
        ☘️჻🌸🌿
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ ۲۲:۳۲
        دورود برشما
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3