به نام یگانهی عشقآفرین!
مبحث دوم از پژوهش پیرامون عشق را به عشق به پرستش اختصاص دادهایم.
🍃🌸🍃
يکی از ويژگیهای هر انسانی، عشق به پرستش است.
تمام انسانها، معبودی را به عنوان موجودی برتر، میپرستند؛ كه ممكن است، به دلايلی؛ از جمله جهل و نادانی، در امر پرستش، راه را خطا بروند و چيــزی؛ و يا كسی را بپرستند كه سزاوار پرستش نباشد.
البته درجــات انسانها در پرستش ذات اقدس حضرت باری تعالی، متفاوت است؛
مثلاً: عارفان، در اهداف عبادت، خود را از عابدان جدا میدانند و آنان را معاملهكنندگانی به حساب میآورند، كه خدا را پرستش میكنند؛ تا به پاداشی نايل شوند.
عارفان، كه انوار حق را دريافتهاند، تنها او را شايستهی پرستش میدانند و عشق به پرستش او را در ژرفــای درون خــويش نهفته دارند و با عشقِ تمام، او را میپرستند و مصــداق اين سخن حكيمانه از اميــرالمؤمنين علـی(ع) قــرار میگیرند كه:
«مــا عبدتك خــوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنتک لكن وجــدتک اهلاً للعبادة فعبدتك.»؛
«خـــدايا! من تو را به خــاطر تــرس از آتش و به طمع رسيدن به بهشت پرستش نمیكنم؛ بلكه تو را میپرستم؛ چون سزاوار پرستش هستی.»
مضمون اين گفتار باارزش را در متون عرفانی، از رابعه عَدَویّه، بــزرگ زن عارفمسلک میشنويم كه در مناجات خويش با خدايش میگفت:
«پروردگارا! اگر تو را از بیم دوزخ میپرستم، در دوزخـــم بسوز؛ و اگر به امید بهشت میپرستم، بر من حرام گردان؛ و اگر تو را برای تو میپرستم، جمال باقی دریغ مدار!»
***
پژوهشگر: زهرا حکیمی بافقی.
خلاصهای از پژوهشهای دانشجویی.
اشتراک در وبلاگ شخصی: ۱۱ آبانماه ۸۷.
پ.ن:
منابع مربوط به پستهای پژوهشی عشق، همراه با آخرین پست ارسالی، ارائه خواهد شد.