يکشنبه ۴ آذر
اشعار دفتر شعرِ عاشقانه های من شاعر سام کامیار
|
|
ته اقیانوس چشمات...
قایق دل ام شکسته...
ناخدای قلب من باز...
ساک بی مهریش و بسته...
|
|
|
|
|
جهانم را نمیبینی...
که بی تو پر شد از خالی...
که بی تو تا فلک پیچید...
صدای عشق پوشالی...
|
|
|
|
|
حیف که این عمر هدر میشود...
خاطره چون فاصله ها دور نیست...
تاس مریز از بر تنهایی ام...
تاس شما با
|
|
|
|
|
تو چه میدانی که من...
زیر باران غمت خیس شدم...
از طناب ناز چشمان خمارت،
حلقه آویز شدم...
|
|
|
|
|
سهم من از یاد تو پاکتی سیگار شد!
ریه هایم در فراقت اندکی بیمار شد...
|
|
|
|
|
هنوزم آخر هر سال...
دل بهونه اًتو میگیره...
میره بازار قدیمی...
ماهی قرمز میگیره...
|
|
|
|
|
.
من و این خاطراتی که...
داره جونم رو میگیره...
همیشه بعد تو بانو...
تو چشمام اشک میشینه...
همی
|
|
|
|
|
فوقش این دنیا بدونه...
من و تو یه قصه بودیم...
ته این قصه خرابه...
شعرشو باهم سرودیم...
فوقش این
|
|
|