يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ مهرین ماه شاعر حلیم نژند
|
|
بیا تاعشق بکاریم
برفی از روی لبت میچینم
من ترا سبز ترین دختر عالم دانم
ای تو سبزینه ترین ماه زمی
|
|
|
|
|
چی تعبیرت کنم!؟ تو بالاتری.
سر هر قشنگی به پیشت خم است.
حضورت خجل کرده مهتاب را.
کلکش به دندان می
|
|
|
|
|
ماه من !
عروسک شیشه ای من .
چشم ستاره ای من.
تو لطیف تر از ابریشمی و
نرم تر از حریر.
آغوش ترا
|
|
|
|
|
بنمای از فراسوی عدم.
چنان بنمای که شک های دلم حیران تو گردند.
حقیقت روزی را نامم که چون تو مهره
|
|
|
|
|
نشاط می آری و ثبــــــــــــات می آری
زکـوی وحشت قاف آب حیات می آری
بـــرقص تــــــا بنوازم به ساز
|
|
|
|
|
ظرافت بودنت را با هیچی عوض نمیکنم.
باش تا بودن در خود بنازد و هستی از نو بیاغازد.
تو باشکوه تر ا
|
|
|
|
|
وقتی باهم باشیم حسود ها بی هم اند
تو در خودت منی داری و من در خودم تویی.
وقتی در خیالاتت اندک
|
|
|
|
|
خدای من !
نه تو چون زاده شدی
نه تو چون میزایی
نه ترا مثل و شریک
نه تـرا مرگ و زوا
|
|
|