صفحه رسمی شاعر جمیله عجم(بانوی واژه ها)
|
 جمیله عجم(بانوی واژه ها)
|
تاریخ تولد: | بدون اطلاعات |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۱۰۴۹۰۵ |
تا کنون 2642 کاربر 22583 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: واژه ها
تنها همنشین من اند
وقتی که تنهایی ها
عودمی کنند!
(بانوی واژه ها یعنی کسی که سالهاست به عقد واژه ها درآمده و بهترین همراه وهمدمش واژه هاست)
برخی ازاشعارم نیازمند ویرایش هستند که اصلاح شده شان را دروبلاگ شخصی ام می توانید مطالعه کنید کافی است نامم را درگوگل سرچ کنید....
|
|
|
|
|
لیست دفاتر شعر
۱ |
|
۲ |
|
۳ |
|
۴ |
|
۵ |
|
۶ |
|
۷ |
|
۸ |
|
۹ |
|
۱۰ |
|
۱۱ |
|
۱۲ |
|
۱۳ |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
تم تار جهانم را تو روشن کردی وزیبا❤️ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۷۷۲۲ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۳۵۷
|
|
من دختر بهارم ....... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۶۷۶۲ در تاریخ شنبه ۹ فروردين ۱۴۰۴ ۱۶:۱۸
نظرات: ۲۸۶
|
|
می شود تعبیر با دستان عشق
خوابهای صادق بیدار من! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۷۰۵ در تاریخ چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ ۱۰:۰۸
نظرات: ۳۰۳
|
|
کی به پایان می رسد
این عصر سرد زندگی! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۴۲۰ در تاریخ پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ ۲۳:۲۸
نظرات: ۲۷۹
|
|
گرچه با فنجان شعری دلخوشم... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۵۲۰۱ در تاریخ چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ ۱۳:۲۵
نظرات: ۲۴۷
مجموع ۲۷۶ پست فعال در ۵۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر جمیله عجم(بانوی واژه ها)
|
|
فرارسیدن ماه محرم الحرام ماه خون وقیام وشهادت رابه همه ی شمادوستان شاعرم تسلیت عرض می کنم. بدون شک واقعه ی کربلا وشهادت مظلومانه ی امام حسین ویارانش بر هنر
|
|
پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۴ ۲۱:۵۴
نظرات: ۲۰
|
|
بیست وهفتم شهریورماه روزبزرگ داشت شهریارو روزشعروادب فارسی رابه همه ی شاعران ادبا وعرفا ودوستان عزیزم تبریک عرض می کنم! سیدمحمدحسین بهجت
|
|
پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۳
نظرات: ۴۶
|
|
به نام خدا همیشه وقتی می دیدمش ازش می ترسیدم نمی دانم چرا این حس بد بهم دست می داد!! آنقدرها هم پیرنبود اما کمرش قوزبزرگی داشت وقیافه اش زیاد دلچسب نبود برعکس بی
|
|
پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ ۲۱:۴۵
نظرات: ۴۵
|
|
مرد طبق معمول با احترام پرسید؟کجا می رید خانوم ؟ ومن مثل همیشه آهسته آدرسم را گفتم هواخیلی سردبود اماکوچه همان کوچه خیابان همان خیابان مسیرهمان مسیر آشنایی بود که همیشه برای رفتن به انجمن طی
|
|
سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ ۱۵:۴۹
نظرات: ۵۰
|
|
آخ که چقدر خسته بودم خیلی بیشتراز روزای قبل پیاده روی ام طول کشیده بود ومسجد کوچک سر راهم جای دنجی بود برای استراحت گوشه ای نشستم ،زن میان سالی روبروی محراب زانوزده بودوصدای گریه هاش د
|
|
شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۴ ۲۲:۰۴
نظرات: ۳۸
مجموع ۱۰۸ پست فعال در ۲۲ صفحه |