صفحه رسمی شاعر علی پورزارع هیچ
|
 علی پورزارع هیچ
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۶۳ |
برج تولد: |  |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ | شغل: | آزاد |
محل سکونت: | ساری |
علاقه مندی ها: | تاریخ، ادبیات، موسیقی سنتی ایرانی، طبیعت |
امتیاز : | ۳۸۴ |
تا کنون 31 کاربر 49 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: علی پورزارع، متخلص به «هیچ»، در سیزدهم اسفند ۱۳۶۳ در محله آبانبار نو، یکی از محلههای قدیمی ساری به دنیا آمدم.
ورود من به عرصه شاعری و نویسندگی ریشه در دوران کودکیام دارد. علاقهام به ادبیات از زمانی آغاز شد که داستانها و اشعار فارسی را میشنیدم. از نوجوانی، با خواندن کتابها و اشعار فاخر ایرانی، به دنیای نویسندگی و شاعری کشیده شدم. آثار بزرگان ادبیاتی چون نیما یوشیج، سهراب سپهری، خیام، حافظ، سعدی، مولانا، صادق هدایت و احمد کسروی تأثیر عمیقی بر روح و فکر من گذاشتند و با تشویق خانواده، با تخلص «هیچ» دست به قلم بردم.
نوشتههایم انعکاسی از احساسات درونیام هستند؛ همان احساساتی که همواره دوست داشتم با دیگران به اشتراک بگذارم. داستانها و شعرهایم نیز زادهی افکار من هستند. تاکنون در سه کتاب شعر مشترک با عناوین «ترنم واژهها»، «باران احساس» و «آغوش باران» حضور داشتهام و همچنین کتاب مستقل شعرم به نام «دلنامه» را منتشر کردهام. علاوه بر این نیز دو کتاب به نامهای «واهشتهی بنشت» و «دروج» نوشتهام.
اگر بخواهم از علاقههایم بگویم، تاریخ و ادبیات فارسی مرا محو خود میکند. باید اعتراف کنم که به همه ژانرهای ادبی علاقه دارم، اما بیش از همه، از نوشتن درباره چیزهایی که از درونم سرچشمه میگیرند لذت میبرم. هدفم از نویسندگی این است که احساساتم را با دیگران تقسیم کنم، اندیشههایم را به اشتراک بگذارم و از این راه آرامش و شادی را پیدا کنم.
تحصیلاتم در زمینه مدیریت بازرگانی بوده و دارای مدرک کارشناسی ارشد این رشته هستم، اما شاعری و نویسندگی همیشه بخش مهم و جداناشدنی زندگیام بوده است؛ جایی که میتوانم خود را آنطور که هستم بیان کنم.
زندگی من پر از واژههاست؛ واژههایی که مرا به جهانهای تازهای میبرند و ارتباطی عمیقتر با دیگران میسازند.
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
تو آمدی،
در قامت زروان،
شاید که داغ هزار ساله را
شفا بخشی،
شاید که منجی چینوت شوی. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۸۴۶ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ۱۰:۵۹
نظرات: ۱۶
|
|
چه زیباست!
هوایی که تو نفس میکشی،
عطر نفس هایت را برایم می آورد ارمغان.
چه زیباست!
مهتابی که بر ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۸۱۸ در تاریخ دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ ۲۱:۰۴
نظرات: ۲۰
|
|
در نگاه پر از موجم،
در نفس آرامم،
در خیالم که پر از یاد توست،
به تو می اندیشم. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۷۹۳ در تاریخ يکشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۲ ۲۰:۵۷
نظرات: ۱۸
|
|
دیرگاهی است،
که ریخته سیاهی شب،
همه جای این دشت،
ارمغان آورد خاموشی لب.
دیر زمانی است،
که شب سر ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۷۶۱ در تاریخ شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲ ۲۰:۴۱
نظرات: ۱۹
|
|
گفت غمگینم،
گفتم دردت به جانم،
غمت به جانم،
تمام غم هایت را میخرم به لبخندی از تو.
گفت روحم غمی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۶۷۴۰ در تاریخ جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ ۲۰:۳۵
نظرات: ۸
مجموع ۶۱ پست فعال در ۱۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی پورزارع هیچ
هیچ پستی ارسال نشده است.