صفحه رسمی شاعر نرگس زند (آرامش)
|
نرگس زند (آرامش)
|
تاریخ تولد: | پنجشنبه ۱ دی ۱۳۰۰ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | شعر ..کتاب.موسیقی.ورزش. |
امتیاز : | ۱۷۱۰۴ |
تا کنون 414 کاربر 4440 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: صبر میکنم زیرا صبر اوج احترام به حکمت خداوند است. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
اینجا برای زندگی کردن چقدر تنگ است.. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۱۲۵۶ در تاریخ دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۳
نظرات: ۲۹۷
|
|
دل بهت سپرده بودم که بگی بیا عزیزم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۱۰۴۶ در تاریخ يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۱
نظرات: ۲۶۵
|
|
بگو کعبه کجاست؟؟؟!!!! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۰۹۱۲ در تاریخ چهارشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۲۲
نظرات: ۲۶۴
|
|
درد از دادش سکوت میکند.. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۰۳۵۷ در تاریخ يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۰۸:۴۸
نظرات: ۳۳۵
|
|
کسی ته دیگ احساسم را مستحق محبت نمی دانست!
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۰۱۷۹ در تاریخ شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ۲۰:۵۸
نظرات: ۱۳۵
مجموع ۳۳ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نرگس زند (آرامش)
|
|
« به نام خداوند بخشنده ی مهربان» حتی یک آیه در قرآن نمی یابی که بگوید، به خدا و پیامبران، اعتقاد داشته باشید، آنجا سخن از "ایمان" است نه اعتقاد. فعل قرآن، "ءامِنُوا" است نه "اِعت
|
|
جمعه ۲۱ مهر ۱۴۰۲ ۰۳:۳۸
نظرات: ۱۱۵
|
|
افکار آغشته به هذیان مرا نزدیک به ایستگاه جوانی ام پیاده کرد. چقدر دل فریب وغرور انگیز نظاره گر این همه شکوه ،ابهتی سنگین با قدم هایی راسخ ،لذت بخش غرق در زیبایی وجلال گویا همین است تم
|
|
پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ ۱۹:۰۹
نظرات: ۱۷۲
|
|
یادت را در خاطریادم جا دادم سخت است جاگیر شدن به اجبار درهای یادم راسفت ومحکم بستم نکند نیمه شبی پا به فرار بگذارند ،تمام یاد های تو .. سهم من از تو همین یادم تو را فراموش است !!!
|
|
يکشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۳۱
نظرات: ۱۷۱
|
|
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ درود وعرض ارادت خدمت جناب کاظمی بزرگوارعرض تسلیت حقیر وتمامی دوستان ناب رابپذیرید هر چند تسلیت واژه کوچکی است در برابر غم بزرگ شما
|
|
شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۰۸
نظرات: ۲۰۴
|
|
روزی پادشاه در قصر نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروش را شنید که فریاد میزد: “سیب بخرید! سیب !!!” پادشاه بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، حاصل باغش را بار الاغی ن
|
|
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ ۰۲:۴۸
نظرات: ۱۰۱
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه |