صفحه رسمی شاعر محمدرضا آزادبخت
|
 محمدرضا آزادبخت
|
تاریخ تولد: | سه شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۰۱ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | شغل: | تدریس به زبان شعر در چشم تو |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | به ریاضی و ادبیات و روانشناسی و حقوق وموسیقی و ورزشهای رزمی بهتراز همه اینهاتنهایی |
امتیاز : | ۲۰۵۱۴ |
تا کنون 353 کاربر 5163 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: کسی از دل وغوغای من خبر ندارد حتی بانو |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
می توان نام خزنده ای دیگر
در ژن های جهش یافته پرندگان یافت ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۸۳۰۵ در تاریخ ۲ روز پیش
نظرات: ۵۶
|
|
در این سرای بی رخصت
روباهی به عذر خواهی عربده جویان خواهد رفت
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۸۱۴۷ در تاریخ ۸ روز پیش
نظرات: ۷۷
|
|
تنم بوی خرناسه ی درندگان
بوی زوزه ی سگان شکاری می دهد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۸۰۶۳ در تاریخ ۱۲ روز پیش
نظرات: ۶۰
|
|
روزنه ها رنگین می شوند باران دوباره آبستن ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۷۹۵۳ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۴۶
|
|
هیچ حاجتی افتاده در بخت غنچه ها نیست ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۳۷۸۲۰ در تاریخ ۲ هفته پیش
نظرات: ۹۲
مجموع ۱۷۵ پست فعال در ۳۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر محمدرضا آزادبخت
|
|
گاهی می خواهم پنجره را در چشمت شبیه قلاب در رودخانه بیندازم جنون هنوز مرا باور ندارد . دست به جنون که می زنی شر خوش می شوم از تباری که هنوز آفتاب را لابلای گل ولای پندار خود می ب
|
|
سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ ۰۴:۲۵
نظرات: ۱۸
|
|
گاهی به سقف خانه آویزان می شوم گاهی شوک برم می دارد . تو را مثل همیشه آویزان کنم از اندیشه های توخالی اظهار نکن و نگو نمی دانم از همان آغاز متوجه اسرارتوصیف غیر منصفانه ات د
|
|
شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ ۰۵:۵۰
نظرات: ۱۶
|
|
آنقدر وسواس نشو، نتوانی برای چیزهایی که عقل مدتها به آن چندین بار بصورت تکرار ،استثنایی تر از یک فاجعه به آن نگاه کرده ،دلیلی ناباورانه داشته باشی . نخستین کسی که دست کم خیال من ر
|
|
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ۰۳:۰۰
نظرات: ۱۹
|
|
گاهی به موریانه ها فکر می کنم که چگونه به پنداشتهای ما می خندند گاهی گریه کن تا مترسک مقابل آفتاب بدست پرندگان به شهادت نرسد اشک بریز واشک را به پیشواز موریانه ها بفرست پندا
|
|
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۲:۵۸
نظرات: ۲۴
|
|
دیشب خروس کدخدا باخود عهد کرده بود که دیگر برای مرغ ها آواز نخواند آری خروس دل بسته ی مرغ های دریایی شده بود بی درنگ تنهایی خود را غوغا بر آمیز چپ وراست به همه می گفت&n
|
|
چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۳:۳۲
نظرات: ۳۲
مجموع ۳۷ پست فعال در ۸ صفحه |