سه شنبه ۲۳ ارديبهشت
اغتشاش گر شعری از
از دفتر من عشق را خوردم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۴۶ شماره ثبت ۹۹۱۲۰
بازدید : ۲۵۵ | نظرات : ۲۶
|
|
دو اتفاق به هم بافته دو رنگ عجیب
دو چشم شوخ دو تا مهرهی قشنگ عجیب
دو بچه آهوی وحشی همیشه میرقصند
میان حافظهی تیز یک پلنگ عجیب
منی که مانده کنار هزار و یک شبِ مست
تویی که پر شدهای با هزار جنگ عجیب
تو سندبادی و من روح دزد دریایی
به خوابدیده تو را باز، یک نهنگ عجیب
نه، من اغتشاش گرم، تو یک مامور امنیتی
شبیه تام و جری تا سفید سنگ عجیب
تو هفتتیر پدر را به ارث بردی و
چه تیرها که رها شد از این تفنگ عجیب
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود استاد عزیز زنده باشی سپاسگزارم | |
|
سلام و درود استاد بزرگوار سپاسگزارم | |
|
سلام و درود بانوی عزیز و ادیب سپاسگزارم از حضور و دقت و لطف شما | |
|
سلام بانوی عزیز و گرامی سپاس | |
|
سلام و درود بزرگوار سپاسگزارم | |
|
سلام و درود استاد بزرگوار لطف دارید سپاسگزارم | |
|
سلام و درود جناب بخارایی سپاسگزارم | |
|
سلام و درود دوست عزیز لطف میکنید ممنون از مهرتان | |
|
سلام و درود بانوی عزیز سپاس از حضورتان | |
|
سلام دوست عزیز و مهربان تشکر دارم از لطف تو ی کدانه ناب | |
|
سلام و درود دوست عزیز و گرامی سپاسگزارم | |
|
سلام و درود بزرگوار سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود