مرا در عاشقی مجنون تومی بینی اگر لیلا شوی روزی
چنان فرهاد، تراشم کوه ، شیرینم ،اگر پیدا شوی روزی
زبس سررا شکستم دررهت با سنگ از دست رقیبانم
به چشمانت اگر ایما کنی برما ،تو هم رسوا شوی روزی
شرابم ده زلعل جام چشمانت ،که مستان را نمیگیرند
درِ میخانه ها شاید ، اگر تو صاحب ، فتوا شوی روزی
اسیر کیش ومات تو زشطرنج نگاهت، رخ نمی گیرد
که نرد عاشقی بازند ، اگر تفسیر این معنا شوی روزی
هزاران عاشق شیدا و دیوانه گلاویزند و میدانم
زنی گردن ،زرگهاشان ، اگر تو قاضی دعوا شوی روزی
قیامت شد بخاک افکنده ای عشاق را با تیغ ابرویت
توو زلف سیه فامِ پریشانت ،که در غوغا شوی روزی
به طنازی کنی عشوه،کُشی با غمزه ای دلدادگانت را
دوباره زنده گردانی تو موسی را ید بیضا شوی روزی
مرا مسجد حرامم کرد شیخ وگفت نمازت را به صحرا خوان
خدا داند زطاق ابرویت، محرابِ دررویا شوی روزی
زبسکه خون دل دادی به جرم عاشقی خیل اسیران را
جهان محبس شود برما ،توزندانبان این دنیا شوی روزی
بیاور جام چشمانت ،خمارانت ،زغم بر خاک میمیرند
مسیحا گردی وبر مردگان ،یاد آور عیسا شوی روزی
چو خنجر میکشی از تیغ ابرویت ، به دام خال می بندی
پر وبال دوصد صید نگون را ومگر رسوا شوی روزی
به یلدای سر زلفت،کمند افکنده ای مارابه شب هامان
از آن ترسم که کتمانش کنی ،یکباره در حاشا شوی روزی
اگر دیوانه میخواهی ببینی عاشقان را در طواف خود
قسم دادم خدا رادر دعاهایم ،توهم شیدا شوی روزی
چو دانستم گرفتی دلخوشی هامان به چشمان فریبایت
گرفتارِ گرفتاران پرُ آشوب این بلوا شوی روزی
به گندم زار موهای تو ودر سبزه زار چشم تو خفتم
اسیر آبی بی وسعت چشمان یک دریا شوی روزی
به رشک وغبطه ی ناز نگاهت بسته ای دیروز وامروزم
الهی عاقبت گُم در هوای حسرت فردا شوی روزی
حمیدرضانصرآبادی(طوفان)
بجز مقطع
بقیه بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد