سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        انتهای ویرانی

        شعری از

        محتشم فتحی آذر

        از دفتر چرا باید از مرگ وحشت کنم ؟ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۴۰۰ ۰۹:۲۹ شماره ثبت ۹۷۲۲۴
          بازدید : ۱۹۲   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محتشم فتحی آذر

        فکر کردم که می شود از عشق از عذاب از جنون بپرهیزم
          تو تمام وجود من بودی از وجودم نشد که بگریزم  
        عشق از جای خود بلندم کرد که به خاک سیاه بنشاند
         دست های مرا نگیر ، ببخش، بار دیگر به پا نمی خیزم
         من تجسم نکرده ام بلکه زندگی کرده ام سیاهی را 
        شده  ام انتهای ویرانی بیش از این ها فرو نمی ریزم
          گنج خود را نشد نگه دارم تو رهاتر شدی و من مجنون  
        سرنوشت من عاقبت این شد که به زنجیر غم بیاویزم
          با تبی جانگداز می سوزم با عذابی بزرگ می سازم 
        بی  تو خو کرده ام به دوزخ خود به زمستان وحشت انگیزم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۰۲
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود
        موفق باشید خندانک
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۳۰
        سلام جناب فتحی اذر
        بسیار اشعار زیبایی
        سروده اید دورود بر شما
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۱۶
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        ای شاعر دانا
        برشعرت صدها درود
        ای یار‌ما دلدار ما
        شمع وجود
        خندانک خندانک خندانک
        محمد جواد عطاالهی
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۲۱
        سلام و درود فراوان
        غزل بسیار زیبایی بود
        چند بار خواندم و لذت بردم
        قلمتان نویسا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۵۸
        درود فراوان بر جناب فتحی آذر بزرگوار
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۵۸
        🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8