نقش رستم
نقش رستم توئی اسطوره ی تاریخ جهان
استودان موزه ی سنگی ز تن پادشهان
خواهم اکنون به قلم نقش زنم، نقش تو را
گر چه در سنگ نبشتست و برآن لوح نشان
آخرین منزل پاینده ی مردان بزرگ
جسمشان گشته در این صخره ی خاموش ،نهان
اولین گور صلیب،گور خشایار شه است
مانده جاوید چلیپاش به گذرگاه زمان
پادشاهی که زد آتش به دل کشور روم
معبد سنگی ی آتن شده ویرانه ز آن
پای در جنگ و به پهنای جهان یکسره تاخت
ترموپیل و تالامیس زخمی از آن شیر ژیان
گشته نابود پس از آتش جنگ ،آکرو پولیس
کاخها از پی هم رفته به تاراج خزان
بر بلندای شکوه قلل کشور پارس
دومین گور چلیپاست ز شاهی نگران
نگران از چه؟!! که میراث من آشفته مباد
جاودان مانده به دستش تنه ی تیر و کمان
مهد گسترده ی ایران ،همه نام آور از او
داریوش شاه جهان و شه شوش و همدان
تا ابد مانده بجا کشور پهناور پارس
بیست و هشت کشور وی نقش بر اورنگ روان
اردشیر خفته در آن گور چلیپای دگر
آنکه بر پیکر مزدور زده گرز گران
داریوش دوم آنجاست،به چلیپای چهار
گشته مدهوش زمان،در دل کوه کرده مکان
کعبه ی سنگی ی زرتشت که برپاست هنوز
در دلش راز شگفتیست و نکردست بیان
نقش عیلامی و ساسانی و آتشکده هست
گوردیان دست به زیر سم اسب شسته ز جان
گوردیانوس شه کشور روم است و جوان
شده مغلوب شه مهد دلیران ،ایران
اسب شاپور و سوارش که هزاران سال است
ایستاده ،به ابهت نگرند بر دگران
نقش رستم !! تو چو شهنامه شدی بر تن سنگ
تا ابد باش و بگو قصه و با ما تو بمان
از مجموعه شعر دفتر اساطیر
سروده شده در 3 فروردین 1400
پی نوشت:
این محوطهٔ باستانی یادمانهایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای دادهاست
و از حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۲۵ میلادی همواره مورد توجه بودهاست زیرا آرامگاه چهار تن از شاهنشاهان هخامنشی،
نقش برجستههای متعددی از وقایع مهم دوران ساسانیان،
بنای کعبه زرتشت و نقشبرجستهٔ ویران شدهای از دوران ایلامیان
در این مکان قرار دارند و در دورهٔ ساسانی،
محوطهٔ نقش رستم از نظر دینی و ملی نیز اهمیت بسیار داشتهاست.
روز میلاد حضرت علی اکبر
شبه پیغمبر
و روز جوان
مبارک