جمعه ۲ آذر
سایه شعری از مصطفی علیزاده
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ۰۵:۱۶ شماره ثبت ۹۶۲۰۶
بازدید : ۴۲۸ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب مصطفی علیزاده
|
من
چون سایه ای ،
در
مجاورتِ تو
گاهی از چپ
و
گاه راست
و در پیش و پسِ
قامتت ،
مدام با تو هستم ،
هر بار
که از کنار دیواری
عبور میکنی ،
من در سطحِ
سنگها و آجرها
میلغزم
و مراقبت هستم
تا همه بدانند
یک نفر که
زنده است ،
در حال
عبور از
کنار دیواریست
که
آفتابگیر است ،
من
با خودم
قرار گذاشته ام
هر بار
که به درختی
میرسی
زودتر از تو
در سایه آن
محو شوم
و هنگامیکه
تو به آن
تکیه میدهی ،
تو را تنگ
در آغوش بگیرم
و از میانِ
حواس پنجگانه
مفصل برایت
حس لامسه
را
تفسیر کنم ،
تو وقتی
که
قدم میزنی
نگران هیچ چیز
نباش
من با آنکه
بیشتر
در سطح دیوارها
و زمین
زندگی میکنم
اما
تلاش میکنم
تا
عنصری باشم
بی زمان
برای عشق ورزیدن
به تو
تا بدانی که وقتی
یک طرح مجهولِ
تمام نما
از قامتت
در لابلای زندگی
و جهان
حرکتی می آفریند
از تنهایی
نهراسی و در
کوچه های شلوغِ
زندگی
هر گاه که چشمت
به سایه ات
افتاد
مرا رقصان و روان
بر روی دیوارها
ببینی
برای روزهای
ابری هم
هرگز نگران نباش ،
با آسمان
قرار
گذاشته ام
هر بار
که خورشید
پشت ابرها بود
برایت باران
بفرستد
و
من با
قطره های باران
خود را
به تو برسانم
و
صورتت
را نوازش کنم
من
چون سایه ای
در مجاورتِ تو
گاهی از چپ
و گاه راست
و
در پیش و پسِ
قامتت
مدام با تو هستم ...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر احساس بود