سلام و درود بیکران
اول : رمضان تان پرخیر و برکت و اینکه
لطفا ببخشید همگی ارجمندان به بزرگواری که ناخواسته دیر پاسخ می نویسم شرمنده .
شاکر یگانه خدایم که استادان هوشمندی چون شما درسایت فعالیت علمی ادبی هنری فرهنگی دارید و این جای تقدیر و تشکر همیشگی دارد
درباره آنچه از ساختار دلنوشته ام به غایتِ لطف و امعان نظر دقیق تان مرقوم فرمودید بجا و آموزنده بنویسم خدمتتان که درست است و نه تنها به دو ساختار بلکه به چند ساختار همگون از لحاظ صورت و معنی و هم از حیث آهنگ تصنیف می توان خط خطی (بی من) را خواند :
- من بی من
چون کولیانِ سیه چُرده در سکوت
شاکی ام
- شاکی ام
من
بی من
چون کولیان سیه چرده در سکوت
- چون کولیان سیه چرده درسکوت
شاکی ام
من بی من
- چون کولیان سیه چرده در سکوت
من بی من .... شاکی ام
درباره ی محتوای دلگویه هم نقد و نظرات بزرگان برایم ارزشمند هست همیشه ولی زحمت تایپ را بر هیچ ارجمندی راضی نیست دل.
سپاس درپناه یکتای بی همتا
سُراینده باش و فَزاینده باش
شب و روز با رامش و خنده باش
چنان رو که پُرسند روزِ شمار
نپیچی سر از شرمِ پروردگار
به داد و دَهِش گیتی آباد دار
دلِ زیردستانِ خود شاد دار
که بر کس نمانَد جهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان ( فردوسی )
امام احمد غزالی روزی در مجلس وعظ گفت :
ای مسلمانان ! هر آن چه من در این چهل سال از سر این
چوبپاره ( منبر ) شما را میگویم ؛ فردوسی حکیم در دو
بیت گفته است ؛ و اگر برآن خواهید رفت ؛ از همه مستغنی
شوید :
ز روزِ گذر کردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میآزار کس
که راهِ رهایی همین است و بس . (فردوسی)
-------------------------------------------------
از کتاب مرزبان نامه به کوشش : خلیل خطیب رهبر
چرا به فردوسی حکیم می گوییم ؟
پاسخ : چون شاهنامه ی فردوسی سراسر حکمت است .
یک نمونه از سخنان حکیمانه فردوسی :
با وجودی که فردوسی کتابی حماسی نوشته در جای جای آن
از رزم پهلوانان ، جنگ با دشمنان و نبرد تن به تن ِ یلان و روئین
تنان سخن رانده ، اما پندی حکیمانه در مقوله جنگ دارد که
باید آن را با آب زر نوشت و مشق سیاست و حکمرانی
فرمانروایان در تمام طول تاریخ قرار داد .
در داستان سیاوش ، آنگاه او به فرمان کاووس شاه با سپاهیان
بیشمارِ رزمخواه ، در مرز توران در پهنه رزمگاه ، اردو زده و
لشکریانش با جوش و خروش و بی تابی آماده هجوم به خاک
توران هستند ؛ افراسیاب شاه توران با پیران ویسه وزیر
دانشمند و نکته دان ، به رای می نشینند .
فردوسی از زبان افراسیاب نه به پیران بلکه به همه جنگ
افروزان جهان ، در تمام قرون و زمان ، می گوید :
من شعله های جنگ های بسیاری را افروخته ام و شهریاران
بیشماری را از تخت های زرّین به زیر افکنده ام و دودمانشان
را بر باد داده ام و ریشه هایشان را کنده ام . چه بسیار گلستان
ها در جنگ ها خارستان شده و چه بی شمار شارستان ها
بیمارستان گردیده .
از نحوست و زشتی و پلیدی و پلشتیِ جنگ است که شهر ها
خراب ، بومها ویران ، و گورستانها آباد می شود . در هنگامه
جنگ و رزم غزال و گور بچه نمی آورد ، کبک و طیهو و درّاج
به باغ نمی آید ، چشمِ جوجه ی باز کور می شود و آب
شیرین شور می شود و شیرِ نخجیر از شجاعت و بچه اش
دور می شود . چشمه ها خشک و نافه آهو بی مُشک می گردد .
راستی می کاهد وکژی ولاف وگَزاف وبیهوده گویی می افزاید. .
هان ! آن زمان که درِ آشتی باز است ، به جنگ و خونریزی و
کُشتار چه نیاز است ؟
نیاید به هنگام بر دشت گور
شود بچه باز را دیده کور
ببُرّد دلیریش نخجیر شیر
شود آب در چشمه ی خویش قیر
شود در جهان چشمه ی آب خشک
نگیرد به نافه درون بوی مُشک
زِ کژی گریزان شود راستی
پدید آید از هر سوئی کاستی
مرا سیر شد دل زِ جنگ و بدی
همی جست خواهم رَهِ ایزدی
-------------------------------------------------
« نقل از کتاب : حلقه ی میم مروّت »
سلام و احترام . ۲۵ اردیبهشت ماه - روز بزرگداشت حکیم سخن و علم و خِرَد و انسانیت و عمل - فردوسی پاکنهاد - را بر یکایک شما اندیشمندانِ اهلِ قلم تبریک می گویم