سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دلخوشی

        شعری از

        محمد عرب

        از دفتر غزل ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۴۲ شماره ثبت ۹۶۰۵۲
          بازدید : ۳۳۹   |    نظرات : ۲۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        ای خوش به حال هر که ندارد ز ما خبر
        من مانده ام اسیر همین درد مختصر 
         
        یوسف به روی عشق زلیخا کمی بخند
        دیوانه است و صاحب زندان و اهل شر 
         
        سر خم بکن به حرف زلیخا به هر طریق
        شاید شود برای تو این قصه دردسر 
         
        شاعر کمی به عاشق بیچاره خیره شد
        دیوانه ای رسیده به  دیوانه ای دگر 
         
        قطعا به آرزوی قشنگش رسیده بود
        دل برده بود از دل شیدای او ، اگر 
         
        شیطان فقط به خاطر آدم جهنمیست 
        در حیرتند ، کلّ ملائک از این بشر 
         
        از باغبان به غیر بریدن چه دیده ای؟ 
        عمریست میزند به درختان ما تبر 
         
        دیگر نمیخورم به یقین جرعه ای شراب
        از خاک ما نسازد اگر کوزه ، کوزه گر
         
        بیخود به انتهای بدِ قصه دلخوشم
        وقتی گذشته آب هزاران وجب ز سر 
         
        بگذار بگذریم از این گفته های پوچ
        دیگر نمانده در پس این واژه ها اثر 
         
        وقتی برای دیدن من آمدی عزیز
        لطفا کمی برای دلم ، دلخوشی بخر 
         
        شعر از محمد عرب
        99/11/10
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۲۷
        خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۲۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
        درود بزرگوار
        غزل هایتان همیشه ناب و زیبا هستند
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۰
        سپاس از شما استاد استکی عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۱۳
        خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۰۸:۱۹
        سلام جناب عرب
        میلاد نور و روز پدر را به شما تبریک می گویم
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
        سلام خانم آهنگران عزیز ممنونم بابت تبریکتون میلاد با سعادت حضرت عشق را به شما و خانواده محترمتان تبریک میگویم
        ارسال پاسخ
        محمد  نوری
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۵۹
        مثل همیشه زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۱
        ممنونم جناب نوری عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        طوبی آهنگران
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۶:۱۳
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۲۰:۴۸
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوار
        شعرشما
        شعله شمع
        پروانه است
        ساغرو ساقی و
        باده ی عشق
        در میخانه است
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲
        از لطف بی دریغتان سپاسگزارم استاد انصاری عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۲۱:۳۹
        سلام و درود برادرارجمند جناب عرب
        بسیار زیبا بسیار دلنشین و بسیار دردناک
        خوشا به قلم زرین نگارتان
        قلمتان همیشه توانا
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۳
        ممنونم از نگاه زیباتون خانم مهتدی بزرگوار خندانک خندانک
        محبتتان باعث افتخار و انگیزه ی بنده است خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۲۱:۴۰
        🌺🍃🌺🍃🌺🌴🍀🌹🍀🌺🌱
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
        پنجشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۲۹
        یوسف به روی عشق زلیخا کمی بخند
        سلام و آفرین به شما خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۴
        زنده باشید جناب بدری عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۳۶
        دیگر نمیخورم به یقین جرعه ای شراب
        از خاک ما نسازد اگر کوزه ، کوزه گر
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود جناب عرب عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        قلمتان ماندگار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ ۱۱:۳۴
        درود برشما جناب عرب
        غزل بسیار زیبایی سرودید
        عالی بود
        موفق باشبد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پریسا مصلح
        شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۱۶
        درود برشما خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3