« لباس ساده »
برو به راه خود اي ابله1 اين چه فريادس
لباس ساده ي من ، رنگ دست استادس
لباس پيكرم ، از سادگي به زيبايي است
بري2 زِ رنگ و رَش3 راه ظلم و بيدادس
لباس خال خالـي و رنگارنگ در دنيا
هدف بر طعنه ي زخم زبان افرادس
قباي كهنه ، بـر اندام من تو مي بينـي
قباي من زِ قناعت ، درست بنيادس
اسير دام تعلق ، خمود و معدومـس
چو مرغ بسته پري ، آن به دام صيادس
هـزار مرتبه گفتـم : لباس عافيتـس
لباس عافيتـم ، نعمتـي خدا دادس
هر آنچه در نظر عارفان ، طريق آمد
نظافتـش به همانـس ،كه رأي زُهادس
هر آنچه در نظر جاهلان ، قشنگ آمد
همان طريقه ي جهل است و محض ايرادس
دو رنگي است و تقلب و خود نمايي ها
به راه پيروي از مردمان شيّادس
تجمّلات جهان ، هـر چه بيشتـر باشد
چو دوره اش به سر آيد ،بدست هر بادس
برادرا زِ قناعت ، قدم منه بيرون
كه آن قدم ، دَم مرز ثمودي و عادس
لباس فخر فروشي و خود نمايي خلق
كثيف در نظـر عقل آدميـزادس
طريق فتنـه ي دنيـا ، پيمبـران گفتنـد
سخن كه نوح(ع) بگفتس، هنوزم آن يادس
لباس ساده و يكرنگ ، خوشترين رنگس
قشنگ تـر زِ قشنگيِ سرو و شمشادس
طريق سادگي ام را ، كسي نـمي پويد
از آنكه رنگ تقلّب ، به دست الحادس4
هنر به علمس و دانش و در نجات بشر
نه بر تسلط و جهل و غرور جلادس
هنروران به هنر ، گر چه مي بُوند ماهر
به بيستون هنري هم ، زِ دست فرهادس
لباس ساده ، اگر اين حسن به بـر دارد
لباس ساده ، زِ زُهد و قناعت5 آزادس
٭٭٭
1- نادان 2- دور– جدا 3- لباس ابريشمي – مقدار- بازو 4- از دين برگشتن 5- خرسندي- بسنده كردن
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی
شاعر گرامی
بسیار بسیار عالی بود