گریاد خدا به اشک و زاری باشد* پس خنده بگودگرچه کاری باشد
ما یاد خدا به خنده دیدیم فقط*اشک دگران بگو که جاری باشد
شادی وغم هر دو در وجودبشر است*لیکن اثرخنده بسی بیشتراست
با خنده و شادی دل خود شاد بکن*چون گریه به دفع غم توبی اثراست
سی روز ز خوردوخواب دوری کردم*بر تشنگی و ضعف صبوری کردم
لیکن به زبان و دل نکردم امساک* در واقع فقط طاعت زوری کردم
از صبح به شب ترک خور ونان کردیم*در موقع افطارچه جبران کردیم
یک لقمه برای مستمندان بگذار*چون آن بکنیم عمل به قرآن کردیم
یا رب تو مرا به خود بکن آگاهم*هر لحظه وهرجاتو شوی همراهم
چون یوسف اندر بر خود گیر مرا*فرقی نکند به خانه یا در چاهم
افسوس که زندگی حبابی ست فقط*دنیا همه چون قطره آبی ست فقط
سهم من از این کهنه خرابات جهان*یک جام می و تنگ شرابی ست فقط
عهدی با جهان بستم وعهدش بشکست*یک جام بداد و تنگ شهدش بشکست
دل را به چه بندیم که این چرخ فلک*گاری اگرت داد چرخش بشکست
شمع این محفل بسوزد از ضیائش مستفیض
میشود آنکس که مشتاق چراغی روشن است
ورنه صد مشعل کجا روشن کند را تو را
چون نگاهت دائما" بر خانه ی اهریمن است
بسیار زیبا و دلنشین بودند