🌠پلک رویا🌠
پلکی از رویا ببخشایم
حریر ی از نوازش نقش زنم برقاب نگاهت
تفسیر عشق می کند سر انگشتان نوازشت
مهری از دل ارزانی سخاوتش
تو رازیسته ام زیر پوست ستاره درآغوش ماه
آنجا که نسیم رقاصه ی باد شد و
دریا گیسوانش را در چشمهای ساحل شانه زد
برقصانم درپیچ و تاب آغوشت
برویانم از سرانگشتان نوازشت
دستهایت را می شناسم که
شب مشاطه گر مهتاب است و
روز از گرد کلاه شعبده بازان پرنده می پراکند
که بی قنوت اجابتگر است
دیده دربارش اجابتش دریا می شود
تن زورقی رها
به حکم دلدادگی حائلی نیست درافق
آنجا که دریا بر سینه آسمان دارد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌠کمرگاه کلمات 🌠
کمرگاه کلمات
سیطره ی نوازش دستان توست
اینسان سر می خورند از آغوش احساس
شعرو شراب نفس هایت
می چکد برگلوگاه سرودنم
واژه ها تلو تلو خوران دورت می گردند
شعرو شراب ازدهان تو می خواهد دلم
تو که گلویت هراره خوان غزلهای عاشقانه است
بخوان به زلال دعا متبرک می شود قلبم
چون ماهی در رگهایم شناوری
نیلوفرانه می رویی از اندامم
در آمیخته ای با من .
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پ۔ن
تا صبح به لبان مهتاب بدهکار است
تا ریشه ی صنوبر بر پاست
تا عطر عاشقی در هواست
روبه نسیم قنوت می بندم
از آفتاب سرانگَشتانم
بهار به بوسه ی بنفشه بروید
تا بگویمت انتهای این زمستان
لبخند من لبخند تو لبخند ما
سیراب ازباران عشق
خواهد شد...
بامهرتقدیم به همراهان وخوانندگان
همیشگی سروده هایم 🌹🌹🌹🌹