سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- نهاد نیک ۲- طُعمه .. ۳- دنیا ۴- نوبت مطب ۵- خویشاوندان بی مقصد ۶- خورشید به تاراج رفته ۷- هوای هار ۸- چی چی نی ۹- ☄️ به من چه☄️ ۱۰- آدم و حوّا حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزپنجشنبه 1 آذر 1403 20 جمادى الأولى 1446 Thursday 21 Nov 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۸۳ شاعر این شعر را خوانده اند
محمد قنبرپور(مازیار)،اصغر ناظمی،سینا خواجه زاده،قربانعلی فتحی (تختی)،آرمان پرناک،مریم کاسیانی،محمد راد،فرهاد شریف،غلامحسین جمعی،سحر غزانی،فرانک برادران تخلص فاخته،عباسعلی استکی(چشمه)،شریف شریفیان،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،رسول علی محمدی،سید محمدرضا لاهیجی،سیده شهربانو حاتمی،محمد باقر انصاری دزفولی،مهدی پاشائی ( صهبا )،عليرضا حكيم،پژمان بدری،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،ابوالفضل زندیه شاهین،رامینه خوشنام،حدیث عبدلی (یارا)،حمید غرب،مسيحا الهیاری،سهیل خواجوند مانی،موسی ظهوری آرام(آرام)،اميرحسين علاميان(اعتراض)،فاطمه رضایی برما(آینه عدم)،نگین امیری،مهدی ملکی الف،مجید فکری،ملکه زمانپور،پرستو پورقربان (آنه)،سارا شیخ محمدی ( دیانا )،سعید صادقی (بیدل)،آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)،بهروز ابراهیمیان،علی ناصری(عین)،حسن مصطفایی دهنوی،اعظم قارلقی،زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)،آرش خرم فر،مهرانگیزداستارتخلص مهتاب،بهنود کیمیائی،موسی عباسی مقدم،آذر مهتدی،مینا فتحی (آفاق)،مهرشاد علیزاده(هیوا)،محمد امیری،ابوالحسن انصاری (الف رها)،نسرین علی وردی زاده،کبری یوسفی،مجید قلیچ خانی،آرزو نامداری،مهرداد مانا،معصومه خدابنده،آرزو عباسی ( پاییزه)،فاطمه خلیلی،طاهره حسین زاده (کوهواره)،محمد رضا خوشرو،فاطمه خواجوی،عیسی کیانی با تخلص عینک،آیدا رادمنش،مهدی محمدی،سیدحسن خزایی،گیتی صالح،نیلوفر راستگویان،طاهر بهادرانی،مصطفی مشهدی بی نشان،محمد جواد جهانی،محمدعلی دهقان کروکی،سجاد بحری،سیده نسترن طالب زاده،مدیر ویراستاری،بهروز بابارحمتی سکوت شب،فاطمه گودرزی،سیاوش آزاد،احمد علی زارعی،نیلوفر تیر،مهدي حسنلو
نقدها و نظرات
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
 درود برشما بسیارزیبا بود  مبارک این دوستان عزیزمون باشه
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۵۶
خورشید زندگی تان درخشانمبارک شاعران ناب درود  دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۶
زیبا و مفهوم‌ساز نگاشتید جناب مازیار احسنت
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲
من زاده دامان غمم هیچ کسم نیستجز اشک در این غمکده فریاد رسم نیست ای درد بیازار مرا هرچه توانی خوش باش که می میرم و کس داد رسم نیست (اسم شاعرشو نمیدونم) سلام میخوام اینجا کمی راجع به توارد حرف بزنم که به معنای مانند بودن شعر دو شاعر هم در لفظ هم در معنا بدون اطلاع یکدیگرست. دامان مادر درد=زاده دامان غمم(که اینجا اضافه تشبیهی حذف شده) بسیار شعر و شاعر داریم که درد،غم قصه رو مادر خودشون دونستن.. در شعر سپید چون دست تخیل شاعر بازِ انتظار میره بلند پروازی خیال انقدر زیاد باشه که چنین شباهت هایی اتفاق نیوفته مسئله دووم خرق عادتِ این واژگانِ واجب المعماری دوباره اند برای تعریف خرق عادت، مثالی از استاد برجسته ادبیات فارسی، محمدرضا شفیعی کدکنی نقل می‌کنیم: ما در گفتگو‌های روزمره، از فعل "شکستن" بسیار استفاده می‌کنیم. به طور مثال می‌گوییم، وقتی خبر فوت پدر دوستم را شنیدم، دلم "شکست". حالا تصور کنید که شخصی جمله قبل را اینگونه بگوید: وقتی خبر فوت پدر دوستم را شنیدم، دلم "ترک برداشت". با توجه به اینکه "شکستن" حادثه بدتری نسبت به "ترک برداشتن" است، ما با شنیدن جمله دوم، احساس حزن بیشتری می‌کنیم. چرا؟ به سبب اینکه استفاده کردن از فعل "ترک برداشتن" برای چنین جملاتی، چندان رایج نیست و استفاده از اصطلاح‌هایی که برای عموم مردم آشنا نیستند، به‌صورت ناخودآگاه تاثیر بیشتری بر مخاطب ما خواهد گذاشت. به چنین استفاده‌هایی از زبان که با نوعی تفاوت همراه است، "خرق عادت" یا "آشنایی‌زدایی” (Defamiliarization) می‌گویند. خورشیدی که از غرب طلوع می کند آفتاب همیشه از شرق شکفته میشه نه از غرب داریم که در پایان دوران قطب های زمین وقتی درد و غصه زمین و فرا میگیره جابه جا میشن و ممکن سرنوشت شومی برای بشر رقم بخوره و همین بند نهایت نگون بختی شاعر و که با درد عجین شده رو میرسونه که دیگر نیازی نبود این شوم طالعی رو در بند توضیح بده گم شدم یخ زدم در همان گهواره شوم هرچند این یخ زدگی به همان طلوع خورشید از غرب ارجاع داده میشه اما تکرار مکررات است. استفاده از کلمه ی گر زبان کار و از لحاظ زمانی دچار اختلال کرده و از همین جا کلمات از بهشت شعر به زمین سنگلاخ متن هبوط میکنند. مخلصات امیدوارم زودتر هوای بارونی دلت آفتابی شه.  شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۱۷
سلامودرودها برشاعر گرامی
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۶
با امید به بازگشت استاد زارع (م فریاد)
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
سلام ودرود بینهایت استاد گرانقدر قنبر پورعزیز وبزرگوار بسیار عالی وجزاب دلنشین وزیبا بود موغق باشید 
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۴
درود بر جناب مازیار عزیزبسیار زیبا و سرشار از احساس قلمتان سبز و دلتان شاد 
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۱۸
درود بر شما شاعر گرامیدوست بزرگوارم جناب قنبرپور به گمانم این سروده مربوط به بیماریِ پشت سر گذاشته تان است. امید که همیشه تندرست باشید و گردهمایی دوستان احیا گردد.  شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۳۹
درود بر شما🌹دلتون بی غم جناب مازیار 🍀🍀  شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۳۱
درودها
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۳۶
از دامن مادر درد ها متولد شدم شبی که خورشید از مغرب طلوع کرد درودو سپاس بر شاعر ارزنده و با ذوق و صاحب اندیشه ام جناب قنبرپور گرامی دستمریزاد عزیز زیبا و فاخر و دردمندانهو در عین خال خواندنیو زیباست با مهرو ارادت
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۴۰
درود جناب قنبر پور از دامنِ مادرِ درد ها متولد شدم چقدر غمگین  امیدوارم که هیچ وقت غم نبینیدودلتو همیشه شاد باشه و لبخند میهمان همیشگی لب هایتان هیچی به صورت اشرف مخلوقات بجز خنده نمیاد... و من مطمعنم خدا عاشق این خندهاست گاهی حتی در اوج درد وغم باید سر به آسمون کنیم و به خدا لبخند بزنیم بگیم شکرت
 شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۴۲
بسیار زیبا مازیار جان نه اکنون است برما جور ایام که ازدوران آدم تا کنون است  يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۵۲
سلامدرود بر مازیار عزیز مسیحا شاهین مانا مجتبا مبارکتان باشد سلامت باشید و سعادت قرینتان امید وارم هر گز دلتنگ مباشید شاد زی
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۵۳
سلام مازیار عزیزم دوست خوبمزیبا بود رقص سپید اندیشه های والایتان بر بستر حریر واژه هایی که حوالی دلتنگی های پاییزی بوی هبوط میداد ممنون که هستی و مارا به مهمانی کلامت میبری ماناباشید و بمانیذ وبتابید به مهر و مهربانی
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۰۸
سرودبسیا رعالی مانندهمیشه بود درودبرشماادیب بزرگوار
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۲
درود جناب مازیار برادر ادیبمبسیار زیبا سرودید سایه مادر بزرگوارتون مستدام🌹🌹🙏🙏  يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۵۴
سلام دوست خوبمافرین بر شما و ممنون بابت شعر زیبایتان نمیدانم شعر زیبایت را در چه حسی سزودی و لی تم غالبش غم بود ایشالله که خودت خمیشه سالم و خوشحال باشی بازم ازت ممنونم  يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۱۸
سلام بر محمد خوش قلبو بي تزوير و البته اگاه هميشه رسالت قلم سبزت را ارج نهادم درود به شعر و شعورت هرچند حواشي زياد شده اين روزها ولي ساده و بي ريا ارادتمندم
يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۳۹
سلام ودرود فراوا جناب استاد قنبر پور عزیزو بزرگوار بنهایت عالی وزیبا
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۲۱
سلام برشما عزیز دل شاعران هر چند ظاهرا نیستم ولی هستم (این از امکانات سایته)شاید رنج ظاهر بودن رو نتونستم تاب بیارم ولی از گنج حضور نمی شه دست کشید . و روز به روز شاهد قد کشیدن شعراتون هستم .و می بینم که گذر روح شاعری از گذر زمان در کالبد شما بیشتره .شعراتون غریب شدن ولی همچنان یک چیز تغییر نکرده .دلنشینی يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۲۶
الهی مثل من تنگ نظر نباشید .و گرنه دل تنگ که خیلی خوبه .ثابت می کنه زنده اید .انسانید .و قلبتون برای هم نوعاتون می تپه
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۲۷
درود بزرگوار
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۴۳
درود بر شما قلمتان ماندگار ای دوست
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۵۳
 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۰۴
سلام... شعری که در حین غم درونی اش واقعا عمیق و زیباست خوش حالم که بعد از مدت ها دست به قلم شدید و امید که هماره از عشق بسرایید درود
يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۳۰
|🌍|انسانهایی را دیدم که وقتی بخواهند همگن و صمیمی شوند ،یک خودمانی می شوند .و این خودها آنقدر صاف و بی کینه ، بی منیت و منت هستند که می توانند خدا را آینه داری کنند یک ستون خدا یک ستون خودا ،و دنیا وسط این قدر مطلق هر چه باشد مثبت می شود  يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۳۸
قبل از این شعر شعری دیگر ازت خوندم محمدجان حقیقتا درس سپیدی برای تازه راه افتادگان من نمیدانم چرا انقدر غم در سرایش هایت است رهایش کن و ما را میهمان اشعاری روشنا کن درود بر شاعر توانمند ناب قنبرپور عزیز
دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۵۰
ممنونم .طرفداریتونم شاعرانه بود .ولی راست می گم این قبیل مشکلاتو همیشه من دارم مشکل از منه اگه اعتراف هم می کنم فقط به خاطر اون فراخوان هست پس زیاد ناراحتی ندارم .خیلی مطمئنم اگه شما شعر بگین یا دعوت کنین حله دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۰۵:۵۰
 دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۳۱
باسلام وادب مدت هاست به واسط مشغله های زندگی کمتر دل ودماغی برای زیبا نوشتن مانده است وقلم در در حال نزار پیچک وار غم می نویسد پس نیزه ی غم به که در غلاف روز های خوش باشد تقدیمی زیبای تان مرا به یاد روزهای شیرین انداخت روزهای که همه یک دل در مسیر ارتقا همدیگر قدم برمی داشتیم وروز ها همواره زیبا ست اگر دل باشدزشتی زیباست چون تا آن نباشد،آن معنی نمی دهد. باز می سرایی با هم سرودزیبای عشق شاخه ی افراشته ای دیگربار قلم ها می رقصند درشادی درکوچ نحسی ها روزهای باهم بودن دوباره بر مزار شادی ها عشق می روید درنسی زیبای یک دلی در افق با هم بودن کلاغ ها کوچ می کنند شاهین ،موش ها راغافلانه می گیرد درفصل رویش ها در فصل برف ریز شادی ها بهار می آید به عشق در غرش ابر وباران وما دست به دست حلقه شادی می خوانیم در شعر ها مان بما وطن بمان ایران ما هم صدا سرود تورا می خوانیم بداهه ای تقدیم تمام دوستان عزیز
 دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۵۳
درود ها بسیار زیبا است پاینده باشید
 دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۰۸:۴۳
چقدر زیبااااااست آفرین...  دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۵۱
درود تان بسیار زیبا بود
 دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۵۸
درود بر جناب مازیار خدا نکند دل کسی انقدر گرفته باشد که طلوع خورشیدش از غرب رقم بخورد . دلتان شاد.  سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۵۰
سلام بر مازیار عزیزم رفیقی که ندیده عاشقش شدم قبل از هر چیز پوزش من رو بپذیر بابت تاخیرم بی نهایت شرمسارم از اینکه انقدر دیر پای شعرت حاضر شدم رفیق تو همیشه با خوبیات من رو شرمنده کردی دوست خوبم اینبار هم همینطور خوشحالم که من رو لایق این هدیه ی با ارزش دونستی و باز عشقت رو نثار رفیق بی معرفتت کردی هر چند اینبار برای بی معرفتیم دلیل دارم دلیلش هم بدنیا اومدن پسرم و شب زنده داری های بعدش بود😊 و باز هم سپیدی از قلمت جاری شد که تک تک واژگانش چه دلبرانه میهمانِ روح و قلبم شد و باز شوق افتخار را در من زنده کرد افتخاری که همیشه با خواندن اشعارت نصیبم میشه شعر فوق العاده زیبات کمی رنگ و بوی غم داشت و رد پایی از حس و حالت تو اون دوره ی سختی که تازه ازش عبور کردی رو میشد لمس کرد از این جهت آرزو میکنم که هیچوقت غم تو زندگیت جایی واسه بودن نداشته باشه و همیشه و همیشه شاد و سلامت باشی و بدرخشی رفیق خوبم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤  سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۴۶
درود جناب قنبرپورو دلی که هنوز هزار راه نرفته را باز میرود مرحبا
 سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
سلام و درودبسیار زیباست دستمریزاد موفق باشید
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۴۸
زیبایی در نگاه مهربان شماست استاد عزیز
 سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۴۹
با سلام و درود جناب قنبرپور گرامی! سرودهٔ‌تان را خواندم و شب‌هایی را به خاطر آوردم که خورشید از مغرب طلوع می‌کرد و تصویر روزهایی به یادم راه یافت که گهواره‌ٔ شوم مرا در آغوش می‌کشید. سرودهٔ دلنشینی بود جناب! خصوصا آنجا که فرموده‌اید: و در گهواره ی دلتنگی پرشدم از دلپیچه خورشید بیست روز پیش حوالی مرگ دیده شد متشکرم! قلمتان پیوسته سبز و اشعارتان همواره جاوید!🌺🌹  سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۵۸
سلام ودرود بینهایت استاد گرانقدر قنبر پور
سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۵۲
 سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۳
سلام استاد بزرگواردرودخدا برشما خانه ات آباد احسنت چون همیشه عالی سروده اید دستمریزاد درپناه حق باشید باخانواده آمین الهی دلخوش باشید زنده باد زندگی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻  چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۲۶
سلام شعر زیبایی از شما خواندم امیدوارم هیچ وقت دلتنگ نباشید شاد باشید و سلامت
 چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۴۱
درود و ارادت جناب قنبرپور بسیار زیبا بود 🌹🌸🌹  يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۳۶
خوابی به بلندای هبوط و دلی که هنوز هزار راه نرفته را باز میرود درود های بی نهایت نثار شما 🌹🦋 جناب قنبر پور گرامی و بزرگوار زیبا بود و لذت بردم هماره قلمتان سبز باشد 🦋🌹 يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۳
سلام عالی بود شبی که خورشید از مغرب طلوع کرد پاییز را بدون جرعه ای باران بلعیدم با آرزوی بهبودی شما  در ایام کرونایی لطفا بیشتر مراقب باشین
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
داود تیموری 
مهرداد مانا
ابراهیم هداوند
محمد رضا خوشرو (مریخ)
عباسعلی استکی(چشمه) 
بهمن بیدقی 
احسان فلاح رمضانی 
محمد منصوری بروجنی 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
تقدیمی بسیار زیبا بود
مبارک صاحبان اثر باشد