سلام محبوب ترین
چه خوش آمدی و خوش طبع نوشتی و مارو از شراب دانشت مدهوش کردی...
هر شعر جدید که منتشر میکنیم پلی هستش برا ی یاد گیری بیشتر که توسط شما عزیزان و بزرگان ادیب سنگ فرش شده...
کرانه ی لطفت نامتناهی...
ترقوی تقویمم=صراحی سینه
و چه خوب دیدگاهت و راجع به این بند بیان کردی و لایق دونستی که آگاه ترم کنی
در بعضی اشعار (بزرگان) خوانده بودم که برای زیبایی کلام افعال واقعه ی دیگه ایو به اتفاق دیگه نسبت داده بودند برای آشنایی زدایی بیشتر..
و چه خوب و نکته سنج این رشته رو گرفتی و به من گوشزد کردی که حواسم و جمع کنم که هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
بیشتر اوقات ترکیباتی که میسازم برای اینکه هدف ذهنی ام مشخص شه غلو و تتابع داره و این کاملا عامدانه اس...
و چه بهتر بگم چه شور و شعفی برای دوباره سرودن در این کلمات زاده میشه وقتی حضرت مولایی این واژگان عصا بدست و راهنمایی میکنه...
چه اتفاقی از این بالاتر؟؟؟؟
مخلصاااااااااااات دربست
امروز فرصتی دست داد، برگشتم نقدی در صفحهی پربارتون بنویسم، دیدم دوستان محبّت کردهاند و کلی مطلب نوشتهاند و خرسندم از شناخته شدن ارزشهای سخنتون.
طبق معمول معنای شعر رو نقد نمیکنم؛ زیرا هرچه بنویسم، آخرش، مصداق این بیت مولانا میشم که:
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من
و حرف آغاز و پایان را احساس و اندیشهی شاعر میزنه.
اندکی از آرایههای ادبی اثر زیباتون رو برای مشتاقانِ اینگونه بحثها، بازمیگویم؛ امید که آموزنده باشد.
یکی از ویژگیهای بارز اشعارتون، مهارت در ساختن ترکیبات و اصطلاحات متعدّد و ناب هست.
برخی از آرایههای ادبی شعر اتّفاق:
_ اتفاقی ترقوه تقویم: واجآرایی.
ترقوهی تقویم: استعارهی مکنیه. (تشخیص)
_ در هر دست تو،/ کیهان کلهری میکشد نفس،/ که کمانچهی کلمات را/ برای بغضِ دلم مینوازد:
_ مراعات نظیر، واجآرایی و نیز تشبیه در این خطوط موج میزند و دیگر توضبحات رو برخی دوستان نوشتهاند.
_ خورشید وجدان: تشبیه بلیغ.
_باطنهای دودِ خواب گرفته: کنایه از غفلت و بیخبری.
_ تضاد بین واژگان (خواب) و (بیدار) هم که بارز است.
_ دودِ خواب: استعارهی مکنیه. (با این تصویر که: انگار خواب به چراغ تازه خاموش شدهای تشبیه شده که دودش بلند است.)
_شانهی افکار: استعارهی مکنیه، (تشخیص)
_ آرایهی تضمین در مصراعی از حافظ که در پینوشت نیز بدان اشاره نمودهاید.
_ بگو چگونه از گونههای خیابان
گازهای... : واجآرایی، (تکرار واج صامت *گ* و مصوت بلند *او*)
_ گونههای خیابان: استعارهی مکنیه، (تشخیص)
_گاز اشکآور خشم: تشبیه بلیغ
_ آن هنگام که نانهای آجر شده/ طلبِ حق داشتند:
ضمن واجآرای و تکرار واج (آ)، و جناس ناقص بین (آن) و (نان)، تلمیح دارد به ضربالمثل:
نان کسی را آجر کردن: به معنای کسی را بیکار کردن و قطع کردن روزی و درآمد کسی.
_ (گور) و (اشک): مراعات نظیر.
_ زمان،/ صبح را خجالت زده،/ زیر \\\'سیاه چادرِ شب\\\'/ پیدا کرده است:
ضمن اینکه مراعات نظیر بین برخی از واژگان وجود دارد که جناب مانا اشاره کردند، استعارهی مکنیه، (تشخیص) نیز در این بخش، نمایان است.
_ بیا در کوچههای اقبال/ قدم بزنیم:
مراعات نظیر بین (کوچه) و (قدم زدن)
_ کوچهی اقبال: تشبیه بلیغ.
_ (اسارت) و (رها شویم): تضاد.
_ ۰۰۰ این همه، همهمهی دلهره رها شویم:
واجآرایی (تکرار واج *ه*)
_ (همه) و (همهمه): جناس متوّج.
_ معابری عبوس: استعارهی مکنیه، (تشخیص)
_ درختانی شاخه به دست: استعارهی مکنیه، (تشخیص)
_ مشتهایی به هوا رفته:
استعاره از شاخ و برگ درختان.
شاخه: ۱_ شاخهی درختان. ۲_ جام شراب که به شکل شاخ بود.
که البته در اینجا، معنی دوم مورد نظر نیست و در معنای دومش، ایهام تناسب دارد با واژهی (صراحی) در چند خط بعد.
_ سیلی از غضب موج گرفت:
میتواند به نوعی حسن تعلیل باشد.
شلیکِ جیغ: استعارهی مکنیه.
_ ... صدای آمبولانس،/ موسیقیِ رعب آوری مینواخت:
واجآرایی (تکرار واجهای *آ* و *س*)؛ همراه با تصویرآفرینی زیبا.
_ ما هم مات و مبهوت: واجآرای (تکرار واج *م*)
_ ... در صراحی سینهام نشست: واجآرایی.
_ صراحی سینه: تشبیه بلیغ.
_ ... شطِ شراب راه افتاد؛/ چشم در چشم،/ به آغوش بازوانت کشیده شدم:
واجآرایی (تکرار واج *ش*) و تصویرآفرینی.
_ شط شراب: تشبیه بلیغ.
_ آخرین واژگانم، نردبانِ یعقوباند: جمله تشبیه دارد. در مورد نردبان یعقوب هم که خودتان توضیح دادهاید.
_ افقِ نگاهت: تشبیه بلیغ.
روحِ پرندگانِ اسیر، بالِ
پروازِ قفسها شدهاند!
_مراعات نظیر و نیز تصویرآفرینی در قالب تشبیه و همراه با تضاد و پارادکسی که به ذهن متبادر میشود.
در پایان ضمن تقدیر از شما جناب بدری بزرگوار، به خاطر اشتراک ترکیبات و اصطلاحات ناب، به عنوان یکی از مدیران افتخاری سایت وزین شعر ناب، خاطرنشان میکنم که:
با توجّه به اینکه در سایت ادبی شعر ناب، شاعران نوپا نیز در کنار استادان عزیز اشعارشان را به اشتراک میگذارند و بسیاری از آنان تشنهی آموختن زیباییهای سخن هستند، از جمله اهداف واکاوی آرایههای ادبی، آموزش به این دسته از عزیزان است.
شاعرانههایتان ماندگار!