يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر فاطمه رضایی برما(آینه عدم)
آخرین اشعار ناب فاطمه رضایی برما(آینه عدم)
|
سکوتی که میان چشم من و توست هر آن چیزیست که میان دو آینه تا ابد تکرار میشود
مگر با موج اشکی بشکنی این آینه ببینی که هزاران سخن از میان سکوت احضار میشود
دوازه ای به سوی ماورا باز میشود وقتی که به فریادسکوت هم به انکسار دچار میشود
ای جایز الخطا نظریه آشوب این چنین آغاز میشود وقتی که عبور ازعشق یک اجبار میشود
رازیست در ورای این عشق که هر قلب مبتلای آن قلبیست که تا ابد دچار انکسار میشود
در این ابد زهی فریب گر اندیشه کنی روزی مرگ می آید و برای تو غمگسار میشود
بیا که مرور کنیم کل حادثه را این بار از چشم تو تنها این لحظه است که ماندگار میشود
پیامبرم بر لب بسته تو ویرانه گنجیست که گویند نزدیکترین به کلام پرودگار میشود
حرف ، شعر ، فریاد و غزل گر نیک بنگری سکوتست که به سمع تو کلام قصار می شود
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب جناب اخباری عزیز . اگر به بنده دستوری دهید تا شما را استاد خود قرار دهم . و به این شاگردی افتخار خواهم کرد . | |
|
سلام جناب اخباری گرامی که به حکم نقدا همین نقد و کلامتون سخاوتمندانه استادیتون رو در حق من هم روا داشتین .باید بگم که لطف واقعی در حق من و به قبول قول آقای جمشیدی در حق نوشته من داشتین .منت بار نقدهاتون هستم و امیدوارم به تدریج هم بتزتاب بدم همین حرفمو . | |
|
خدا رو شکر به خاطر این اشتباه که نوشته منو از میان این همه شعر زیبا از نظر شما عبور داد .یه جورایی اشتباه من عدویی بود که سبب خیر شد ولی از شما معذرت می خوام که به امید بحر طویل امدید نوشته منو بخونید ولی نا امیدتون کردم .معذرت | |
|
ممنون جناب استکی چشمه جنت لطفتون جاری | |
|
سلام جناب دزفولی گرامی واقعا شرمنده کردین واقعا ممنونم.آمین | |
|
ممنونم درود بر شما . در سایه بزرگواران .آمین | |
|
درود بر شما شکر که به شعر من هم نظر کردین .منت دار سخاوتمندی برگهای طلایی عبورتون هستم | |
|
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق /آنکه قدر نفس باد یمانی دانست اولین چیزی که بعد خواندن نظرتون و آینه کاریتون به ذهنم اومد ولی چون برای پیامبر نوشته بود تردید داشتم بنویسم . | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.