سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 26 آبان 1403
    15 جمادى الأولى 1446
      Saturday 16 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۲۶ آبان

        جلوتراز زمان

        شعری از

        سامان جوانفکر ساویور

        از دفتر ماه در جيب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۳۸ شماره ثبت ۸۶۴۷۵
          بازدید : ۲۸۳   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سامان جوانفکر ساویور
        آخرین اشعار ناب سامان جوانفکر ساویور

         جلوتر از زمان
        مرجانی به آسمان می رفت
        ماه در آب بود و شب در خواب
        مه نشست در دل چاه تاریک
        من بودم و ستاره گان تنها
        جنگل شب فرشته ای میخواست
        تا بسازد بلورهای بنفش
        آبشارهم بی فرشته تنها
        زندگی بی فرشته یعنی قفس
        آسمان سرخ صحرا شد 
        تپه های آبی به خواب صحرا رفتند
        باز شد مستطیلی در برزخ
        کاکتوس های چکمه ای وا رفتند
        این زمان مرداب است
        چوب لای چرخ این زمان کنیم
        زندگی حبابی در حواست
        موتورخانه ی زمان را فتح کنیم
        زیر سایه ی سرد اسفند
        پرواز کتاب ها زیبا بود
        پروازی به سمت بهار
        به سمت قله های کاغذی زیبارود
        مروارید می بارید از آسمان
        به جای باران تکراری
        به جای غورباغه ها این بار ققنوس ها می خواندند و
        زندگی دیگر نبود اجباری
        بازی با پریان و بچه جن ها
        زندگی جدید در دنیایی جدید
        نه گردابی بود نه حبابی به نام زندگی
        نه تنهایی نه دنیای فریب
        فانتزی هوایی تازه 
        ابرهای رنگی و جسمی پربال
        فلوت و نور و تپه ی سبز
        خدا و صورتهای خوشحال
        دیوی فراری بود از ستون های بهار
        درآن سو برف خاموش کرد آتش دوزخ را 
        بهار زیباست لذت ببریم
        برف هم خودش رفت هم برد آتش دوزخ را
        دلمان را خالی کنیم برای آب
        صحنه هایی را که باید ببینیم باید ببینیم
        دلمان را خالی کنیم برای مادر
        گلی از باغ آسمان بچینیم
        و به هم هدیه کنیم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۰۲
        زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۱
        به شعر ناب خوش آمدید خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۵۷
        باسلام فراوان
        خواندم ولذت بردم
        قلمتان همیشه جاودان بادا
        شاعر بزرگوار
        خوش آمدی خندانک خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۲۴
        خوش آمدید
        درودتان 🌹🌹🌹
        زینب بویری (خزان)
        يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۱۰
        درودهاشاعرگرامی خندانک
        زیباست خندانک
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۰۴
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا بود
        🌷🌷🌷
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۵۷
        درود بر شما بزرگوار 🌹🌹
        چهارشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵
        درودتان خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2