سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 16 خرداد 1404
    10 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد قربان
    Friday 6 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

      جمعه ۱۶ خرداد

      پژواک فریاد

      شعری از

      محمود گندم کار وحید

      از دفتر آتشکده ی خیال نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۵:۱۳ شماره ثبت ۸۴۷۰۸
        بازدید : ۶۰۲   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمود گندم کار وحید

      پژواک فریاد
      فردا که دست مرگبار اجل برکند زجا
      شاخ و بن وجود مرا جان از تنم رهید
      شاید که در هیاهوی آواز یک نسیم
      قلبی شکسته شعر مرا خواند یا شنید
      یابگذرد به مدفنم گوید که این غریب
      شب در غبار آمد و غمبار آرمید
      تنها به جاده ی سیه روزگار عمر
      گردید رهسپار و به پایان ره رسید
      آنکس که در میان گذرگاه زندگی
      اسپندوار برسر هر نار می جهید
      قلبش شکسته از غم و فریاد و انتظار
      جسمش چو اسم خسته و تنهاترین وحید
      29بهمن77
      مقدمه ای بر دفتر شعر آتشکده ی خیال
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۷:۴۶
      بسیار زیبا و شورانگیز بود
      دستمریزاد خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۰:۰۶
      با سلام و عرض ادب
      شاعروادیب.گرامی
      بسیار عالی وپرمعنی خواندم
      هزاران درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مهدی شهبازی
      پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۳۰
      درود بر شما بسیار زیبا سرودید خندانک
      علیرضا بنایی
      پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۱۲
      سلام و درود بر شاعر عزیز
      زیبا و دلنشین
      خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      سید مرتضی سیدی

      زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
      سید مرتضی سیدی

      تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
      سید مرتضی سیدی

      تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1