سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        1_2

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر خنده های آگلوتینه شده(کلاسیک پست مدرن) نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۲۰:۰۳ شماره ثبت ۸۳۷۰۸
          بازدید : ۱۹۸۵   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        منتشر میشود از حادثه ،خرخوانی ما
        عینکی جفت شده با دو دهانم امشب
        میکشد سمت خودم ،باور آلوده ی خود
        میکشد پای دلش سوی خزانم امشب

        که شتک میزند این چشم ،معادلها را
        شهر مجهول دلم ،گم شده در دستانت
        لای تحلیل تنت جا شده این فاصله ها
        با گرافی که تو را میکشد از ایمانت


        آه ،پیغمبر من ،حضرت میمون بزرگ
        میبرم نام تو را ،بین نمازم هر صبح
        کفر قی میکنم و فاتحه ای میخوانم
        میزنم چنگ به ویرانی سازم هر صبح


        تو به اعشاری یک بطری الکل مستی
        مرد اسلاو نود درجه ی خیامی سرد
        کودتا ،پشت سرت دامن پرچین دارد
        نخبه ای میکشد از مغز سرش عنصر درد



        کشف کن عطر مرا ،پادتن خون غلیظ
        روبرویم به دو تا ماگ پر از لخته بریز
        بشکن این هندسه ی مقتصد منفی را
        آب بیفلسفه ام ،مثل لجن ، نکبت و لیز


        مشتی از هسته ی یک قوم هراسانم ،آه
        منفجر میشوم و روی تنت میپاشم
        کسری بوسه برایت ،سبب تفریحست
        که پر از عاطفه ی شاعریم ،نقاشم



        خو گرفتیم به این لهجه ی مردمداری
        به فلش بک وسط دنس مدلهای قشنگ
        روزهاییست که از صفحه ی زیبای زمان
        محو خواهد شد و ما بیهدف و بی آهنگ
         
         
        ٭٭٭
         
         
         
        برایم همکلامیت ،عین عاضادیست
        نفس نفس ،به کلید لبان تو وصلم
        میان جمعیت حاره ،سلفی و تنهام
        (اگرکه ریشه ندارم ،برابر اصلم !!)
        جویده یک حلزون ،نام شرقی منرا
        درست در وسط جاده ،قیژ قیژ کنان
        و من دوباره از بوته ی هویج زدم
        قلمه ،به نام نامی کشورم ایران
        ببار ،هرزگی آفتاب نانجیب غریب
        به لحظه های فشن اقتدا بکن ،هرشب
        رژیم اهلی گیاهخواریت ،پیداست
        میان خنده مرا هم صدا بکن ،هرشب
        قسم به تو،به مرزهای طلایی شنگن
        به اعتراف دو گودزیلا ی عاشق تنها
        به سمفونی باخ ،به بطری شامپاین
        به حصر خانگیت ،به آخرین اغوا
        به مردگی طی حبل المتین بلند
        به پروتکلهای هسته ای ،به کلاغ
        به رونوشت دو سه قانون زردو سیاه
        به خدمت سر ،به خستگی ،به الاغ
        به پلنگهای سیبریایی صبور قشنگ
        به قورباغه های عزیزترین ماندابی
        مرا به دست گرم حادثه بسپارید
        به رنگهای سرخ و مشکی و آبی
        مرا به تهوع ،به انقباض دو دست
        به دود پله ای کشتزارهای تنباکو
        به سرفه های خشک معاشقه در شب
        به رعد و رود و پل وتستون و آهو
        بسپارید ، مرا در شبی پر از مهتاب
        به رنج کاسپین نیلی و بنفشگون رها
        میان قایق چوبی ،از دور نظاره کنید
        چگونه پس بدهد ،نعش مرا همین دریا
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2