يکشنبه ۲۷ آبان
ترس شعری از سعیداعظامی
از دفتر یک کلاغ نوع شعر قصیده
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۱۷ شماره ثبت ۸۲۷۸۶
بازدید : ۵۸۱ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب سعیداعظامی
|
ترس از آن دارم.که جهان در ورقی برگردد
انچه خریدم شعر کتاب،در دکانی برگردد
بر حذر باش از آن روز،کچون ز شبی برگردد
یاهمچو سرباز عاشقی،به نگهبانی برگردد
مدتی است هوش من بیگانه،اینجا نیست
شاید که گذشته ایام،به سرباز فراری برگردد
هیچم ارنیست،ماه زلیخا زجهان خوارم کرده
من که سرباز وطنم،یوسف زچاه کنعانی برگردد
همچو دل برده زلیخا، ترس من از عشق کم است
ای دل پیر بیا،معجزه کن،زلیخا به جوانی برگردد
ترس ازآن دارم،که جوانی باز نیاید،به رخ ماه پری
چه سوالی،مگر معبرنداند،که خواب به تعبیری برگردد
اخر این شعر چه نویسم که بماند تا ابد درکتابی
تاجهان هست،وعده یوسف وزلیخا به قراری برگردد
هرچه نوشتم شعر،قصه هنوزخواب غرور است
مغرور نشو ،چون جهان به صبح بیداری برگردد
دیدار جهان خواهم،من دیوانه به زندان افتاده
خواهم بپرسم هست که زندانی به رهایی برگردد
|
نقدها و نظرات
|
جناب استکی عزیز سپاس از لطف شما | |
|
خوهرانه ارجمندم درودها برشما سپاسگذارم | |
|
زمین را سلام ، ابر ها را درود ... صحرا و دریا ها را نیکو بهار را شادباش و در این روز عزیز ، باید از عشق سرود .------------ ------------ . بهارتان خجسته .......... | |
|
جناب انصاری ممنونم از لطف شما . | |
|
جناب رافع بزرگوار خیلی ممنونم از شما | |
|
جناب بنایی خیلی ممنونم از شما منت نهادید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سال خوبی را برایتان آرزو میکنم