دوشنبه ۲۸ آبان
نازنینم شعری از امید الیاری
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۹ شماره ثبت ۸۲۲۰۱
بازدید : ۳۶۱ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب امید الیاری
|
نازنینم...
اعتقادی به چهار فصل سال ندارم!
حال وهوای من با تو تغییر میکند...
مثلا در چله زمستان حین قدم زدن با تو پیراهن چهار خانه طوسی میپوشم
نازنینم...
تمام اَعیاد بَرایم چَرَند است!
یک لبخند تو عید نوروز من است...
سالَم با تو تحویل می شود فی الواقع تو همان
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِی..
نازنینم...
دریای خزر برایم حوض است!
چه معنی دارد سفر دلچسب شُمال کنار ساحل زیبای چمخاله در تیر ماه
وقتی می شود طلوع آفتاب را در چشمانت به تماشا نشست...
نازنینم...
تعطیلات رسمی کشورم به انحصار توست!
نصب می کنم برچسب تعطیل است روی هر چیزی که بخواهد حتی یک ثانیه تو را از من بگیرد وقتی
می شود روز ها به تماشای تمام قد تو نشست و از دیدنت حَظ کرد
نازنینم...
میدانی این روزها فصل ها که جای خود من هم کمی بهم ریخته ام!
این روزها بیشتر به دوست داشتنت نیازمندم...
حتم دارم آغوش تو مثال همان گزینه بازیابی به کارخانه است!!!
آغوشت را لحظه ای از من و این فصل ها دریغ نکن...
(امیدالیاری)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.