یکی پند می داد فرزند خویش درشتی مکن با بزرگان بیش
به وقت ورود کن سلامی تمام که میزبان جوابت دهد والسلام
سخن نرم و آرام گوی ای پسر که نعره صدای وحوش است وخر
مینداز آب دهان در گذر که آلوده سازی چه روستا وشهر
بگیر دست رنجوردرویش پیر که روزی چوتو بوده مردی دلیر
دروغ را زتن کن برون ای عزیز که آفت بجان است دورش بریز
هرآنکس دروغش بود پایدار شود نامراد مرده در روزگار
به دانش دل خویش برنا نما که در هر سرایی توراست رهنما
به کوش و بکار و نما ابتکار که در زندگیت شوی پایدار
حسادت بود ریشه هر بلا چو آلوده گردی شوی مبتلا
حسادت کند مرد را درفساد ره رشد را می کند انسداد
به دزدی نزن دست جانان جان که آینده اش اختلاس است بدان
مخور مال مفت و مگو ناروا که زندان کنی خویش را در سرا
بکوشش نما جهد در این جهان که پیروز گردی در این امتحان
چوگوشواره آویز پندم بگوش فراموش نگردی، نگردی خموش
چو آدینه را درستی گزین که در زندگیت شوی برترین
شاعر:خداداد آدینه
بسیار زیبا و آموزنده بود
دستمریزاد