شنبه ۱ دی
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« تمدن »
عشق جديد و مستـي ، بازيگري بر آن هست
اين عشقِ بي سعادت، دين را رُبايد از دست
ياران عجب بلايي است،عشقي كه خودخمود است
سـر منزل سعـادت ، آن مي ربايد از دست
اي ياوران ببينيد ،اين عشق عجب عجيب است
نامش فرشته باشد، اين فطرتش كه ديو است
اسلام دين پاكي است ،بر عاقبت مبين است
اين عشق،عشق حق نيست،نابوديَش يقين است
عشقي كه از يقين است،مانند اصل دين است
پابست اين جهان نيست ، بر جنّت برين است
هـر جا تمدني هست ، از فرعيات دين است
تقليد هر تمدن ، از لفظ و نطقِ دين است
نام تمدن امروز ، معروف هر زباني است
نامش تمدن است اين ، اصلش تمدني نيست
در دين تقلّبي نيست ،حكم خدا چنين نيست
خلاق آسمانهـا ، بينـا بر اين زمين است
دين چيز تازه اي نيست،گر كس به دين مبين است
تجديد دين نـكردن ، دينـداري از قديم است
تجديـد وضـع دنيـا ، امـروزه اينـچنين است
دين را رُبوده از ما، اين كي به رسم دين است
آدم عوض بدل شد ، دين پايش از قديم است
تجديد دين نـشايد ، تجديد آدم اين است
اي ياوران بجوئيد ، بر ما كه در كمين است
آن نقشه هاي پُر شوم ، كار كدام لعين است
زنها به هر خيابان،پُر ناز و عشوه بر جوان است
كي رسم آل طاهاست،كي رسم دين چنين است
ز انگشتر سليمان (ع)، اسرار حق عيان است
انگشتر سليمان (ع)، امروزه دست ديو است
خود را حسن ادب كن ،آن رسم بي ادبها است
رسم تو با ادب بود ، آن رسم گمرهان است
٭٭٭
|
نقدها و نظرات
|
درود ها بانو فرشید فر لطف دارید سربلند باشید | |
|
درود ها بانو یوسفی لطف دارید پاینده باشید | |
|
درود ها بانو لطف دارید آمین | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما